English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
collective protection U حفافت گروهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
custody U حفافت
security U حفافت
safe guard U حفافت
conservation U حفافت
egis U حفافت
preservation U حفافت
protection U حفافت
safekeeping U حفافت
cell protection U حفافت سل
guard U حفافت کردن
maintenance U حفافت کردن
memory protection U حفافت حافظه
block protection U حفافت بلوک
overcurrent device U دستگاه حفافت
file protection U حفافت پرونده
format U حفافت حافظه و..
guarding U حفافت کردن
physical security U حفافت تاسیسات
impedance protection U حفافت امپدانس
protecting U حفافت کردن
safeguards U حفافت کردن
safeguarding U حفافت کردن
protects U حفافت کردن
safeguarded U حفافت کردن
protect U حفافت کردن
file protection U حفافت فایل
safeguard U حفافت کردن
guards U حفافت کردن
line differential protection U حفافت دیفرانسیلی خط
formats U حفافت حافظه و..
degree of protection U میزان حفافت
shielded U حفافت شده
conservable U قابل حفافت
x ray protection U حفافت رونتگن
soil conservation U حفافت خاک
storage protection U حفافت انباره
storage protection U حفافت حافظه
system security U حفافت سیستم
anodic protection U حفافت اندی
anti skid protection U حفافت از لغزش
armor protection U حفافت زرهی
cathode protection U حفافت کاتدی
protection U عمل حفافت
collective protection U حفافت جمعی
protect by fuse U حفافت با فیوز
data encryption U حفافت داده
protection key کلید حفافت
protection level U سطح حفافت
shields U حفافت کردن
data protection U حفافت داده ها
protection ring U حلقه حفافت
shield U حفافت کردن
safe keeping U حفافت توجه
safety gap U دهانه حفافت
self protection U حفافت از خود
tripling U سه گروهی
triples U سه گروهی
tripled U سه گروهی
congregational U گروهی
group atmosphere U جو گروهی
gregarious U گروهی
communal U گروهی
triple U سه گروهی
trimerous U سه گروهی
communally U گروهی
environmental conservation U حفافت محیط زیست
data encyption standard U استاندارد حفافت داده
shields U حفافت کردن درمقابل
protecting ring U حلقه حفافت کننده
protected location U مکان حفافت شده
protected field U میدان حفافت شده
power system protection U حفافت سیستم قدرت
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
distance protection U وسیله حفافت فاصله
drip proof enclosure U حفافت در مقابل ریزش اب
overload protection U حفافت بار زیاد
file protect ring U حلقه حفافت پرونده
shield U حفافت کردن درمقابل
protective fire U اتشهای حفافت کننده
write protect ring U حلقه حفافت از نوشتن
unprotected field U میدان حفافت نشده
to keep watch and ward U حفافت یادفاع کردن
ward U محجور حفافت بخش
wards U محجور حفافت بخش
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
copy protection U حفافت دربرابر کپی
cryptoguard U مسئول حفافت رمز
software protection U حفافت نرم افزاری
cryptosecurity U حفافت مکاتبات رمزی
shielding region U ناحیه حفافت کننده
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
file protect ring U حلقه حفافت فایل
keep U حفافت امانت داری
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation against vibration U حفافت در برابر ارتعاش
high tension protection U حفافت فشار قوی
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
anticorrosive protection U حفافت در برابر خوردگی
keeps U حفافت امانت داری
group frequency U بسامد گروهی
team game U بازی گروهی
syntality U شخصیت گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group drive U محرکه گروهی
group discussion U بحث گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
team teaching U تدریس گروهی
group membership U عضویت گروهی
group selector U سلکتور گروهی
clustered devices U دستگاههای گروهی
group printing U چاپ گروهی
group pressure U فشار گروهی
bulk properties U خواص گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
sociogram U نگاره گروهی
group structure U ساخت گروهی
intergroup U میان گروهی
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
gang punch U منگنه گروهی
gang switch U کلید گروهی
mameluke U عضو گروهی
deck switch U کلید گروهی
groupware U ابزار گروهی
group acceptance U پذیرش گروهی
group velocity U سرعت گروهی
group theory U نظریه گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
proximate analysis U تجزیه گروهی
group test U ازمون گروهی
group contagion U سرایت گروهی
espirit de corps U روحیه گروهی
Republicans U جمهوری گروهی
corporation U گروهی از مردم
media U رسانههای گروهی
Republican U جمهوری گروهی
esprit de corps U روح گروهی
mass media U رسانههای گروهی
quadrilles U رقص گروهی
quadrille U رقص گروهی
corporations U گروهی از مردم
batch quantity U کمیت گروهی
rust protection U حفافت در برابر زنگ زدگی
password protection U حفافت به کمک کلمه رمز
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
degree of protection U میزان تامین درجه حفافت
subsidiary U باقیمانده در محل برای حفافت
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
subsidiaries U باقیمانده در محل برای حفافت
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
beaching U سنگ چینی جهت حفافت
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
retention U حفافت توقیف بازداشت کردن
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
self protection U صیانت نفس حفافت از خود
acid vapor canister U ماسک حفافت در برابر بخاراسید
write protect disable U بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
group identification U همانند سازی گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
marathons U جلسه گروهی طولانی
gang milling cutter U دستگاه فرز گروهی
group teaming U ریخته گری گروهی
marathon U جلسه گروهی طولانی
broadside messing U ناهار خوری گروهی
ring [algebraic structure] U حلقه گروهی [ریاضی]
burst U گروهی از خطاهای پیاپی .
cluster controller U کنترل کننده گروهی
bursts U گروهی از خطاهای پیاپی .
synecology U بوم شناسی گروهی
within group variance U پراکنش درون گروهی
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
between group variance U پراکنش میان گروهی
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
write protect notch U شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
bed pitching U سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
cursors U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
synecologic U وابسته به بوم شناسی گروهی
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
cursor U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
byte U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
bytes U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
tetraspore U گروهی متشکل ازچهار هاگ
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com