Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
locomotive
U
حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotives
U
حرکت دهنده نیروی محرکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
firepower
U
نیروی محرکه
propellant
U
نیروی محرکه
driving force
U
نیروی محرکه
hydro
U
نیروی محرکه اب
propellent
U
نیروی محرکه
propulsion
U
نیروی محرکه
propellants
U
نیروی محرکه
back voltage
U
نیروی ضد محرکه الکتریکی
impulse charge
U
نیروی محرکه اولیه
induced e.m.f.
U
نیروی محرکه القائی
magneto e.m.f.
U
نیروی محرکه مغناطیسی
magnetomotive force
U
نیروی محرکه مغناطیسی
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی
dynamoelectric
U
دارای نیروی محرکه برقی
dynamically
U
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
hydraulic
U
وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
volts
U
واحد نیروی محرکه برقی
volt
U
واحد نیروی محرکه برقی
dynamic
U
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
power plant
U
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants
U
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
volt
U
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volts
U
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
hidden momentum of population growth
U
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
transmissivity
U
نیروی انتقال دهنده
distributing force
U
نیروی تکان دهنده
hydro kinetic
U
وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
momentum
U
نیروی حرکت انی
drag force
U
نیروی مقاوم حرکت
driving spring
U
فنر حرکت دهنده
motors
U
اتومبیل حرکت دهنده
motor
U
اتومبیل حرکت دهنده
motored
U
اتومبیل حرکت دهنده
driving rod
U
میله حرکت دهنده
motor-
U
اتومبیل حرکت دهنده
man handle
U
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
truckler
U
حرکت دهنده یا غلتاننده چرخ چاپ لوس
zero length launching
U
نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
electrophoresis
U
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
catch
U
نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
poomse
U
نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
coriolis force
U
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
wobble plate
U
دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
motor drive
U
محرکه موتوری
electric drive
U
محرکه الکتریکی
motivational factors
U
عوامل محرکه
lineshaft drive
U
محرکه انتقال
driving power
U
قدرت محرکه
drives
U
محرکه گیربکس
variable speed drive
U
محرکه پلهای
driving pulley
U
قرقره محرکه
drive shaft
U
محور محرکه
drive shafts
U
محور محرکه
drive
U
محرکه گیربکس
driving clutch
U
کلاج محرکه
impulse charge
U
خرج محرکه
group drive
U
محرکه گروهی
splenius
U
عضله محرکه
gasoline driven
U
محرکه بنزینی
powerhouse
U
مرکز قوه محرکه
main drive motor
U
موتور محرکه اصلی
cone pulley drive
U
محرکه صفحه پلهای
dynamic pressure
U
فشار محرکه درونی
d.c. drive
U
محرکه جریان دائم
rear axle drive
U
محرکه چرخ عقب
diesel driven generation set
U
دستگاه محرکه دیزلی
power plants
U
محرکه وسیله نقلیه
final drive
U
محرکه محور عقب
powerhouses
U
مرکز قوه محرکه
power plant
U
محرکه وسیله نقلیه
abasia
U
عدم همکاری عضلات محرکه
ship influence
U
عامل محرکه عبور کشتی
hydropower
U
قوه محرکه مولد برق
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
eagle flight
U
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
attached strength
U
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
total force
U
نیروی کل
jetting
U
نیروی جت
jets
U
نیروی جت
jet
U
نیروی جت
jetted
U
نیروی جت
jet propulsion
U
نیروی جت
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
psychic energy
U
نیروی روانی
assault force
U
نیروی هجومی
assault force
U
نیروی هجوم
brake horsepower
U
نیروی ترمز
emf
U
نیروی برقرانی
hoisting power
U
نیروی صعودی
inertial force
U
نیروی ماند
holding force
U
نیروی بازدارنده
auxiliary forces
U
نیروی کمکی
police power
U
نیروی پلیس
purchase element
U
نیروی منتجه
tractive power
U
نیروی کشش
pulling power
U
نیروی کشش
psychic force
U
نیروی روحی
armadas
U
نیروی دریایی
impetus
U
نیروی محرک
police power
U
نیروی انتظامی
atomic energy
U
نیروی اتمی
impact force
U
نیروی ضربهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com