Perdic | حالت ویژگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	peculiarities U	حالت ویژگی
	peculiarity U	حالت ویژگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	redundancies U	نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
	redundancy U	نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
	the i U	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
	modes U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	mode U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	foreground U	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
	analog U	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	vitrifying U	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
	analogues U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	squaring U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squares U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squared U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	analogue U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	square U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	oblique case U	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
	convertor U	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
	attributing U	ویژگی
	characteristically U	ویژگی
	characteristic U	ویژگی
	traits U	ویژگی
	trait U	ویژگی
	exclusivity U	ویژگی
	attributes U	ویژگی
	specification U	ویژگی
	features U	ویژگی
	featured U	ویژگی
	feature U	ویژگی
	attribute U	ویژگی
	property U	ویژگی
	featuring U	ویژگی
	printed U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	print U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	prints U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	polarity U	ویژگی قطبی
	common trait U	ویژگی مشترک
	feature of performance U	ویژگی عملکرد
	peronality of laws U	ویژگی قانون
	membership character U	ویژگی عضویت
	feature U	ویژگی عملکرد
	source trait U	ویژگی پایه
	faceless U	بدون ویژگی
	polarities U	ویژگی قطبی
	surface trait U	ویژگی روساختی
	dynamic trait U	ویژگی پویشی
	ergic trait U	ویژگی پویشی
	personality trait U	ویژگی شخصیت
	alternates U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	devitrify U	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
	state of rest U	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
	alternated U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	plebeianism U	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
	alternate U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	sex linked characteristic U	ویژگی وابسته به جنس
	genitive U	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
	plasticity U	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
	outline utility U	برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
	dead U	[چوبکاری بدون ویژگی خاصی]
	parameters U	ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
	parameter U	ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
	maintainability U	ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
	type ahead U	ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
	end of page halt U	ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
	uart U	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
	spectrality U	حالت طیفی حالت شبحی
	spectralness U	حالت طیفی حالت شبحی
	cold forming U	حالت دهی در حالت سرد
	transitoriness U	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
	marginal case U	حالت نهائی حالت حدی
	word star U	یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
	crude U	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
	rat's nest U	یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
	bourgeois <adj.> U	از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
	real mode U	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
	alto-rilievo U	[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
	cold strength U	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
	accumulation U	[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
	word warp U	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
	universal U	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
	bionics U	مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
	historic character U	[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
	Temerchin motife U	نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	forward seat U	حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
	fettle U	حالت
	line condition U	حالت خط
	idiocrasy U	حالت
	postured U	حالت
	make U	حالت
	phased U	حالت
	phase U	حالت
	makes U	حالت
	if U	حالت
	posture U	حالت
	postures U	حالت
	posturing U	حالت
	estates U	حالت
	estate U	حالت
	cases U	حالت
	feverishness U	حالت تب
	glass eyed U	بی حالت
	febricity U	حالت تب
	self U	حالت
	ill conditioned U	بد حالت
	tempers U	حالت
	pyreticosis U	حالت تب
	tempered U	حالت
	queasiness U	حالت قی
	temper U	حالت
	predicament U	حالت
	predicaments U	حالت
	case U	حالت
	grain U	حالت
	condition U	حالت
	state- U	حالت
	stances U	حالت
	stance U	حالت
	status U	حالت
	stating U	حالت
	mood U	حالت
	moods U	حالت
	temperament U	حالت
	temperaments U	حالت
	state U	حالت
	stated U	حالت
	states U	حالت
	attitudes U	حالت
	unexpressive U	بی حالت
	disposition U	حالت
	manner U	حالت
	situation U	حالت
	expressions U	حالت
	situations U	حالت
	attitude U	حالت
	expression U	حالت
	phases U	حالت
	jussive U	حالت امری
	i.c. U	حالت اولیه
	acedia U	حالت خ-لسه
	drowsihead U	حالت نیمخواب
	drive state U	حالت سائقی
	insert mode U	حالت درج
	lucid interval U	حالت افاقه
	drinking bout U	حالت مستی
	lethargically U	با حالت سبات
	energy state U	حالت انرژی
	eigenstate U	حالت انرژی
	eburnation U	حالت عاجی
	isopiestic U	حالت فشارمتعادل
	adrenergic reponse state U	حالت پر ادرنالینی
	kashrut U	حالت جواز
	affectedly U	با حالت بخودگرفته
	affectivity U	حالت عاطفی
	conversational mode U	حالت محاورهای
	kashruth U	حالت جواز
	limit state U	حالت حدی
	downiness U	حالت کرکی
	accidentalness U	حالت اتفاقی
	sulkily U	با حالت قهر
	deadness U	حالت مرده
	creaminess U	حالت سرشیری
	genitive U	حالت اضافه
	defensive U	حالت تدافع
	marshiness U	حالت مردابی
	counterpoise U	حالت تعادل
	defensively U	حالت دفاعی
	defensively U	با حالت تدافع
	accusative U	حالت مفعولی
	corresponding state U	حالت متنافر
	deliverable state U	در حالت تحویل
	linearity U	حالت طولی
	liquid state U	حالت مایع
	locative U	حالت مکانی
	doughiness U	حالت خمیری
	logical state U	حالت یک منطقی
	doubtfulness U	حالت تردید
	deplorble condltion U	حالت زار
	arborescence U	حالت شاخهای
	nervousness U	حالت عصبانی
	input mode U	حالت ورودی
	exceptional case U	حالت استثنایی
	final state U	حالت پایانی
	colloidal state U	حالت کلوییدی
	free wheeling U	حالت خلاصی
	fugitiveness U	حالت شخص
	gas phase U	حالت گازی
	balanced state U	حالت متعادل
	glassy state U	حالت شیشهای
	vitreus state U	حالت شیشهای
	goutiness U	حالت نقرسی
	erectness U	حالت عمودی
	balminess U	حالت مرهمی
	feminity U	حالت زنانه
	circumstantiality U	حالت وکیفیت
	circuit opening U	حالت مدارباز
	excited state U	حالت برانگیخته
	childishness U	حالت بچگی
	expressive eyes U	چشمان با حالت
	facial expression U	حالت چهره
	febile U	دارای حالت تب
	chararcter mode U	حالت دخشهای