Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
common excavation of structure
U
حفاری عمومی ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drill extractor
U
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
drilling mud
U
گل حفاری
drilling
U
حفاری
excavation
U
حفاری
digs
U
حفاری
diggings
U
حفاری
dig
U
حفاری
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
crowed shevel
U
بیل حفاری
trench excavator
U
ماشین حفاری
digger
U
الت حفاری
excavating
U
حفاری کردن
rotary drilling
U
حفاری دورانی
unearth
U
حفاری کردن
boring pipe
U
لوله حفاری
unearths
U
حفاری کردن
unearthing
U
حفاری کردن
excavate
U
حفاری کردن
excavated
U
حفاری کردن
excavates
U
حفاری کردن
back shovel
U
بیل حفاری
drillship
کشتی حفاری
scooping
U
ماشین حفاری
scooped
U
ماشین حفاری
scoop
U
ماشین حفاری
sappers
U
قسمت حفاری
sapper
U
قسمت حفاری
inclined drilling
U
حفاری مایل
mud flush rotary
U
حفاری اورانی
scoops
U
ماشین حفاری
outfit
U
تجهیزات حفاری
back hoe
U
بیل حفاری
unearthed
U
حفاری کردن
outfits
U
تجهیزات حفاری
earth excavating
U
حفاری زمین
drilling bit
U
مته حفاری
drilling capacity
U
فرفیت حفاری
earth excavating
U
حفاری زمین
drilling pipe
U
سوزن حفاری
cores
U
نمونه مواد حفاری
core
U
نمونه مواد حفاری
jetting tube
U
لوله تزریق در حفاری
open cut
U
حفاری در فضای باز
pool tool
U
حفاری با میله توپر
navvy
U
کارگرحفار ماشین حفاری
hoed
U
کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoe
U
کج بیل حفاری یا خاکبرداری
adamantine drilling
U
حفاری با مته ساچمهای
archeological dig
U
حفاری باستان شناسی
hoeing
U
کج بیل حفاری یا خاکبرداری
navvies
U
کارگرحفار ماشین حفاری
hoes
U
کج بیل حفاری یا خاکبرداری
grab
U
بیل حفاری دندانه دار
grabbed
U
بیل حفاری دندانه دار
grabs
U
بیل حفاری دندانه دار
grabbing
U
بیل حفاری دندانه دار
workings
U
همه بخشهای حفاری شده معدنی
boring tubes
U
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bored well
U
چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
jarred
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
trepanation
U
مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
king pile
U
تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
kelly
U
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
kelly drive bushing
U
اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
popular
U
عمومی
generic
U
عمومی
rife
U
عمومی
common user
U
عمومی
oecumenical
U
عمومی
overt
U
عمومی
ecumenic
U
عمومی
wide
U
عمومی
wider
U
عمومی
widest
U
عمومی
general porpose
U
عمومی
hackneyed
U
عمومی
generals
U
عمومی
public
U
عمومی
commoners
U
:عمومی
outlines
U
خط عمومی
outlining
U
خط عمومی
common
U
عمومی
common
U
:عمومی
universal
U
عمومی
the public voice
U
عمومی
commoners
U
عمومی
general
U
عمومی
outline
U
خط عمومی
outlined
U
خط عمومی
commonest
U
عمومی
commonest
U
:عمومی
suffrage universal
U
حق رای عمومی
state property
U
اموال عمومی
social good
U
کالاهای عمومی
respublica
U
رفاه عمومی
records depository
U
بایگانی عمومی
GHQ
U
ستاد عمومی
latrine
U
مستراح عمومی
vogue
U
عمومی ورایج
public order
U
نظم عمومی
general requirements
U
نیازهای عمومی
common hardware
U
قطعات عمومی
bath-house
U
حمام عمومی
rule of thumb
U
قانون عمومی
alameda
U
گردشگاه عمومی
reason of state
U
مصالح عمومی
quasi public
U
نیمه عمومی
public ownership
U
مالکیت عمومی
public place
U
مکان عمومی
common grid
U
شبکه عمومی
public place
U
محل عمومی
cameralistic science
U
مالیه عمومی
central war
U
جنگ عمومی
public policy
U
سیاست عمومی
public property
U
مال عمومی
public warehouse
U
انبار عمومی
public utilities
U
تسهیلات عمومی
collective call sign
U
معرف عمومی
public services
U
خدمات عمومی
public servant
U
مستخدم عمومی
checkup
U
معاینه عمومی
open house
U
جشن عمومی
public relations
U
روابط عمومی
public sector
U
بخش عمومی
office
U
شغل عمومی
offices
U
شغل عمومی
public schools
U
مدارس عمومی
dispensaries
U
داروخانه عمومی
dispensary
U
داروخانه عمومی
public baths
U
استخر عمومی
baths
U
استخر عمومی
general strike
U
اعتصاب عمومی
plebiscites
U
اراء عمومی
public opinion
U
افکار عمومی
general practitioner
U
پزشک عمومی
general stock
U
سهام عمومی
plebiscite
U
اراء عمومی
commonwealths
U
ثروت عمومی
commonwealth
U
ثروت عمومی
general strikes
U
اعتصاب عمومی
general elections
U
انتخابات عمومی
general election
U
انتخابات عمومی
public nuisance
U
مزاحمت عمومی
public nuisances
U
مزاحمت عمومی
general damage
U
خسارت عمومی
general mobilization
U
بسیج عمومی
public benefits
U
منافع عمومی
general outpatient clinic
U
درمانگاه عمومی
general outpost
U
پاسدار عمومی
general paralysis
U
فلج عمومی
general paresis
U
فلج عمومی
general plan
U
نقشه عمومی
public amnsement
U
نمایشگاه عمومی
public affairs
U
روابط عمومی
general message
U
پیام عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
general depot
U
انبار عمومی
general depot
U
امادگاه عمومی
general education
U
اموزش عمومی
general equilibrium
U
تعادل عمومی
general factor
U
عامل عمومی
general grant
U
کمک عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com