Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
new
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new-
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newest
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forwarded
U
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
horizontal
U
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
forward
U
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
word wrap
U
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
spatial measurement
U
روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند
stop
U
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopping
U
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stops
U
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopped
U
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
digit
U
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digits
U
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
floating
U
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
projecting
U
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
PHIGS
U
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
triliteral
U
سه حرفی
monomial
U
تک حرفی
lexical
U
حرفی
long tongue
U
پر حرفی
taciturnity
U
کم حرفی
reviling
U
بد حرفی
lettered
U
حرفی
pauciloquy
U
کم حرفی
incommunicatively
U
با کم حرفی
uniliteral
U
یک حرفی
incommunicativeness
U
کم حرفی
garrulity
U
پر حرفی
who said so?
U
که چنین حرفی زد
what have you to say?
U
چه حرفی دارید
letter quality
U
کیفیت حرفی
pass a remark
U
حرفی زدن
palaver
U
پر حرفی کردن
triliteral
U
کلمه سه حرفی
triliteralism
U
حالت سه حرفی
literal
U
حرفی لفظی
four-letter words
U
واژهیچهار حرفی
four-letter word
U
واژهیچهار حرفی
teragram
U
واژه چهار حرفی
slip of the tongue
<idiom>
U
حرفی رانسنجیده زدن
To tald someones head off.
U
سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
trigram
U
هجای بی معنی سه حرفی
To take offence at something . To take something to heart .
U
حرفی را بدل گرلتن
spirant
U
حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
labialize
U
حرفی را بصورت شفوی اداکردن
null
U
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
epenthesis
U
الحاق حرفی درمیان کلمه
That is fine by me if you agree.
U
اگر موافقی من هم حرفی ندارم
speak a word
U
چیزی بگویید حرفی بزنید
to insert a letter in a word
U
حرفی را در میان واژهای جادادن
Suit the action to the word.
U
حرفی را فورا" عملی کردن
to gain any ones ear
U
کسیرا اماده شنیدن حرفی
trigraph
U
سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
emptiest
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
But no one was ever talking about that!
U
اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
empty
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
null
U
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
emptied
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
to make a remark
U
حرفی زدن افهار نظری کردن
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
d. letter
U
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
ascii
U
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
logogram
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logograph
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
fills
U
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
fill
U
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
LIST chunk
U
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
codepages
U
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
nundinal letter
U
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
vertical diagraph
U
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
BMP
U
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
clapper
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clappers
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
solids
U
سه بعدی
spatial
U
سه بعدی
ulterior
U
بعدی
three-dimensional
U
سه بعدی
serotine
U
بعدی
solid
U
سه بعدی
second thoughts
U
بعدی
three dimensional
U
سه بعدی
one dimentional
U
یک بعدی
one dimentional
U
تک بعدی
furthers
U
بعدی
furthering
U
بعدی
future
U
بعدی
puisne
U
بعدی
further
U
بعدی
cubical
U
سه بعدی
furthered
U
بعدی
subsequent
U
بعدی
three dimentional
U
سه بعدی
unidimensional
U
تک بعدی
two-dimensional
U
دو بعدی
tridimensional
U
سه بعدی
unidimensional
U
یک بعدی
two dimensional
U
دو بعدی
succeeding
U
بعدی
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
dosseret
U
بلوک سه بعدی
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
aftermath
U
عواقب بعدی
follow up
U
اماد بعدی
two dimensional lattice
U
شبکه دو بعدی
aftertaste
U
لذت بعدی
aftertastes
U
لذت بعدی
3D analysis
U
آنالیز سه بعدی
feeder report
U
گزارشات بعدی
n cube
U
مکعب N بعدی
follow up
U
اقدامات بعدی
follow up supply
U
اماد بعدی
multidimensional
U
چند بعدی
multidimentional
U
چند بعدی
immediate destination
U
مقصد بعدی
holographic image
U
نمایی از شی سه بعدی
one dimensional array
U
ارایه یک بعدی
after-effects
U
تاثیر بعدی
after-effect
U
تاثیر بعدی
3D analysis
U
بررسی سه بعدی
four dimensional
U
چهار بعدی
unidimensionality
U
یک بعدی بودن
latter day
U
روز بعدی
two dimensional array
U
ارایه دو بعدی
two demensional chromatography
U
کروماتوگرافی دو بعدی
space frame
U
قاب سه بعدی
versatile
U
چند بعدی
tother
U
نفر بعدی
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
hologram
U
تصویر سه بعدی
aftereffect
U
اثر بعدی
tridimensionality
U
حالت سه بعدی
stereognosis
U
ادراک سه بعدی
holograms
U
تصویر سه بعدی
solid geometry
U
هندسه سه بعدی
tother
U
بعدی دیگر
stereoscopic vision
U
دید سه بعدی
three dimensional polymer
U
بسپار سه بعدی
succeeding generation
U
نسل بعدی
deep space
U
فضای سه بعدی
t' other
U
نفر بعدی
subsere
U
توالی بعدی
three dimensional lattice
U
شبکه سه بعدی
t' other
U
بعدی دیگر
three dimentional array
U
ارایه سه بعدی
stereoscope
U
سه بعدی نما
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
question marks
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
substitute character
U
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
snd
U
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
afterimage
U
تصویر بعدی چیزی
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
three dimentional spreadsheet
U
صفحه گسترده سه بعدی
increments
U
حرکت به محل بعدی
color solid
U
سه بعدی رنگ نما
flattest
U
فایل دو بعدی از داده ها
ulterior plans
U
تدابیر اجل بعدی
flat
U
فایل دو بعدی از داده ها
depth quening
U
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
second-best
U
نفر بعدی درجه دو
isometric Projection
U
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
space time
U
دستگاه چهار بعدی
perspective space
U
نمایش فضای سه بعدی
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
aftereffect
U
اثر بعدی داور
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
increment
U
حرکت به محل بعدی
second best
U
نفر بعدی درجه دو
next state function
U
تابع حالت بعدی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com