English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 271 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
absolute volume U حجم مطلق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stark U مطلق
starker U مطلق
starkest U مطلق
starkly U مطلق
slick U مطلق
slickest U مطلق
omnipotence U قدرت مطلق
pure U مطلق
purer U مطلق
purest U مطلق
magnitude U قدر مطلق
free U مطلق
freed U مطلق
freeing U مطلق
frees U مطلق
basic U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basics U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
machine U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machined U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machines U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
location U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند
locations U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند
float U تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floated U تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floats U تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
direct U دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed U دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directs U دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
abstract U مطلق خیالی
abstract U مطلق
abstracting U مطلق خیالی
abstracting U مطلق
abstracts U مطلق خیالی
abstracts U مطلق
unconditional U مطلق
total U مطلق
totaled U مطلق
totaling U مطلق
totalled U مطلق
totalling U مطلق
totals U مطلق
unrestrained U مطلق
despot U حاکم مطلق
despots U حاکم مطلق
dictator U فرمانروای مطلق خودکامه
dictators U فرمانروای مطلق خودکامه
autocrat U حاکم مطلق
autocrat U سلطان مستبد سلطان مطلق
autocrat U سلطان مطلق
autocrats U حاکم مطلق
autocrats U سلطان مستبد سلطان مطلق
autocrats U سلطان مطلق
sovereign U مطلق
sovereigns U مطلق
addressing U مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
modular U وابسته به قدر مطلق
magisterial U مطلق دارای اختیار
magisterial U مطلق
plenipotentiaries U تام الاختیار دارای اختیار مطلق
plenipotentiary U تام الاختیار دارای اختیار مطلق
relocation U جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
relocation U جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
categorical U مطلق
sheer U مطلق
utter U مطلق
uttered U مطلق
utters U مطلق
omnipotent U قادر مطلق
autocratic U مطلق
autocracy U حکومت مطلق
autocracy U حکومت مطلق حکومت استبدادی
absolutism U مطلق گرایی
absolutism U مطلق گرائی
absolutism U مطلق نگری
autocratically U بطور مطلق
arbitrary U مطلق مستبدانه
arbitrary U مطلق
absolute majority U اکثریت مطلق
magisterially U بطور مطلق
magistrially U بطور مطلق
freehold U ملک مطلق
freehold U مالکیت مطلق ملک موروثی
nirvana U پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
nirvanas U پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
absolute U مطلق
absolutes U مطلق
implicit U تلویحا فهمانده شده مطلق
implicit U مطلق
pessimism U بدی مطلق فلسفه بدبینی
positive U مطلق
downright U مطلق
prince U فرمانروای مطلق
princes U فرمانروای مطلق
absolute accommodation U انطباق مطلق
absolute address U نشانی مطلق
absolute address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address آدرس مطلق
absolute advantage U برتری مطلق
absolute advantage برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
Other Matches
absolute volue U مقدار مطلق قدر مطلق
thorough going U مطلق
thetical U مطلق
thetic U مطلق
inconditionate U مطلق
alodial U مطلق
categoric U مطلق
allodial U مطلق
inalienable <adj.> U مطلق
unalterable <adj.> U مطلق
unalienable <adj.> U مطلق
inevitable <adj.> U مطلق
indispensable <adj.> U مطلق
absolute <adj.> U مطلق
absolute volue U ارزش مطلق
absolute zaro U صفر مطلق
absolute viscosity U لزجت مطلق
absolute viscosity U گرانروی مطلق
abstractly U بطور مطلق
absolute zero U صفر مطلق
absolute poverty U فقر مطلق
absolute velocity U سرعت مطلق
absolute value U مقدار مطلق
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
absolute scale U مقیاس مطلق
absolute methanol U متانول مطلق
absolute priority U اولویت مطلق
absolute price U قیمت مطلق
absolute pressure U فشار مطلق
absolute potential U پتانسیل مطلق
absolute permeability U نفوذپذیری مطلق
absolute paths U مسیر مطلق
absolute nullity U بطلان مطلق
absolute movement U حرکت مطلق
absolute magnitude U قدر مطلق
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
absolute loader U بارکننده مطلق
absolute judgment U قضاوت مطلق
absolute liability U بدهی مطلق
absolute value U ارزش مطلق
absolute value U قدر مطلق
absolute vacuum U خلاء مطلق
absolute unit U واحد مطلق
absolute temperature scale U مقیاس مطلق
absolute limen آستانه مطلق
absolute temperature U دمای مطلق
absolute threshold آستانه مطلق
absolute monopoly U انحصار مطلق
