English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vibrational motion U حرکت راتعاشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
travel U حرکت
shift U حرکت
stock still U بی حرکت
stationary U بی حرکت
departures U حرکت
animal U حس و حرکت
departure U حرکت
statist U بی حرکت
frozen U بی حرکت
animals U حس و حرکت
gesturing U حرکت
stirabout U حرکت
progressed U حرکت
demeanour U حرکت
progresses U حرکت
as you were U حرکت از نو
progressing U حرکت
demeanor U حرکت
behaviour U حرکت
travels U حرکت
gesture U حرکت
maneuver U حرکت
progress U حرکت
gestured U حرکت
traveled U حرکت
locomotion U حرکت
move U حرکت
immobile U بی حرکت
gest U حرکت
motionless U بی حرکت
stills U بی حرکت
stillest U بی حرکت
stiller U بی حرکت
still U بی حرکت
haviour U حرکت
vowel point U حرکت
moved U حرکت
afloat U در حرکت
shifts U حرکت
shifted U حرکت
animations U حرکت
animation U حرکت
geste U حرکت
ambulation U حرکت
movement U حرکت
agoing U در حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
moves U حرکت
agog U در حرکت
motion U حرکت
motions U حرکت
running U در حرکت
traversing U حرکت
scrolling U حرکت
circulations U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
circulation U حرکت
stirred U حرکت
motioning U حرکت
traverse U حرکت
motioned U حرکت
stirrings U حرکت
otiose U بی حرکت
behaviuor U حرکت
traverses U حرکت
on the move U در حرکت
patting U بی حرکت
patted U بی حرکت
sedentary U بی حرکت
pat U بی حرکت
oi U در حرکت
inert U بی حرکت
stir U حرکت
square move U حرکت
pats U بی حرکت
traversed U حرکت
stirs U حرکت
behavior U حرکت
traverse U حرکت درسمت
linear movement U حرکت خطی
liner momentum U اندازه حرکت
naturals U حرکت در عنوان
rotation U حرکت وضعی
traversing U حرکت درسمت
course U مسیر حرکت
coursed U مسیر حرکت
courses U مسیر حرکت
stir up <idiom> U حرکت دادن
traversed U حرکت درسمت
traverses U حرکت درسمت
voluntary movement U حرکت ارادی
timetable U برنامه حرکت
innovations U حرکت جدید
run over <idiom> U حرکت از بالای
innovation U حرکت جدید
vortex motion U حرکت گردابی
pin down <idiom> U از حرکت بازداشتن
natural U حرکت در عنوان
standstill U بدون حرکت
kinephantom U حرکت خیالی
headway U حرکت به جلو
wakes U خط حرکت ناو
slow motion U حرکت کند
waked U خط حرکت ناو
lunged U حرکت لانژ
larghetto U حرکت ملایم
lunge U حرکت لانژ
proceeded U حرکت به جلو
wake U خط حرکت ناو
kinesiology U حرکت شناسی
Y direction U حرکت عمودی
braid U حرکت سریع
X direction U حرکت افق
proceed U حرکت به جلو
winning move U حرکت برنده
kinematics U حرکت شناسی
lunges U حرکت لانژ
sorties U شروع حرکت
wave propagation U حرکت موج
wave motion U حرکت موجی
wave motion U حرکت موج
braided U حرکت سریع
whip stall U حرکت عمودی
rushing U حرکت شدید
whir U حرکت کردن
mouse U حرکت میکند
cruising speed U نواخت حرکت
linear momentum U اندازه حرکت
lateral shifts U حرکت جانبی
sortie U شروع حرکت
rush U حرکت شدید
kinematics U حرکت شناخت
lunging U حرکت لانژ
braids U حرکت سریع
upward motion U حرکت رو به بالا
skitter U حرکت سریع
revolution U حرکت انتقالی
revolutions U حرکت انقلابی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com