Perdic | حالت گازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gas phase U	حالت گازی
	nebulosity U	حالت گازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	the i U	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
	modes U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	mode U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	foreground U	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
	analog U	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	vitrifying U	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
	squaring U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	square U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squares U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	analogue U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	squared U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	analogues U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	oblique case U	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
	convertor U	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
	print U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	prints U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	printed U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	alternates U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	alternated U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	alternate U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	state of rest U	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
	plebeianism U	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
	devitrify U	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
	plasticity U	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
	genitive U	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
	gas filled U	گازی
	gaseous U	گازی
	pneumatic U	گازی
	gas filled lamp U	لامپ گازی
	gas detector U	اشکارساز گازی
	gas welding U	جوشکاری گازی
	gas tube U	لامپ گازی
	gas phase U	فاز گازی
	gas lamp o. light U	لامپ گازی
	gas lamps U	لامپ گازی
	gas cut U	برش گازی
	gas filled photocell U	فتوسل گازی
	gaseous electronics U	الکترونیک گازی
	gasiform U	گازی شکل
	gasometry U	تجزیه گازی
	moped U	موتور گازی
	fuel gas U	سوخت گازی
	internal combustion turbine U	توربین گازی
	thypatron U	لامپ گازی
	gas equilibrium U	تعادل گازی
	gas flame U	چراغ گازی
	gas filled capacitor U	خازن گازی
	gas compound U	ترکیب گازی
	gas ligther U	فندک گازی
	gas alarm U	اژیر گازی
	gas cable U	کابل گازی
	gas lights U	چراغ گازی
	gas flame U	لامپ گازی
	gas burner U	مشعل گازی
	hydropneumatic U	گازی روغنی
	gas hearth U	اتشدان گازی
	gas hearth U	کوره گازی
	gas fuel U	سوخت گازی
	gas furnace U	کوره گازی
	gas impregnated cable U	کابل گازی
	gas light U	چراغ گازی
	gas bearing U	یاتاقان گازی
	gas filled rectifier U	یکسوکننده گازی
	gas chromatography U	کروماتوگرافی گازی
	gas filled relay U	رله گازی
	gas bomb U	بمب گازی
	gas engine U	موتور گازی
	gas laser U	لیزر گازی
	gas engine blower U	دمنده موتور گازی
	gas filled valve U	لامپ الکترونی گازی
	bunsen gas burner U	چراغ گازی ازمایشگاه
	gas film U	لایه یا قشر گازی
	hydropneumatic U	دستگاه گازی روغنی
	gas discharge relay U	رله تخلیه گازی
	gas filled tube U	لامپ تخلیه گازی
	gas discharge arrester U	برقگیر تخلیه گازی
	regenerative gas furnace U	کوره گازی رژنراتیو
	gas degeneration U	فساد تدریجی گازی
	air furnace U	کوره یا بوته گازی
	gas lights U	نور یا روشنایی گازی
	gas cutting	برشکاری گازی [مهندسی]
	plasma display panel U	صفحه نمایش گازی
	gas coal U	ذغال سنگ گازی
	regenerative gas firing U	سوخت گازی رژنراتیو
	three shaft U	توربین گازی با سه شفت
	throttle hand lever U	اهرم دستی گازی
	throttle twist grip U	دستگیره موتور گازی
	gas light U	نور یا روشنایی گازی
	gas discharge lamp U	لامپ تخلیه گازی
	uart U	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
	gas plasma display U	صفحه نمایش پلاسمای گازی
	propane U	پارافین گازی و مشتعل هیدروکاربنی
	gas burner U	اجاق گازسوز کوره گازی
	gas case hardening U	سخت گردانی پوسته گازی
	spectralness U	حالت طیفی حالت شبحی
	spectrality U	حالت طیفی حالت شبحی
	transitoriness U	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
	cold forming U	حالت دهی در حالت سرد
	marginal case U	حالت نهائی حالت حدی
	high frequency gas discharge breakdown U	شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
	bung U	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
	bunged U	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
	bungs U	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
	bunging U	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
	gas cycle reactor U	راکتور با مدار گردش گازی مسدود
	intake U	مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
	intakes U	مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
	variable stator U	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
	hot plate U	چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
	hot-plate U	چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
	ozone U	نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
	hot-plates U	چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
	oxygen bottle U	محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
	coma U	پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
	comas U	پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
	igneous magma U	مواد مذاب و گازی داخل زمین که در اثر تبلور و سخت شدن
	crude U	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
	real mode U	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
	cold strength U	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
	universal U	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
	constant temperature pressure U	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
	oxygen convertor U	مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
	variable discharge turbine U	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
	kytoon U	انتن گازی هلیومی انتن موقتی
	forward seat U	حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
	line condition U	حالت خط
	states U	حالت
	state- U	حالت
	fettle U	حالت
	predicament U	حالت
	state U	حالت
	febricity U	حالت تب
	stance U	حالت
	stances U	حالت
	case U	حالت
	mood U	حالت
	cases U	حالت
	self U	حالت
	predicaments U	حالت
	condition U	حالت
	stating U	حالت
	if U	حالت
	make U	حالت
	makes U	حالت
	moods U	حالت
	estate U	حالت
	estates U	حالت
	posturing U	حالت
	postures U	حالت
	postured U	حالت
	posture U	حالت
	stated U	حالت
	unexpressive U	بی حالت
	situation U	حالت
	ill conditioned U	بد حالت
	temperament U	حالت
	pyreticosis U	حالت تب
	temper U	حالت
	grain U	حالت
	tempers U	حالت
	attitudes U	حالت
	manner U	حالت
	temperaments U	حالت
	tempered U	حالت
	feverishness U	حالت تب
	expressions U	حالت
	phased U	حالت
	phase U	حالت
	glass eyed U	بی حالت
	idiocrasy U	حالت
	attitude U	حالت
	queasiness U	حالت قی
	disposition U	حالت
	status U	حالت
	expression U	حالت
	phases U	حالت
	situations U	حالت
	defensively U	با حالت تدافع
	nominative case U	حالت فاعلیت
	nervousness U	حالت عصبانی
	nominative case U	حالت فاعلی
	defensively U	حالت دفاعی
	normal state U	حالت نرمال
	no load condition U	حالت بی باری
	final state U	حالت پایانی
	pyreticosis U	حالت حمائی
	fugitiveness U	حالت شخص
	genitive U	حالت اضافه
	pastiness U	حالت خمیری
	defensive U	حالت تدافع
	facial expression U	حالت چهره
	feminineness U	حالت زنانه
	free wheeling U	حالت خلاصی
	normality U	حالت عادی
	linearity U	حالت طولی
	quantum state U	ویژه حالت
	pulverulence U	حالت خاکی
	output state U	حالت خروجی
	veins U	حالت تمایل
	thirstily U	با حالت تشنگی