English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alveolar U حفره دار حبابک دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crater U حفره
craters U حفره
delve U حفره
cavity U حفره
holes U حفره
holing U حفره
cavities U حفره
delved U حفره
delves U حفره
delving U حفره
laigh U حفره
loculus U حفره
sheuch U حفره
sheugh U حفره
sucket U حفره
thirl U حفره
venter U حفره
lacuna U حفره
fovea U حفره
ventricle U حفره
ventricles U حفره
chamber U حفره
porous U حفره
chambers U حفره
interstice U حفره
borings U حفره
cavitation U حفره
ditches U حفره
cells U حفره
cell U حفره
sinuses U حفره مغ
potholes U حفره
socket حفره
sinus U حفره مغ
sockets U حفره
pothole U حفره
hollows U حفره
dale U حفره
ditched U حفره
holed U حفره
hole U حفره
caverns U حفره
dales U حفره
hollow U حفره
ditch U حفره
cavern U حفره
camouflet U حفره ماسوره
foveate U حفره دار
foveal U حفره دار
alveolate U حفره دار
fossate U حفره دار
electron hole U حفره الکترونی
calyculate U حفره دار
camouflet U حفره زیرزمینی
vacuolar U حفره مانند
cavitation U حفره سازی
fossa U حفره فرورفتگی
foveiform U حفره مانند
crypts U حفره غدهای
charging socket حفره جا شارژر
weak square U حفره سوراخ
vacuolation U ایجاد حفره
vacuolation U تشکیل حفره
vacuolate U حفره مانند
trilocular U دارای سه حفره
pitting U ایجاد حفره
ozone hole U حفره اوزون
mold cavity U حفره قالب
maw U حفره معده
loculate U حفره دار
knot hole U محل حفره
gleonid U حفره دار
pitted U حفره دار
pit U حفره روباه
hollow U گودی حفره
pits U حفره روباه
boring U حفره کنی
pits U گودال حفره
caverns U حفره زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
pit U گودال حفره
crypt U حفره غدهای
hollows U گودی حفره
pits U حفره خرج چاه
fox hole U سنگر حفره روباه
chamber U جان لوله حفره
fuze cavity U حفره نصب ماسوره
socket bayonet سرنیزه حفره دار
loculus U حفره کیسه گرده
sinks U ته نشینی حفره یاگودال
electron pair U زوج الکترون حفره
pit U حفره خرج چاه
triloculate U دارای سه حفره سه یاختهای
vacuolate U حفرهای حفره دار
chambers U جان لوله حفره
sink U ته نشینی حفره یاگودال
excavation U گود برداری حفره
cellular expanded U بتن با حفره منبسط
vacuolar U حفرهای حفره دار
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
lumen U حفره یا مجرای عضولولهای شکل
lacunate U وابسته به حفره یا جای خالی
vesicular U مربوط به حفره تاول دار
cavity U سوراخ حفره یا محفظه قالب
vesicular U حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
vesiculate U مربوط به حفره تاول دار
cavities U سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunary U وابسته به حفره یا جای خالی
lacunar U وابسته به حفره یا جای خالی
lacunal U وابسته به حفره یا جای خالی
calyculate U دارای سطوح حفره دار
receptacles U حفره درون سلولی گیاه
receptacle U حفره درون سلولی گیاه
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
hawse buckler U درپوش حفره زنجیر لنگر
vesiculate U حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstrings U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring U زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping U سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
lumen U حفره سلولی درون جدار گیاه
crater U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark U حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
craters U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
loculicidal U شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
PCMCIA U - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
endodontics U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontia U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
ditch U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cupped U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cup U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditches U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
back plane U یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
sullage pit U چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
shoot the curl U موج سواری در حفره موج
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
shoot the tube U موج سواری در حفره موج
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
pelvises U لگن خاصره حفره لگن خاصره
pelvis U لگن خاصره حفره لگن خاصره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com