English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple motion U حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
directs U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
staight thrust U حمله ساده مستقیم
two time U دو حرکت ساده
simple harmonic motion U حرکت هماهنگ ساده
simple harmonic motion U حرکت نوسانی ساده
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
shore to shore movement U عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
surf U جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
dasd U Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
direct exchange U تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
elicitation U کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights U زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
pinwheel U مارپیچ
flexuose U مارپیچ
wedel U مارپیچ
spiriferous U مارپیچ
serpentiform U مارپیچ
gyroidal U مارپیچ
hair pin bend U مارپیچ
spiry U مارپیچ
helix U مارپیچ
spiral U مارپیچ
spiraling U مارپیچ
spirals U مارپیچ
spiralling U مارپیچ
spiralled U مارپیچ
spiraled U مارپیچ
twist drill U مته مارپیچ
worms U مارپیچ کردن
wormed U مارپیچ کردن
worm U مارپیچ کردن
corkscrew staircase U پلکان مارپیچ
caracole U پله مارپیچ
helix angle U زاویه مارپیچ
snake fence U نرده مارپیچ
dancer U پله مارپیچ
hair pin bend U مارپیچ کوهستان
giant slalmon U مارپیچ بزرگ
newel spindle U مارپیچ پله
spirally U بطور مارپیچ
spiral test U ازمون مارپیچ
spiral stairs U پلکان مارپیچ
spiral spring U فنر مارپیچ
spiral reinforcement U فولادگذاری مارپیچ
spiral drill U مته مارپیچ
helical spring U متر مارپیچ
inflationary spiral U مارپیچ تورمی
inside thread U مارپیچ داخلی
right handed helix U مارپیچ راستگرد
sinistrorsal helix U مارپیچ چپ گرد
labyrinth U پلکان مارپیچ
screw auger U مته مارپیچ
labyrinths U پلکان مارپیچ
snake U مارپیچ رفتن
caracol U پله مارپیچ
snaked U مارپیچ رفتن
snakes U مارپیچ رفتن
balanced winder U پله مارپیچ
left handed helix U مارپیچ چپ گرد
wedelen U مارپیچ زدن
double helix U مارپیچ دوگانه
mercury thread U مارپیچ جیوهای
left hand helix U مارپیچ به سمت چپ
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
spiralling U حلزونی فنر مارپیچ
spirals U بشکل مارپیچ دراوردن
spiralling U حلزونی بشکل مارپیچ
spiralling U بشکل مارپیچ دراوردن
spirals U حلزونی بشکل مارپیچ
dogleg U پله کان مارپیچ
serpentine U شکل مارپیچ مارمانند
spire U ساقه باریک مارپیچ
spirality U شکل مارپیچ یا حلزونی
spiralled U حلزونی فنر مارپیچ
spiraling U حلزونی بشکل مارپیچ
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
spiraled U حلزونی فنر مارپیچ
spiral U حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled U بشکل مارپیچ دراوردن
spiraled U حلزونی بشکل مارپیچ
spiral U حلزونی فنر مارپیچ
newels U ستون پلکان مارپیچ
newels U تیرمیان پلکان مارپیچ
newel U ستون پلکان مارپیچ
newel U تیرمیان پلکان مارپیچ
spiraling U بشکل مارپیچ دراوردن
coil U مارپیچ سیم پیچ
helical binding U دورپیچی مارپیچ وار
spirochete U هر نوع باکتری مارپیچ
spirochaete U هر نوع باکتری مارپیچ
spirochaeta U هر نوع باکتری مارپیچ
coils U مارپیچ سیم پیچ
spiralled U بشکل مارپیچ دراوردن
spiralled U حلزونی بشکل مارپیچ
spiraling U حلزونی فنر مارپیچ
spires U ساقه باریک مارپیچ
spirals U حلزونی فنر مارپیچ
coiled U مارپیچ سیم پیچ
spiral U بشکل مارپیچ دراوردن
box spring U فنر مارپیچ تختخواب
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
threads U دنده دار کردن مارپیچ
Hertfordshire spike U [میل بالای مناره مارپیچ]
seelos U دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
flexural U پیچ وخم دار مارپیچ
flexuous U پیچ وخم دار مارپیچ
fleche U میل بالای مناره مارپیچ
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
mazes U پیچ وخم پلکان مارپیچ
maze U پیچ وخم پلکان مارپیچ
thread U دنده دار کردن مارپیچ
helicoid U بشکل پوسته حلزون مارپیچ
snail U بشکل مارپیچ جلو رفتن
snails U بشکل مارپیچ جلو رفتن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
slalomist U مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
turbinate U فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
capacole U چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
solenoid U سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
orthoferrite U یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
straight line U مستقیم
straighter U مستقیم
direct <adj.> U مستقیم
unintermediate <adj.> U مستقیم
straightish U مستقیم
directs U مستقیم
straightest U مستقیم
leveled U مستقیم
straight line U خط مستقیم
straight line code U کد مستقیم
beeline U خط مستقیم
on line U مستقیم
upstanding U مستقیم
straight line code U کد خط مستقیم
straight U مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com