English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exemption U معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
tax deduction U تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
tax remission U معافیت مالیاتی
tax exemption U معافیت مالیاتی
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
custom duties U حقوق گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
customs tariff U حقوق گمرکی
customs duty U حقوق گمرکی
duties free U معاف از حقوق گمرکی
duty free U فاقد حقوق گمرکی
custom U حقوق گمرکی گمرک
drawback U برگشت حقوق گمرکی
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
drawback U استرداد حقوق گمرکی
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
duties paid U حقوق گمرکی پرداخت شده
prohibitive tariff U حقوق گمرکی منع کننده
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
ad valorem duty U حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
withholding taxes U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
tonnage U حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
ddp U paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
impunity U معافیت از مجازات معافیت از زیان
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
export industry U صنعت صادراتی
exports U کالاهای صادراتی
export credits U اعتبارات صادراتی
export incentives U مشوقهای صادراتی
exported wool U پشم صادراتی
export packing U بسته بندی صادراتی
inwards goods U کالاهای وارداتی
import quota U سهمیه وارداتی
imports U کالاهای وارداتی
import quotas U سهمیه وارداتی
imported inflation U تورم وارداتی
original equipment manufacturer U شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
import duties U گمرک اجناس وارداتی
reexport U صادرات مجددکالای وارداتی
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
deflation U تقلیل قیمتها
price war U جنگ قیمتها
mark down U کاهش قیمتها
price levels U سطح قیمتها
list price U فهرست قیمتها
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
price system U نسبت و رابطه قیمتها با هم
Without regard for prices . U بدون توجه به قیمتها
The prices have gone up. U قیمتها بالارفته اند
To keep prices down. U جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
The rise in prices in the European markets. U ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
consumer's surplus U یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
boot U اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
long run equilibrium U موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی
dispensation U معافیت
franchises U معافیت
dispensations U معافیت
exemption U معافیت
exemption [from] U معافیت [از]
relief U معافیت
franchise U معافیت
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
venia etatis U معافیت از شرط سن
freedoms U معافیت اسانی
freedom U معافیت اسانی
exemptions from age restriction U معافیت از شرط سن
exemption from taxation U معافیت از مالیات
exonerative U متضمن معافیت
immunity U بخشودگی معافیت
extra good time U وقت معافیت از زندان
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
exemption from territorial jurisdiction U معافیت از سیستم حقوقی یک کشور
excusable U قابل بخشش و معافیت بخشیدنی
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
carded for record U معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
things U اشیا
legal aid U معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
resistivity U مقاومت اشیا
varia U اشیا گوناگون
omnium gatherum U مجموعه اشیا
down U سوی پایین بطرف پایین
priceable things U اموال یا اشیا قیمتی
aggregates U مجموعهای از اشیا داده
replaceable thing U اموال یا اشیا مثلی
contrabanded goods U اموال و اشیا قاچاق
overstuff U با اشیا زیاد انباشتن
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
UFOs U اشیا پرنده ناشناس
UFO U اشیا پرنده ناشناس
tax limit U حد مالیاتی
fiscal U مالیاتی
bric-a-brac U [اشیا عتیقه و هنری کوچک]
revenuer U مامور مالیاتی
tax revenue U درامد مالیاتی
tax instrument U ابزار مالیاتی
tax burden U بار مالیاتی
tax system U نظام مالیاتی
tax proceeds U عواید مالیاتی
capitation U سرشماری مالیاتی
tax payer U مودی مالیاتی
tax law U قانون مالیاتی
surtax U جریمه مالیاتی
tax policy U سیاست مالیاتی
tax haven U پناهگاه مالیاتی
burden of taxation U بار مالیاتی
ratability U مشمولیت مالیاتی
tax expenditures U مخارج مالیاتی
tax havens U پناهگاه مالیاتی
tax incentive U انگیزه مالیاتی
tax friction U اصطکاک مالیاتی
fiscal policy U سیاست مالیاتی
tax exclusion U استثنای مالیاتی
tax equity U عدالت مالیاتی
tax credit U اعتبار مالیاتی
tax equation U معادله مالیاتی
tax concession U بخشودگی مالیاتی
tax efficiency U کارائی مالیاتی
tax collector U تحصیلدار مالیاتی
tax capacity U فرفیت مالیاتی
taxpayer U مودی مالیاتی
tax haven U بهشت مالیاتی
tax base U مبنای مالیاتی
tax haven U ماوای مالیاتی
taxpayers U مودی مالیاتی
tax havens U ماوای مالیاتی
arrears of taxes U بقایای مالیاتی
tax havens U بهشت مالیاتی
to be congenial to somebody [things] U برای کسی مطبوع بودن [اشیا]
rougher U دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
round up U جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
to be congenial to somebody [things] U برای کسی سازگار بودن [اشیا]
to be congenial to somebody [things] U برای کسی دلپذیر بودن [اشیا]
regressive tax system U نظام مالیاتی نزولی
regressive tax system U نظام مالیاتی کاهنده
net tax revenue U خالص درامد مالیاتی
census U احصائیه ممیزی مالیاتی
censuses U احصائیه ممیزی مالیاتی
non tax revenue U درامد غیر مالیاتی
effective tax rate U نرخ موثر مالیاتی
effective tax system U نظام موثر مالیاتی
tax reforms U اصلاح امور مالیاتی
tax loopholes U روزنههای فرار مالیاتی
tax rolls U جزو جمع مالیاتی
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
import duties U حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
planar U اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
damage U صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
positive U که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
electrostatic U مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
indirect objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
object U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
direct objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objecting U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objected U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
a comparison of the tax systems in Italy and Spain U مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
tax avoidance U اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
perspectives U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com