Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
elevation stop
U
حد نهایی درجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
Other Matches
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
terminals
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
terminal
U
نهایی
final
U
نهایی
closing
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
finals
U
نهایی
definitive
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
privy
U
نهایی
peremptory
U
نهایی
high limit
U
حد نهایی
ultimate
U
نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
final destination
U
مقصد نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
extreme range
U
برد نهایی
draft
U
نیمه نهایی
final act
U
سند نهایی
final cut
U
برش نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
end user
U
کاربر نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
grail
U
هدف نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
final report
U
گزارش نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
final term
U
جمله نهایی
final value
U
ارزش نهایی
final velocity
U
سرعت نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
second check
U
بررسی نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
final
U
مسابقه نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
end product
U
فراورده نهایی
end strength
U
استعداد نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
end product
U
محصول نهایی
finales
U
اهنگ نهایی اخر
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
endings
U
بخش نهایی چیزی
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
tail end
U
قسمت نهایی انتها
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
ending
U
بخش نهایی چیزی
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
front end
U
نرم افزار نهایی
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
final invoice
U
صورت حساب نهایی
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
final decision
U
رای قطعی و نهایی
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
face formwork
U
قالب بندی نهایی
finale
U
اهنگ نهایی اخر
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
end user
U
استفاده کننده نهایی
final approach
U
مسیر نهایی فرود
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
goals
U
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal
U
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
offset
U
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting
U
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
trailer
U
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailers
U
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
boilerplating
U
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
offsetting
U
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset
U
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
automating
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
incidence of taxation
U
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
automated
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
vehicle mass ratio
U
نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
spring tide
U
جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
window
U
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
BOF
U
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
boilerplate
U
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
extreme range
U
برد نهایی جنگ افزار حداکثر برد
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com