Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stepped up separation
U
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quantize
U
پلهای کردن
deflection potentiometer
U
پتانسیومتر پلهای
decrementation
U
کاهش پلهای
decrement
U
کاستن پلهای
step function
U
تابع پلهای
stepping switch
U
گزینه پلهای
multiple contact switch
U
کلید پلهای
quantizer
U
پلهای کننده
companionway
U
نرده پلهای
variable speed drive
U
محرکه پلهای
variable speed transmission
U
گیربکس پلهای
companionways
U
نرده پلهای
fiddle blocks
U
قرقره پلهای
incrementally
U
تغییرات پلهای
cross wall
U
دیوار پلهای عرضی
topside
U
پلهای باز ناو
stepwise elution analysis
U
تجزیه شستشوی پلهای
sidesteps
U
صعود پلهای از پهلو
sidestep
U
صعود پلهای از پهلو
cone pulley drive
U
محرکه صفحه پلهای
sidestepping
U
صعود پلهای از پهلو
sidestepped
U
صعود پلهای از پهلو
step drawdown test
U
ازمایش لغت پلهای در چاه
decrement
U
میزان کاهش کاستن پلهای
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
burn one's bridges behind one
<idiom>
U
پلهای پشت سرش راخراب کردن
tusk tenon
U
زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
phenolic epoxy
U
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
taxiing
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
air movements
U
حرکات هوایی
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
taxiway
U
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
two up
U
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
tied on
U
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
launch time
U
زمان حرکت هوایی
air movement column
U
ستون حرکت هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
liners
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liner
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
wingman
U
خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
ducked
U
درگیر شدن هواپیماها
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هواپیماها
duck
U
درگیر شدن هواپیماها
ducks
U
درگیر شدن هواپیماها
duckings
U
درگیر شدن هواپیماها
flight control
U
سیستم کنترل هواپیماها
join up
U
مجتمع کردن هواپیماها
replenishing
U
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
ground alert
U
اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
parking plan
U
طرح پارک کردن هواپیماها
replenish
U
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
ground alert
U
اماده باش زمینی هواپیماها
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
replenished
U
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes
U
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
approach sequence
U
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
combat liaison
U
حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
zmarker beacon
U
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
into plane service
U
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
pathfinder guidance
U
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
force rendezvous
U
نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
movements
U
حرکات
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
approach schedule
U
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
handover
U
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
retrograde movement
U
حرکات به عقب
peristalsis
U
حرکات حلقوی
gestures
U
حرکات بیانگر
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
pump
U
حرکات فریبنده
school figures
U
حرکات اسب
optional
U
حرکات اختیاری
eye movements
U
حرکات چشم
eurythmics
U
تناسب حرکات
puerilism
U
حرکات کودکانه
play marking
U
حرکات تهاجمی
movements
U
حرکات یکانها
calisthenics
U
حرکات سوئدی
rings
U
حرکات دارحلقه
calisthenics
U
حرکات نرمشی
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
motion analysis
U
تحلیل حرکات
cadence
U
موزونی حرکات
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
cadences
U
موزونی حرکات
compulsory
U
حرکات اجباری
pumped
U
حرکات فریبنده
pumps
U
حرکات فریبنده
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
stream takeoff
U
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
disporting
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
transposition
U
تبدیل حرکات شطرنج
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
road movement
U
حرکات روی جاده
surge
U
حرکات افقی اب دریا
surged
U
حرکات افقی اب دریا
disported
U
حرکات نشاط انگیزکردن
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
lunes
U
حرکات جنون امیز
girlishness
U
حرکات یا حالات دخترانه
surges
U
حرکات افقی اب دریا
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com