Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
maneuver
U
حرکت جنگی مانور کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
combat exercise
U
مانور جنگی
ease of movement
U
سهولت حرکت راحتی مانور
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
tactical march
U
حرکت جنگی
phase line
U
خط مبداء حرکت جنگی
reduced lighting
U
حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
black out
U
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
handle
U
مانور کردن
handles
U
مانور کردن
manoeuvre
U
طرح کردن مانور
maneuvring
U
طرح کردن مانور
manoeuvred
U
طرح کردن مانور
manoeuvres
U
طرح کردن مانور
maneuvres
U
طرح کردن مانور
maneuvred
U
طرح کردن مانور
manoeuvring
U
طرح کردن مانور
manoeuvring
U
مشق کردن مانور دادن
manoeuvres
U
مشق کردن مانور دادن
manoeuvred
U
مشق کردن مانور دادن
maneuvred
U
مشق کردن مانور دادن
manoeuvre
U
مشق کردن مانور دادن
maneuvring
U
مشق کردن مانور دادن
out maneuver
U
برتری مانور پیدا کردن
maneuvres
U
مشق کردن مانور دادن
escry
U
فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
warship
U
کشتی جنگی ناو جنگی
battle drill
U
مشق جنگی تمرین جنگی
warships
U
کشتی جنگی ناو جنگی
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
camouflaging
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage
U
پنهان کردن وسایل جنگی
ship handling
U
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
shunting
U
مانور
ease of movement
U
مانور
maneuver
U
مانور
umpire
U
داور مانور
scheme of maneuver
U
طرح مانور
maneuver and fire
U
اتش و مانور
plan of maneuver
U
طرح مانور
joint exercise
U
مانور مشترک
maneuvering board
U
لوحه مانور
mass of maneuver
U
حجم مانور
maneuverability
U
قابلیت مانور
umpires
U
داور مانور
umpired
U
داور مانور
free maneuver
U
مانور ازاد
ship handling
U
مانور با کشتی
exercised
U
مانور نظامی
exercise commander
U
فرمانده مانور
exercises
U
مانور نظامی
umpiring
U
داور مانور
exercise term
U
عنوان مانور
fire and maneuver
U
اتش و مانور
exercise
U
مانور نظامی
wishbones
U
نوعی طرح مانور
bump and go
U
نوعی مانور دفاعی
bump and run
U
نوعی مانور دفاعی
tight t
U
طرح اصلی مانور تی
map maneuver
U
مانور روی نقشه
controlled exercise
U
مانور کنترل شده
wishbone
U
نوعی طرح مانور
quartermaster's notebook
U
دفتر مانور ناو
williamson turn
U
نوعی مانور دریایی
gate operating deck
U
سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform
U
سکوی مانور دریچه ها
sea room
U
شعاع مانور دریایی
exercise code word
U
رمز عملیات مانور
wishbone t
U
نوعی طرح مانور
out maneuver
U
تفوق جستن در مانور
pilot rudder
U
تیغه سکان مانور ناو
flying wedge
U
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
ground game
U
روش استفاده از مانور دویدن
maneuvering board
U
تابلوی نمایش مانور ناوها
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
drift
U
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
deropement
U
مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
drifted
U
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting
U
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feints
U
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
clamp anf rake
U
مانور برای کنترل گوی درمواجه
garryowen
U
مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
drifts
U
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feinting
U
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted
U
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint
U
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
wingover
U
مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
progressive
U
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
submarines
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
audible
U
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
sailings
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
braids
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbered
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbers
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbering
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
loitered
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
sailed
U
حرکت کردن
sail
U
حرکت کردن
sailings
U
حرکت کردن
waggles
U
حرکت کردن
to bear oneself
U
حرکت کردن
whir
U
حرکت کردن
waggling
U
حرکت کردن
inch
U
حرکت کردن
waggle
U
حرکت کردن
waggled
U
حرکت کردن
move
U
حرکت کردن
to weigh anchor
U
حرکت کردن
get under way
U
حرکت کردن
skews
U
کج حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
skew
U
کج حرکت کردن
have way on
U
حرکت کردن
moved
U
حرکت کردن
departure
U
حرکت کردن
departures
U
حرکت کردن
moves
U
حرکت کردن
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
zigzagging
U
حرکت زیگزاگی کردن
to tail to the tide
U
باجزرومد حرکت کردن
zigzagged
U
حرکت زیگزاگی کردن
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
zigzags
U
حرکت زیگزاگی کردن
zigzag
U
حرکت زیگزاگی کردن
whirry
U
بعجله حرکت کردن
underway
U
در حال حرکت کردن
sailed
U
با نازوعشوه حرکت کردن
trances
U
باچالاکی حرکت کردن
streaks
U
بسرعت حرکت کردن
streaking
U
بسرعت حرکت کردن
streaked
U
بسرعت حرکت کردن
sailings
U
با نازوعشوه حرکت کردن
crawfish
U
به پشت حرکت کردن
streak
U
بسرعت حرکت کردن
trance
U
باچالاکی حرکت کردن
darting
U
بسرعت حرکت کردن
darted
U
بسرعت حرکت کردن
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
submarines
U
زیردریا حرکت کردن
sneaks
U
دزدکی حرکت ه کردن
sail
U
با نازوعشوه حرکت کردن
crabs
U
به پهلو حرکت کردن
crab
U
به پهلو حرکت کردن
lazier
U
باکندی حرکت کردن
laziest
U
باکندی حرکت کردن
lazy
U
باکندی حرکت کردن
ranges
U
سیر و حرکت کردن
ranged
U
سیر و حرکت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com