Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
goldbeater
U
حشره قاب بالی که رنگ سبز مسی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insecticidal
U
دافع حشره مربوط به حشره کشی
insecticide
U
حشره کشی داروی حشره کش
insecticides
U
حشره کشی داروی حشره کش
dealation
U
بی بالی
alar
U
بالی
alary
U
بالی
real box wing
U
بالی با سه تیرک
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
parasol wing
U
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
finner
U
بالی که مانند ماهی برپشت پردارد
low mid wing
U
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
lepidopteron
U
حشره فلس بال حشره پشیز بال
biconvex
U
بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
isoclinic wing
U
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
fly dope
U
حشره کش
larvicide
U
حشره کش
insect
U
حشره
insects
U
حشره
bugging
U
حشره
bug
U
حشره
bugs
U
حشره
insecticidal
U
حشره کش
insecticide
U
حشره کش
insecticides
U
حشره کش
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
may fly
U
حشره یک روزه
grubbed
U
کرم حشره
ocellus
U
چشم حشره
fly
U
حشره پردار
insectarium
U
حشره خانه
insect powder
U
گرد حشره کش
arvicide
U
کرم حشره کش
incunabulum
U
پیله حشره
insectifuge
U
حشره کشی
insectile
U
حشره مانند
insectile
U
دارای حشره
insectivora
U
حشره خواران
insectary
U
حشره خانه
insectology
U
حشره شناسی
entomology
U
حشره شناسی
labium
U
لب زیرین حشره
insectean
U
حشره دار
entomologize
U
در حشره شناسی
gnats
U
حشره دو بال
gnat
U
حشره دو بال
maggots
U
کرم حشره
maggot
U
کرم حشره
entomologist
U
حشره شناس
entomophobia
U
حشره هراسی
insectivorous
U
حشره خوار
entomophagous
U
حشره خوار
insectologist
U
حشره شناس
ephemera
U
حشره یکروزه
ephemerid
U
حشره یک روزه
stinkbug
U
حشره بدبو
larvae
U
کرم حشره
firefly
U
حشره شب تاب
larva
U
کرم حشره
fireflies
U
حشره شب تاب
hackle
U
حشره پردار
grubs
U
کرم حشره
grub
U
کرم حشره
pesticides
U
کشنده حشره موذی
hoppers
U
هرگونه حشره جهنده
pesticide
U
کشنده حشره موذی
insectivora
U
پستانداران حشره خوار
hopper
U
هرگونه حشره جهنده
proboscis
U
الت مکیدن حشره
larva
U
نوزاد حشره لیسه
entomology
U
علم حشره شناسی
segment's of an insect's body
U
حلقه هایابندهای تن حشره
maggoty
U
پراز کرم حشره
larvicide
U
دافع کرم حشره
sucking louse
U
شپش یا حشره مکنده
arvicide
U
که کرم حشره را میکشد
proboscises
U
الت مکیدن حشره
femora
U
فخذ ران حشره
femur
U
فخذ ران حشره
femurs
U
فخذ ران حشره
ant
مورچه
[حشره شناسی]
ant
مور
[حشره شناسی]
insectivore
U
پستاندار حشره خوار
larvae
U
نوزاد حشره لیسه
hessian fly
U
حشره گندم خوار
fly trap
U
گیاه حشره گیر
formication
U
توهم لمس حشره
bed bug
U
ساس
[حشره شناسی]
entomological
U
مربوط به حشره شناسی
hellgrammite
U
کرم حشره گوشتخوار
dealate
U
حشره بدون بال
walking stick
U
حشره راست بال امریکایی
trochanter
U
بند دوم پای حشره
fly
U
طعمه مصنوعی بشکل حشره
walking sticks
U
حشره راست بال امریکایی
gall wasp
U
حشره پرده بال مازو
larval
U
مربوط به کرم حشره یا نوزادحشره
coxa
U
بند اول پای حشره
chigger
U
نوعی حشره شبیه کنه
insectivore
U
جانور یا گیاه حشره خوار
migrant butterfly
U
پروانه کوچگر
[حشره شناسی]
intertentacular
U
واقع در میان شاخکهای حشره
black ant
U
مورچه سیاه
[حشره شناسی]
prothorax
U
قسمت قدامی سینه حشره
bagworm
U
کرم حشره بید یاپروانه
fly casting
U
استفاده از حشره مصنوعی درماهی گیری
horntail
U
هرنوع حشره ازدسته نازک بالان
soft bill
U
پرنده منقار نازک حشره خوار
bass bug
U
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gallinipper
U
حشره گزنده نسبتا بزرگ سرخک
drosera
U
دروزرا گیاه حشره خوار باتلاقی
ephermeris
U
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
bucktail
U
نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
woodruff
U
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
buggy
U
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
katydid
U
حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
buggies
U
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
bug
U
نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
instar
U
حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
lae
U
[نوعی رنگینه قرمز که از حشره لاکا بدست می آید.]
bugs
U
نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bugging
U
نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
carpet beetle
U
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
carminic acid
U
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
flybelt
U
منطقه الوده به حشره تسه تسه
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
has
U
دارد
chain
U
دارد.
he has a rage for money
U
دارد
he has worms
U
دارد
hast
U
او دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
there is a time for everything
U
دارد
chains
U
دارد.
are there any remarks?
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
what the odds
U
چه اهمیت دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
virus
U
وجود دارد
viruses
U
وجود دارد
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
the probability is
U
احتمال دارد
walls have ears
U
گوش دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
what matter?
U
چه اهمیت دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
god is
U
خداوجود دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
it has sides
U
سه پهلو دارد
Windows GDI
U
بیتی دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
he is fifty
U
تمام دارد
our library is well stocked
U
خوبی دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
The kettel is boiling.
U
قوری دارد می جوشد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
He is distantly related to us .
U
نسبت دوری با ما دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
in all like
U
احتمال کلی دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
it needs to be done carefully
U
اینکارتوجه لازم دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com