almightly U قادر مطلق
shoo-in <idiom> U برنده مطلق
all-powerful U قادر مطلق
welsh mortgage U رهن مطلق
universal legacy U وصیت مطلق
the preterite tense U ماضی مطلق
the positive d. U درجه مطلق
summum bonum U خیر مطلق
simpliciter U بطور مطلق
seisin U تصرف مطلق
quiet enjoyment U واگذاری مطلق
(not a) snowball's chance in hell <idiom> U بد شانس مطلق
perfect loss U زیان مطلق
past or preterite d. U ماضی مطلق
ens U هستی مطلق
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
seizin U تصرف مطلق
dead halt U توقف مطلق
command automatism U فرمانبری مطلق
categorical imperative U امر مطلق
autarky U حاکم مطلق
autarchy U حاکم مطلق
an abstroct number U عدد مطلق
freeholder U مالک مطلق
general power of attorney U وکالت مطلق
pansophism U دانش مطلق
oversoul U حقیقت مطلق
modulusp U قدر مطلق
modulus U قدر مطلق
irrelative U نا مربوط مطلق
individuum U هستی مطلق
imperator U فرمانروای مطلق
global minimum U حداقل مطلق
global maximum U حداکثر مطلق
alodium U ملک مطلق
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
absolute authortity U اقتدار مطلق
absolute authortity U اختیار مطلق
absolute deviation U انحراف مطلق
absolute density U چگالی مطلق
absolute deficiency U نقص مطلق
absolute coulomb U کولن مطلق
absolute altitude U ارتفاع مطلق
anhydrous alcohol U الکل مطلق
absolute alcohol U الکل مطلق
absolute error U اشتباه مطلق
absolute ether U اثر مطلق
absolute frequency U فراوانی مطلق
absolute humidity U رطوبت مطلق
absolute frequency U بسامد مطلق
absolute energy U انرژی مطلق
absolute discharge آزادی مطلق
absolute gravity U سنگینی مطلق
absolute drought U خشکی مطلق
absolute error U خطای مطلق
absolute efficiency U کارائی مطلق
to hold in fee U تصرف مطلق داشتن در
absolute value U قدر مطلق [ریاضی]
ultramontane U تفوق مطلق پاپ
plenipotent U دارای اختیار مطلق
zero point energy U انرژی درصفر مطلق
universal agent U وکیل مطلق الوکاله
laissez faire U ازادی مطلق اقتصادی
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
absolute refractory period U دوره بی پاسخی مطلق
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
absolute specific gravity U سنگینی ویژه مطلق
absolute system of units U دستگاه احاد مطلق
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
absolute deficiency U عدم کارائی مطلق
absolute configuration U پیکر بندی مطلق
absolute refractive index U ضریب شکست مطلق
absolute reaction rate U سرعت واکنش مطلق
absolute index of refraction U ضریب مطلق شکست
absolute joystick U سکان هدایت مطلق
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
absolute ethyl alcohol U اتیل الکل مطلق
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
absolute pitch U زیر و بمی مطلق
absolute humidity of gas U رطوبت مطلق گاز
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
absolute code U برنامه نویسی مطلق
discretely U بطور مطلق یا مجزا
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
cultural absolutism U مطلق نگری فرهنگی
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
absolute zero entropy U انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
absolute artesian well U چاه ارتزین مطلق
absolute champion U قهرمان مطلق شطرنج
unattainbility of absolute zero U دسترس ناپذیری صفر مطلق
absolute value function U تابع قدر مطلق [ریاضی]
pure strategy U استراتژی مطلق در تئوری بازیها
real absolute value function U تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
complex absolute value function U تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
jus in re U حق کامل و مطلق ناشی ازمالکیت عمومی
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
absolute system of electrical units دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
fee simple U میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
machine address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
estate in fee U مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain U مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
real address U آدرس مطلق که مستقیماگ به محلی از حافظه دستیابی دارد
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
gridlock U راهبندان مطلق [به طوری که چهار راههای اصلی بسته شوند]
specific code U کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
one level address U کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
restraint of marriage U شرط ضمن هبه یا وصیت که به طور مطلق ازدواج متهب یا موصی له را منع کنند
actual address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
specific code U کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
Q Channel U یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
saddle point U منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
the past tense U زمان ماضی ماضی مطلق
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com