English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
optional U حرکات اختیاری
voluntary exercise U حرکات اختیاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
option dealer U واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
free will U اختیاری
optional U اختیاری
arbitary U اختیاری
discretional U اختیاری
facultative U اختیاری
involuntariness U بی اختیاری
freewill U اختیاری
voluntary U اختیاری
arbitrary U اختیاری
free U اختیاری مختار
incontinence U ناپرهیزکاری بی اختیاری
incontinency U ناپرهیزکاری بی اختیاری
optional feature U خصیصه اختیاری
optional consumption U مصرف اختیاری
options U خصیصه اختیاری
perseveation U تکرارغیر اختیاری
option U خصیصه اختیاری
enuresis U بی اختیاری ادرار
optional conciliation U مصالحه اختیاری
voluntary assignment U واگذاری اختیاری
urinary incontinence U بی اختیاری ادرار
voluntary savings U پس اندازهای اختیاری
option dealing U معاملات اختیاری
frees U اختیاری مختار
freeing U اختیاری مختار
freed U اختیاری مختار
soft hyphen U خط تیره اختیاری
encopresis U بی اختیاری دفع
voluntary partnership U شرکت اختیاری
retirement U عقب نشینی اختیاری
voluntary conveyance U انتقال اختیاری بلاعوض
discretionary fiscal policy U سیاست مالی اختیاری
ultimate factor of safety U ضریب اطمینان اختیاری
proctorize U زیر انضیاط در اوردن اختیاری داری کردن بر
disengagement U جدا شدن ازدشمن عقب نشینی اختیاری قطع تماس با دشمن
rigging position U وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
movements U حرکات
calisthenics U حرکات سوئدی
compulsory freestyle U حرکات اجباری
pumps U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات نرمشی
air movements U حرکات هوایی
prescribed exercise U حرکات اجباری
rings U حرکات دارحلقه
eurythmics U تناسب حرکات
compulsory U حرکات اجباری
eye movements U حرکات چشم
pumped U حرکات فریبنده
pump U حرکات فریبنده
cadence U موزونی حرکات
gestures U حرکات بیانگر
peristalsis U حرکات حلقوی
play marking U حرکات تهاجمی
cadences U موزونی حرکات
tactical movement U حرکات تاکتیکی
school figures U حرکات اسب
motion analysis U تحلیل حرکات
movements U حرکات یکانها
puerilism U حرکات کودکانه
retrograde movement U حرکات به عقب
full power U اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
road movement U حرکات روی جاده
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
eurythmics U حرکات بدنی موزون
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
lunes U حرکات جنون امیز
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
air register U تنظیم حرکات هوایی
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
gestural U متضمن حرکات واشارات
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
air movement section U قسمت حرکات هوایی
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
notation U ثبت حرکات شطرنج
surge U حرکات افقی اب دریا
circulation control U مدار کنترل حرکات
surged U حرکات افقی اب دریا
notations U ثبت حرکات شطرنج
surges U حرکات افقی اب دریا
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
scores U گرم کردن اسب ثبت حرکات
paragraph three U هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
scored U گرم کردن اسب ثبت حرکات
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
score U گرم کردن اسب ثبت حرکات
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
figurine algebraic notation U ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
pnemograph U الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
lindy U رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
algebriac notation U ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
beau geste U حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
dressage U حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
combination shot U ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
Grand Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grands Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
swing bowler U توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
circus catch U گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
eurythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurhythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
constructive notice U ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
position U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
withdrawal U عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawals U عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
retrograde U عقب کشیدن حرکات به عقب
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com