English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air movements U حرکات هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
air register U تنظیم حرکات هوایی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
movements U حرکات
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
puerilism U حرکات کودکانه
retrograde movement U حرکات به عقب
motion analysis U تحلیل حرکات
school figures U حرکات اسب
play marking U حرکات تهاجمی
eurythmics U تناسب حرکات
eye movements U حرکات چشم
optional U حرکات اختیاری
rings U حرکات دارحلقه
cadences U موزونی حرکات
cadence U موزونی حرکات
prescribed exercise U حرکات اجباری
compulsory freestyle U حرکات اجباری
pumps U حرکات فریبنده
gestures U حرکات بیانگر
calisthenics U حرکات نرمشی
pump U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات سوئدی
compulsory U حرکات اجباری
peristalsis U حرکات حلقوی
pumped U حرکات فریبنده
tactical movement U حرکات تاکتیکی
voluntary exercise U حرکات اختیاری
movements U حرکات یکانها
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
surges U حرکات افقی اب دریا
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
gestural U متضمن حرکات واشارات
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
lunes U حرکات جنون امیز
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
surge U حرکات افقی اب دریا
notation U ثبت حرکات شطرنج
notations U ثبت حرکات شطرنج
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
eurythmics U حرکات بدنی موزون
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
circulation control U مدار کنترل حرکات
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
road movement U حرکات روی جاده
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
surged U حرکات افقی اب دریا
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
score U گرم کردن اسب ثبت حرکات
figurine algebraic notation U ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
scores U گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored U گرم کردن اسب ثبت حرکات
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
paragraph three U هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
lindy U رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
pnemograph U الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
algebriac notation U ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
combination shot U ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
dressage U حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
beau geste U حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Grands Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouses U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
swing bowler U توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
circus catch U گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
eurythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eurhythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com