English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sensitizer U حساس کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
Other Matches
tentacle U شاخک حساس ریشه حساس
tentacles U شاخک حساس ریشه حساس
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
delicate U حساس
alive U حساس
vigilant U حساس
acute U حساس
susceptive U حساس
thin skinned U حساس
sensor U حساس
activator U حساس گر
sensate U حساس
ticklish U حساس
exquisite U حساس
sensitive U حساس
sharp nosed U حساس
supersensitive U حساس
prominent U حساس
sensitive clay U رس حساس
feisty U حساس
elastic U حساس
critical U حساس
tenderest U حساس
passible U حساس
tendered U حساس
tendering U حساس
sentimental U حساس
tender U حساس
key <adj.> U حساس
elastic demand U حساس
techy U حساس
skinless U خیلی حساس
key points U نقاط حساس
high strung U بسیار حساس
keop soo U نقاط حساس
sensitize U حساس شدن
sensitising U حساس شدن
key position U شغل حساس
kittle U هوشیار حساس
sensory nerves U پیهای حساس
supersensitive U فوق حساس
supersensitive U حساس شده
key terrain U زمین حساس
a sensitive subject [topic] U موضوعی حساس
insensitivity U غیر حساس
insensitive U غیر حساس
critical position U پوزیسیون حساس
sensitising U حساس کردن
sensitized U حساس کردن
sensitized U حساس شدن
sensitizes U حساس کردن
sensitizes U حساس شدن
sensitizing U حساس کردن
sensitizing U حساس شدن
sensitises U حساس شدن
perceptive U حساس و باهوش
sensitises U حساس کردن
sensitised U حساس شدن
sensitised U حساس کردن
critical facility U تاسیسات حساس
critical item U اماد حساس
critical mass U توده حساس
mimosa U گیاه حساس
hyperaesthetic U زیاده از حد حساس
sensitize U حساس کردن
starker U حساس سفت
tenderized U حساس کردن
stark U حساس سفت
senseful U خیلی حساس
pixilated U خیلی حساس
tenderize U حساس کردن
palpi U شاخک حساس
tenderising U حساس کردن
tenderises U حساس کردن
tenderised U حساس کردن
tendered U حساس بودن
tender U حساس بودن
gleg U حساس باهوش
feelingly U بطور حساس
vibrissa U موی حساس
starkest U حساس سفت
starkly U حساس سفت
it touched him on the raw U بنقطه حساس
elastic supply U عرضه حساس
jumpy U بیقرار حساس
tenderest U حساس بودن
sensitization U حساس سازی
sensitization U حساس کردن
sensitization U حساس شدن
tendering U حساس بودن
tenderizes U حساس کردن
sensitive zone U منطقه حساس
sensitively U بطور حساس
sensitive plant U گیاه حساس
hygrosensitive U حساس به رطوبت
tenderizing U حساس کردن
overstrung U خیلی حساس
insensible U غیر حساس
palpus U شاخک حساس سبیل
context sensitive U حساس نسبت به متن
susceptible to pain U حساس نسبت بدرد
sensitivities U حساس بودن به چیزی
detecting circuit U مدار حساس مین
tentacular U شبیه شاخک حساس
sentient U حساس دستخوش احساسات
tender minded U دارای فکر حساس
supersensitive U فوق العاده حساس
touch panel U صفحه حساس به تماس
touch sensitive panel U صفحه حساس به تماس
youch sensitive screen U صفحه حساس به تماس
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
tentacular U دارای شاخک حساس
tentacles U موی حساس جانور
soft boiled U نیم بند حساس
dipneedle circuit U مدار حساس مغناطیسی
touch sensitive tablet U تابلو حساس به تماس
kyusho U نقاط حساس بدن
vital points U نقاط حساس بدن
laminitis U اماس لایههای حساس
electrosensitive paper U کاغذ حساس الکترونیکی
susceptible U حساس مستعد پذیرش
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
pressure sensitive pen U قلم حساس به فشار
context sensitive help U کمک حساس به قرینه
tentacle U موی حساس جانور
touchier U نازک نارنجی حساس
touchiest U نازک نارنجی حساس
hypergolic fuel U سوخت فوق حساس
key terrain features U عوارض حساس زمین
key position U موضع حساس و مهم
sensitivity U حساس بودن به چیزی
touchy U نازک نارنجی حساس
dunnite U نوعی ماده منفجر حساس
photoconductor U هادی حساس نسبت به نور
electrosensitive U چاپ با کاغذ حساس به الکترون
sensory U وابسته به مرکز احساس حساس
panchromatic U حساس نسبت بهمه رنگها
otocyst U عضو حساس شنوایی بی مهرگان
light sensitive cell U سلول حساس در برابر نور
sensitive U حیاتی از نظرعملیاتی منطقه حساس
fluxgate U وسیله حساس به مین مغناطیسی
light sensitive layer U لایه یا قشر حساس در برابرنور
detector paper U کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
light sensitive resistor U مقاومت حساس در برابر نور
hypergolic fuel U سوخت خیلی حساس به اشتعال
pressure sensitive keyboard U صفحه کلید حساس به فشار
touch sensitive display U صفحه نمایش حساس لمسی
photodiode U دیود حساس نسبت به نور
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
supersensitive U ماسوره یا مین فوق العاده حساس
photocell U یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
dermis U قسمت حساس وعروقی میان پوست
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
heliogravure U گراورسازی بوسیله نور برروی صفحه حساس
epicritic U تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
spicule U سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
vital point U حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
case sensitive U حساس نسبت به بزرگ یاکوچک بودن حرف
tag line U جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
spicula U سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
privilege U حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
emulsion laser storage U روش ذخیره سازی دیجیتال با استفاده ازلیزر در مقابل ماده حساس به نور
lasers U روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
laser U روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
computer output microfilm recorder U دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
digitize U سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند
phototypesetter U وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
sense switch U سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
antistatic mat U پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
wet bulb termometere U ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sense probe U مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com