Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
phototypesetter
U
حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monotype
U
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
ocr
U
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
hieroglyphs
U
حروف تصویری
hieroglyph
U
حروف تصویری
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
typesetting
U
حروف چینی
type setting
U
حروف چینی
composing
U
حروف چینی
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
composing stick
U
قالب حروف چینی
automatic typesetting
U
حروف چینی خودکار
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
multigraph
U
ماشین حروف چینی و چاپ
combine
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combines
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combining
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
typograph
U
ماشین حروف ریزی وحروف چینی
twicer
U
حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
recognition
U
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
Linotype
U
ماشین حروف چینی سطر به سطر
dye polymer recording
U
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
compositors
U
حروفچین
typesetter
U
حروفچین
compositor
U
حروفچین
fibre distributed data interface II
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
magneto optical disc
U
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
wands
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
sinicism
U
متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
blow-up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
sinicize
U
جنبه چینی دادن چینی کردن
fibre optics
U
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition
U
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
cladding
U
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
Loudon's hollow wall
U
[دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
readout
U
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
U
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
U
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
U
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separate
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures
U
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalised
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
graphics
U
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
typed
U
حروف چاپی حروف چاپ
type
U
حروف چاپی حروف چاپ
types
U
حروف چاپی حروف چاپ
case
U
حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases
U
حروف بزرگ یا حروف معمولی
non destructive cursor
U
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
NDR
U
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic
U
حروف یک وری حروف کج
syllabary
U
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
video
U
تصویری
pictorial
U
تصویری
videoed
U
تصویری
picture writing
U
خط تصویری
figurative
U
تصویری
projective
U
تصویری
videos
U
تصویری
videoing
U
تصویری
pictograph
U
خط تصویری
pictograph
U
نمودار تصویری
icons
U
نماد تصویری
picture graph
U
نمودار تصویری
picture processing
U
پردازش تصویری
ikons
U
نماد تصویری
icon
U
نماد تصویری
projection formula
U
فرمول تصویری
non figurative
U
غیر تصویری
pictorial tests
U
ازمونهای تصویری
video terminal
U
پایانه تصویری
videotext
U
متن تصویری
image sinusoidally
U
تابیدگی تصویری
an abstract term
U
تعبیر تصویری
video terminal
U
ترمینال تصویری
visual page
U
صفحه تصویری
visual scanner
U
پیماینده تصویری
video ram
U
RA بصری یا تصویری
video monitor
U
مانیتور تصویری
facsimiles
U
پست تصویری
facsimile
U
پست تصویری
self-portraits
U
تصویری که نقاش از خودبکشد
self portrait
U
تصویری که نقاش از خودبکشد
self-portrait
U
تصویری که نقاش از خودبکشد
object oriented
U
تصویری که از بردارهای تعریف
pictorial
U
وسایل تصویری یا تصویرنهایی
faxing
U
نمابرد پست تصویری
faxed
U
نمابرد پست تصویری
faxes
U
نمابرد پست تصویری
pixel
U
نقطه عنصر تصویری
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
block diagram
U
نمایش تصویری سیستمها
video game machine
U
ماشین بازی تصویری
video display unit
U
واحد نمایش تصویری
fax
U
نمابرد پست تصویری
video display terminal
U
ترمینال نمایش تصویری
video digitizer
U
دیجیتالی کننده تصویری
video amplifier
U
تقویت کننده تصویری
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
U
پخش
[ضبط صوتی یا تصویری]
blips
U
تصویری بر روی صفحه رادار
blip
U
تصویری بر روی صفحه رادار
picture frustration test
U
ازمون ناکامی سنج تصویری
prestel
U
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
blurs
U
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blurring
U
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blurred
U
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blur
U
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
halftone
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
symbol
U
نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
halftones
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
Videotex
U
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
camera lucida
U
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
gouache
U
عکس و تصویری که با رنگ کاری فوق بدست اید
d. of macabre
U
تصویری که دسته مردن راازپست و بلند نشان میدهد
Doom
U
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
d. of death
U
تصویری که دسته مردم راازپست وبلند نشان میدهد
optic
U
نوری
photic
U
نوری
optical
U
نوری
dimness
U
کم نوری
desktop
U
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
blast through alphanumerics
U
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
wraparound
U
حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
optical memory
U
حافظه نوری
fiber optics
U
فیبر نوری
photoelectric
U
نوری وبرقی
optical scanning
U
پیمایش نوری
photoperiodism
U
واکنش نوری
photopolymer
U
بسپار نوری
optical pyrometry
U
تف سنجی نوری
optically active
U
فعال نوری
photophone
U
تلفن نوری
optical printer
U
چاپگر نوری
photo optic memory
U
حافظه نوری
photostatic
U
ایستا نوری
optical resolution
U
تفکیک نوری
optical stability
U
پایداری نوری
photic zone
U
نوار نوری
photo plotter
U
رسام نوری
photism
U
توهم نوری
optical scanner
U
پیمایشگر نوری
optical scanner
U
پوینده نوری
optical rotation
U
چرخش نوری
photodissociation
U
تفکیک نوری
photo electron
U
الکترون نوری
photo excitation
U
برانگیختگی نوری
photo luminescence
U
لومینسانس نوری
light sensitive
U
با حساسیت نوری
photodecomposition
U
تجزیه نوری
electric arc
U
قوس نوری
optical activity
U
فعالیت نوری
fiber optics
U
الیاف نوری
wand
U
قلم نوری
optical resonance
U
همنوایی نوری
spectral line
U
خط طیف نوری
optic fibre
U
فیبر نوری
optical antipode
U
همپار نوری
optical character
U
دخشه نوری
light-years
U
سال نوری
optical character
U
کاراکتر نوری
light-year
U
سال نوری
light output ratio of a fitting
U
راندمان نوری
light ralay
U
رله نوری
wands
U
قلم نوری
light switch
U
گزینه نوری
light wave
U
موج نوری
luminous flux
U
شار نوری
light microscopy
U
میکروسکپ نوری
light year
U
سال نوری
light pen
U
قلم نوری
optical isomer
U
ایزومر نوری
optical
U
دیسکهای نوری
optical isomer
U
همپار نوری
optical isomerism
U
همپاری نوری
light gun
U
تفنگ نوری
optical lens
U
عدسی نوری
optical mark reader
U
علامتخوان نوری
optical isomerism
U
ایزومری نوری
optical fiber
U
فیبر نوری
optical disk
U
دیسک نوری
optical density
U
چگالی نوری
optical communications
U
ارتباطات نوری
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
light pens
U
قلم نوری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com