Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exquisiteness
U
حساسیت نازکی طبع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nicely
U
نازکی
fragility
U
نازکی
thinness
U
نازکی
tenuity
U
نازکی
exility
U
نازکی
extenuation
U
نازکی
flimsiness
U
نازکی
fragilely
U
به نازکی
gauziness
U
نازکی
d. of constitution
U
نازکی وجود
frangibility
U
نازکی فریفی
d. of feeling
U
نازکی احساسات
chromosphere
U
لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
deposits
U
پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
fibre optics
U
انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
deposit
U
پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
swizzle stick
U
چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
deposit
U
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposits
U
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
xylotomy
U
برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
ink jet printer
U
دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
corona
U
سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
coronas
U
سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
shim
U
واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
scrim
U
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
cross flow
U
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
sensitometer
U
حساسیت
sinsitivity
U
حساسیت
impressibility
U
حساسیت
susceptivity
U
حساسیت
sensitiveness
U
حساسیت
sensibilities
U
حساسیت
sensitivity
U
حساسیت
sensitivities
U
حساسیت
sensibility
U
حساسیت
allergy
U
حساسیت
elasticity
U
حساسیت
allergies
U
حساسیت
liking
U
حساسیت
friction
U
حساسیت
frictions
U
حساسیت
palnut
U
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
static sensitivity
U
حساسیت استاتیک
hyperaesthesia
U
ازدیاد حساسیت
responsively
U
با تاثر یا حساسیت
protopathic sensitivity
U
حساسیت ابتدایی
stress testing
U
تست حساسیت
hyperesthesia
U
ازدیاد حساسیت
sensitivity training
U
حساسیت اموزی
hyperesthesia
U
فزونی حساسیت
inelasticity
U
عدم حساسیت
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
sentience
U
حساسیت جسمانی
keenness
U
ذکاوت حساسیت
impassibility
U
عدم حساسیت
light sensitive
U
با حساسیت نوری
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
price elasticity
U
حساسیت قیمت
sensitivity ratio
U
نسبت حساسیت
photosensitivity
U
حساسیت به نور
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
hyposensitize
U
عدم حساسیت
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
absolute sensitivity
U
حساسیت مطلق
sensitive
U
دارای حساسیت
allergic
U
دارای حساسیت به
allergic
U
وابسته به حساسیت
coefficient of elasticity
U
ضریب حساسیت
allergy
U
حساسیت
[پزشکی]
coloring sensitive
U
حساسیت رنگ
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
sensitivities
U
میزان حساسیت
differential sensitivity
U
حساسیت افتراقی
desensitization
U
حساسیت زدایی
terminal sensitivity
U
حد بیشینه حساسیت
sensitivity
U
میزان حساسیت
allergic rhinitis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
sensibility to praise
U
حساسیت نسبت به ستایش
systematic desensitization
U
حساسیت زدایی منظم
sensitivity training group
U
گروه حساسیت اموزی
pollenosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
t group
U
گروه حساسیت اموزی
spectral sensitivity characteristic
U
مشخصه حساسیت مرئی
somesthesis
U
حساسیت به حسهای بدنی
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hayfever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollinosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
static luminous sensitivity
U
حساسیت نوری استاتیک
hay fever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
current sensitivity of a crystal rectifi
U
حساسیت یکسوکننده بلورین
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
gravimeter
U
حساسیت سنج وزن
mouses
U
مقابل حساسیت Mouse
hyperirritable
U
دارای حساسیت شدید
mouse
U
مقابل حساسیت Mouse
intermediate frequency sensitivity
U
حساسیت فرکانس میانی
jumpiness
U
حالت بیقراری حساسیت
k tungsten sensitivity
U
حساسیت تنگستن در 4582کلوین
measuring sensitivity
U
حساسیت اندازه گیری
neurasthenia
U
سر درد و حساسیت بی مورد
allergies
U
حساسیت نسبت بچیزی
allergy
U
حساسیت نسبت بچیزی
actinautographic
U
دارای حساسیت در مقابل نور
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
photosensitize
U
نسبت بنور حساسیت پیداکردن
looks
U
زمان حساسیت مدار مین
allergy
U
حساسیت نسبت به چیزی
[پزشکی]
looked
U
زمان حساسیت مدار مین
look
U
زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
atmosphere related syndrome
[ARS]
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
allergen
U
مادهای که باعث حساسیت میشود
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
hyperesthesia
U
حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
sensitometry
U
اندازه گیری حساسیت چشم
notche sensitivity index
U
ضریب حساسیت در مقابل شیار
coarse mine
U
نوعی مین دریایی با حساسیت کم
esthesia
U
فرفیت احساس و ادراک حساسیت
diathesis
U
تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
photosensitive
U
دارای حساسیت نسبت به نور
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
sensitivity analysis
U
تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
hyperirritability
U
حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
tone deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone-deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
photosensitize
U
بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
mantoux test
U
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
hypersensitive
U
دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
stenotopic
U
دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
hyposensitize
U
کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
class-consciousness
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
adaptation
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
antihistamine
U
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
hyperalgesis
U
حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com