English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
organ inferiority U حقارت اندامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
two limbed U دو اندامی
paltriness U حقارت
demission U حقارت
humiliation U احساس حقارت
heteromorphosis U نابجایی اندامی
organ eroticism U شهوت اندامی
organ pleasure U لذت اندامی
pulchritude U خوش اندامی
puniness U کوچک اندامی
scorn U بی اعتنایی حقارت
scorned U بی اعتنایی حقارت
inferiority complexes U عقده حقارت
inferiority complex U عقده حقارت
gracefulness U خوش اندامی
scorning U بی اعتنایی حقارت
postured U وضع اندامی
gracing U خوش اندامی
postures U وضع اندامی
posturing U وضع اندامی
scorns U بی اعتنایی حقارت
graces U خوش اندامی
graced U خوش اندامی
askance U با چشم حقارت
grace U خوش اندامی
humility U تواضع حقارت
posture U وضع اندامی
autotopagnosia U ادراک پریشی اندامی
look down on <idiom> U با نظر حقارت نگریستن
set-up U خوش اندامی بدن
set-ups U خوش اندامی بدن
To look down on someone. U کسی را به چشم حقارت نگریستن
secernent U اندامی که چیزی ازان تراوش کند
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com