Perdic | حرکات نشاط انگیزکردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	disport U	حرکات نشاط انگیزکردن
	disported U	حرکات نشاط انگیزکردن
	disporting U	حرکات نشاط انگیزکردن
	disports U	حرکات نشاط انگیزکردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	voluptuate U	شهوت انگیزکردن
	spirituelle U	با نشاط
	sprightliness U	نشاط
	splore U	نشاط
	sprees U	نشاط
	joy U	نشاط
	gaily U	با نشاط
	randan U	نشاط
	friskiness U	نشاط
	frolicsomeness U	نشاط
	gawsie U	با نشاط
	gawsy U	با نشاط
	f.of spirits U	نشاط
	esprit U	نشاط
	vivacious U	با نشاط
	alacrity U	نشاط
	merriment U	نشاط
	exhilaration U	نشاط
	spree U	نشاط
	hilarity U	نشاط
	merriment U	نشاط
	vivacious <adj.> U	پر نشاط
	alacrity U	نشاط
	hilarity U	نشاط
	jazz U	نشاط
	spree U	نشاط
	esprit U	نشاط
	debonair <adj.> U	پر نشاط
	effervescent <adj.> U	پر نشاط
	jolly <adj.> U	پر نشاط
	vital <adj.> U	با نشاط
	jazz U	نشاط
	sprightly <adj.> U	پر نشاط
	exhilarated U	نشاط دادن
	exhilarate U	نشاط دادن
	exhilarating U	نشاط دادن
	exhilarative U	نشاط اور
	exhilarant U	نشاط اور
	mirth U	نشاط شادی
	elanvital U	نشاط حیاتی
	allegro U	نشاط انگیز
	racy U	با نشاط مهیج
	livelier U	از روی نشاط
	liveliest U	از روی نشاط
	lively U	از روی نشاط
	exhilarates U	نشاط دادن
	extatic U	نشاط امیز
	festively U	با سرور و نشاط
	jovial <adj.> U	نشاط انگیز
	lively <adj.> U	نشاط انگیز
	exhilarating <adj.> U	نشاط انگیز
	life U	شور و نشاط
	languish U	بی نشاط شدن
	vivid <adj.> U	پر شور و نشاط
	joie de vivre U	نشاط زندگی
	winterly U	زمستانی بی نشاط
	merrily U	از روی نشاط
	life force U	نشاط حیات
	ebullience U	گرمی و نشاط
	guidwille U	نشاط انگیز
	guidwille U	پرسرور و نشاط
	good-humored <adj.> U	نشاط انگیز
	primrose U	زهر الربیع پر نشاط
	scherzo U	قطعه نشاط انگیزوهزلی
	gayly U	با خوشحالی ز باسرور و نشاط
	vivacity U	نشاط نیروی حیاتی
	elevate U	نشاط دادن افراشتن
	primroses U	زهر الربیع پر نشاط
	elevating U	نشاط دادن افراشتن
	elevates U	نشاط دادن افراشتن
	randan U	سرخوش بودن نشاط کردن
	galop U	رقص نشاط انگیز قرن 91
	cancan U	یک نوع رقص نشاط اور
	vivacious U	مسرور دارای سرور و نشاط
	straight face U	چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
	rigaudon U	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
	rigadoon U	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
	galumph U	جست وخیز نشاط انگیز کردن
	mazurka U	رقص نشاط انگیز سه ضربی لهستانی
	movements U	حرکات
	capriccio U	قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور
	eye movements U	حرکات چشم
	eurythmics U	تناسب حرکات
	cadence U	موزونی حرکات
	motion analysis U	تحلیل حرکات
	movements U	حرکات یکانها
	optional U	حرکات اختیاری
	voluntary exercise U	حرکات اختیاری
	tactical movement U	حرکات تاکتیکی
	gestures U	حرکات بیانگر
	school figures U	حرکات اسب
	retrograde movement U	حرکات به عقب
	cadences U	موزونی حرکات
	puerilism U	حرکات کودکانه
	play marking U	حرکات تهاجمی
	peristalsis U	حرکات حلقوی
	pumped U	حرکات فریبنده
	compulsory freestyle U	حرکات اجباری
	prescribed exercise U	حرکات اجباری
	calisthenics U	حرکات نرمشی
	pumps U	حرکات فریبنده
	calisthenics U	حرکات سوئدی
	compulsory U	حرکات اجباری
	air movements U	حرکات هوایی
	rings U	حرکات دارحلقه
	pump U	حرکات فریبنده
	transposition U	تبدیل حرکات شطرنج
	lateral and sway bracing U	حرکات جانبی و نوسانی
	road movement U	حرکات روی جاده
	lip key	[دستگاه ثبت حرکات لب]
	air register U	تنظیم حرکات هوایی
	lunes U	حرکات جنون امیز
	maneuvering board U	تابلوی حرکات ناوها
	mass of maneuver U	سنگینی حرکات یکان
	adiadokinesis U	زوال حرکات تناوبی
	appeasement gestures U	حرکات صلح جویانه
	rapid eye movements U	حرکات سریع چشم
	air movement section U	قسمت حرکات هوایی
	piaffe U	نمایش حرکات یورتمهای
	position of attention U	حرکات و احترامات نظامی
	music of the spheres U	اهنگ حرکات افلاک
	circulation control U	مدار کنترل حرکات
	girlishness U	حرکات یا حالات دخترانه
	compound attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	eurythmics U	حرکات بدنی موزون
	eurhythmics U	حرکات بدنی موزون
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	notations U	ثبت حرکات شطرنج
	notation U	ثبت حرکات شطرنج
	gestural U	متضمن حرکات واشارات
	composite attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	aerobatic U	حرکات آکروباتی با هواپیما
	by-play U	حرکات یا مکالمات فرعی
	floor exercise U	حرکات زمینی ژیمناستیک
	by-play U	حرکات یا مکالمات کنار صحنه
	lip read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	theatrical gestures U	حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
	air control ship U	ناو کنترل حرکات هوایی
	percentages U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	patterns U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	lip-read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	lip-reads U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	tics U	حرکات غیر ارادی اندامها
	pattern U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	tic U	حرکات غیر ارادی اندامها
	screwing U	حرکات دورانی یخهای دریایی
	percentage U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	cardiography U	ثبت حرکات وضربان قلب
	kinesiology U	تشریح حرکات بدنی انسان
	combatdrill U	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
	figure skate U	اسکیت با انجام حرکات مختلف
	free skating U	قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
	figurine algebraic notation U	ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
	lipreading U	فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
	score U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	degree of difficulty U	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
	scores U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	scored U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	movement control U	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
	myocardiograph U	اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
	paragraph three U	هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
	progressive attack U	پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
	pinning combination U	مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
	flag days U	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
	streak U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	streaked U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	streaking U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	entrucking table U	جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
	streaks U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	stop hit U	ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
	lindy U	رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
	psychomotor U	ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
	algebriac notation U	ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
	pnemograph U	الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
	combination shot U	ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
	escapement U	تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
	dressage U	حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
	regulating station U	پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
	beau geste U	حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
	kymograph U	دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
	calibrate U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	program U	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
	calibrates U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	calibrated U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	calibrating U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	programs U	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
	peripheral U	وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	Grand Prix U	مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
	Grands Prix U	مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
	polar motion U	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
	mouse U	توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
	mouses U	توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
	adjudicating U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	adjudicates U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	adjudicated U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	adjudicate U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	mechanical mouse U	mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
	scheduled wave U	امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه