English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dunnage U حفاظ کالاها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
goods U کالاها
complete substitution U جانشینی کالاها
subsitute U جانشینی کالاها
commodity agreements U قرارداد کالاها
class of suplies U طبقه کالاها
class of suplies U گروه کالاها
shipping U ارسال کالاها
materiel cognizance U مدیریت کالاها
goods and services U کالاها و خدمات
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
prestowage plan U طرح باربندی کالاها
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
packing U ماده محافظ کالاها.
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
supplying U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
The goods were shipped by air . U کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
daily movement summary U خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
shipping U امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
He swore to having paid for the goods . U قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
covers U حفاظ
shelter U حفاظ
sheltered U حفاظ
sheltering U حفاظ
shelters U حفاظ
safeguarded U حفاظ
awning U حفاظ
disposed U بی حفاظ
unsheltered <adj.> U بی حفاظ
shelterless U بی حفاظ
sconce U حفاظ
cover U حفاظ
coverings U حفاظ
coverture U حفاظ
awnings U حفاظ
safeguard U حفاظ
umbrella U حفاظ
umbrellas U حفاظ
safeguards U حفاظ
bleak U بی حفاظ
bleaker U بی حفاظ
protected U در حفاظ
bleakest U بی حفاظ
bleakly U بی حفاظ
safeguarding U حفاظ
mantelet U حفاظ
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
defilade U حفاظ مانع
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
magnet keeper U حفاظ اهنربا
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
overhead cover U حفاظ بالای سر
hangars U پناهنگاه حفاظ
hangar U پناهنگاه حفاظ
metal conduit U لوله حفاظ
conduit U لوله حفاظ
sight defilade U حفاظ مگسک
magnetic shield U حفاظ مغناطیسی
guardrail U سیم حفاظ
conduits U لوله حفاظ
shielding U حفاظ کشیدن
shelterer U دارای حفاظ
snow fence U حفاظ برف
soft missile base U سکوی بی حفاظ
exposes U بی حفاظ گذاردن
spillway apron U فرش حفاظ
exposing U بی حفاظ گذاردن
take cover U حفاظ گرفتن
fender U نرده حفاظ
expose U بی حفاظ گذاردن
biological shield U حفاظ زیستی
heat shield U حفاظ حرارتی
protective cover U روپوش حفاظ
protective plating U حفاظ فلزی
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
roadstead U لنگرگاه بدون حفاظ
rigid metal conduit U لوله حفاظ سخت
magnetic screening effect U اثر حفاظ مغناطیسی
facadism U حفاظ جلو ساختمان
hang up <idiom> U حفاظ ،محکم کردن
fiber conduit U لوله حفاظ فیبری
flexible conduit U لوله حفاظ نرم
screen U دیوار تخته حفاظ
screened U دیوار تخته حفاظ
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
scabbard U حفاظ غلاف کردن
screens U دیوار تخته حفاظ
conduit elbow U زانویی لوله حفاظ
conduit bushing adapter U تبدیل لوله حفاظ
conduit bushing U بوش لوله حفاظ
scabbards U حفاظ غلاف کردن
flexible metal conduit U لوله حفاظ خرطومی
shells U عامل محافظ حفاظ
shield U حفاظ پوشش محافظ
shield U حفاظ پیدا کردن
shields U حفاظ پوشش محافظ
shields U حفاظ پیدا کردن
goggles U عینک حفاظ دار
hull down U بدنه پشت حفاظ
screening, screenings U دیوار تخته حفاظ
shell U عامل محافظ حفاظ
shelling U عامل محافظ حفاظ
armor plate U حفاظ یا پوشش زرهی
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
free trade U شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
haul defilade U تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
instrument for electrostatic screening U دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
instrument with magnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
protected U در پشت حفاظ دارای جان پناه
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
uncovering U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncover U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income velocity of money U سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com