Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mechanical move
U
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
apparent motion
U
حرکت فاهری
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
electromotion
U
جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
best move
U
بهترین حرکت شطرنج
forced move
U
حرکت اجباری شطرنج
forcing move
U
حرکت اجباراور شطرنج
book move
U
حرکت کتابی شطرنج
candidate move
U
حرکت انتخابی شطرنج
quiet move
U
حرکت ارام شطرنج
illegal move
U
حرکت غیرقانونی شطرنج
key
[حرکت کلیدی شطرنج]
fifty move rule
U
قانون 05 حرکت شطرنج
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
stroboscope
U
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force
U
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
sealed move
U
حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
carriage
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanicalism
U
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
apparent recession
U
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
nominal
U
فاهری
outward
U
فاهری
apparent
U
فاهری
formfitting
U
فاهری
skin deep
U
فاهری
self styled
U
فاهری
superficially
U
فاهری
self-styled
U
فاهری
surfaces
U
فاهری
seeming
U
فاهری
outwards
U
فاهری
surfaced
U
فاهری
surface
U
فاهری
apparent velocity
U
سرعت فاهری
false horizon
U
افق فاهری
apparent diameter
U
قطر فاهری
apparent density
U
تکاتف فاهری
external
U
فاهری پدیدار
externality
U
احوال فاهری
impedance
U
مقاومت فاهری
admittance
U
هدایت فاهری
assentation
U
رضایت فاهری
exteriorize
U
فاهری دانستن
externalizing
U
فاهری ساختن
externalizes
U
فاهری ساختن
externalized
U
فاهری ساختن
false parallax
U
پارالاکس فاهری
superficial
U
سرسری فاهری
apparent error
U
خطای فاهری
apparent resistivity
U
مقاومت فاهری
externals
U
فاهری پدیدار
apparent power
U
توان فاهری
apparent magnitude
U
قدر فاهری
apparent luminosity
U
درخشندگی فاهری
apparent horizon
U
افق فاهری
artificial daylight
U
فلق فاهری
bulk gravity
U
چگالی فاهری
externalize
U
فاهری ساختن
externalising
U
فاهری ساختن
externalised
U
فاهری ساختن
indicated horsepower
U
توان فاهری
pepper corn rent
U
اجاره فاهری
engineering stress
U
تنش فاهری
glitz
U
گیرایی فاهری
apparent wind
U
باد فاهری
prime facie evidence
U
قرائن فاهری
externalises
U
فاهری ساختن
impedance matrix
U
ماتریس مقاومت فاهری
soil morphology
U
شکل فاهری خاک
masquerades
U
قیافه فاهری بخوددادن
input impedance
U
مقاومت فاهری اولیه
volt ampere hour meter
U
کنتور مصرف فاهری
masqueraded
U
قیافه فاهری بخوددادن
apparent solar year
U
سال فاهری شمسی
inductive resistance
U
مقاومت فاهری القایی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری القائی
pro forma
U
منباب فاهر فاهری
masquerade
U
قیافه فاهری بخوددادن
masquerading
U
قیافه فاهری بخوددادن
on the surface
U
فاهری نمادادن رودادن
redesign
U
سر وصورت فاهری دادن به
extern
U
فاهری واقع در خارج
reactance
U
مقاومت فاهری خازنها
capacitive resistance
U
مقاومت فاهری خازن
of the surface
U
فاهری نمادادن رودادن
simulative
U
دارای شباهت فاهری
coupling impedance
U
مقاومت فاهری پیوست
impedance ratio
U
نسبت مقاومت فاهری
terrain relief
U
شکل فاهری زمین
inductive impedance
U
مقاومت فاهری با جزء القائی
impedance compensator
U
متعادل کننده مقاومت فاهری
exterior
U
فاهری واقع در سطح خارجی
apparent precession
U
انحراف فاهری محور ژایرو
relief
U
شکل فاهری و پست و بلندی
apparent solar
U
روز شمسی فاهری روزشمسی
indicated airspeed
U
سرعت فاهری نسبت به هوا
exteriors
U
فاهری واقع در سطح خارجی
mechanical
U
مکانیکی
gadget
U
مکانیکی
mechnical
U
مکانیکی
gadgets
U
مکانیکی
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
ultrasonic
U
نوسانات مکانیکی
dynamic viscosity
U
گرانروی مکانیکی
actuator
U
عملگر مکانیکی
mechanical stabilization
U
تثبیت مکانیکی
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
mechanical energy
U
انرژی مکانیکی
mechanical advantage
U
مزیت مکانیکی
dashpot
U
خفه کن مکانیکی
mechanisms
U
اجزاء مکانیکی
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
mechanical de icing
U
یخ زدایی مکانیکی
mechanism
U
اجزاء مکانیکی
mechanic
U
هنرور مکانیکی
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
forklift track
U
بیل مکانیکی
robot
U
ادم مکانیکی
contact mine
U
مین مکانیکی
power shovel
U
بیل مکانیکی
shovelling
U
بیل مکانیکی
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
mechanically
U
بطور مکانیکی
automaton
U
ادم مکانیکی
automatons
U
ادم مکانیکی
mechanicalness
U
خاصیت مکانیکی
mechanical translation
U
ترجمه مکانیکی
contact sweeping
U
روبیدن مکانیکی
grab bucket
U
بیل مکانیکی
shoveled
U
بیل مکانیکی
robots
U
ادم مکانیکی
shoveling
U
بیل مکانیکی
shovelled
U
بیل مکانیکی
shovels
U
بیل مکانیکی
absolute viscosity
U
گرانروی مکانیکی
crane shovel
U
بیل مکانیکی
grab excavator
U
بیل مکانیکی
grab crane
U
بیل مکانیکی
shovel
U
بیل مکانیکی
mechanical stimulation
U
تحریک مکانیکی
buckets
U
بیل مکانیکی
mechanician
U
هنرور مکانیکی
mechanical stabilization
U
استوارسازی مکانیکی
bucket
U
بیل مکانیکی
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
mechanical resolution
U
تراکم مکانیکی
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
feint
U
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feints
U
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting
U
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment
U
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
formalization
U
انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feinted
U
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
mechanism
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
elision
U
باقوه مکانیکی شکستن
fractional sampling
U
نمونه گیری مکانیکی
motor-
U
منبع نیروی مکانیکی
mechanical data processing
U
پردازش داده مکانیکی
fan blower
U
بادزن مکانیکی یاماشینی
gadgetry
U
وسایل کوچک مکانیکی
motors
U
منبع نیروی مکانیکی
mechanisms
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com