English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metastable state U حالت نیم پایدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
toggle U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
warm-up U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
Other Matches
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
constants U پایدار
abiding U پایدار
livelong U پایدار
never failing U پایدار
stable U پایدار
inexhaustible U پایدار
impermanent U نا پایدار
persistent U پایدار
durable U پایدار
indissoluble U پایدار
stables U پایدار
perdurable U پایدار
constant U پایدار
stanch U پایدار
written in water U نا پایدار
unflinching U پایدار
resistant U پایدار
changeless U پایدار
permanent U پایدار
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
metastable U نیم پایدار
inconstantly U بطور نا پایدار
metastable U شبه پایدار
fixed material U مواد پایدار
stables U پایدار پابرجا
indissolubly U بطور پایدار
stable U پایدار پابرجا
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
continuous wave U موج پایدار
fast U پایدار باوفا
stabilizer U پایدار کننده
permanent U پایدار ماندنی
stabilizer U پایدار ساز
stabilisers U پایدار کننده
stabilisers U پایدار ساز
undying U پایدار فناناپذیر
magnet U مغناطیس پایدار
fasted U پایدار باوفا
fastest U پایدار باوفا
fasts U پایدار باوفا
continuous fire U اتش پایدار
continous operation U عملکرد پایدار
coarse mine U مین پایدار
permanent flow U بده پایدار
undamped wave U موج پایدار
undamped oscillation U موج پایدار
c.w. U موج پایدار
air resistant U پایدار در هوا
magnets U مغناطیس پایدار
proof weather U هوا پایدار
unfailing U کم نیامدنی پایدار
steady state U وضعیت پایدار
steady growth U رشد پایدار
baldaquin U سایبان پایدار
stable oscillation U نوسان پایدار
stable isotope U ایزوتوپ پایدار
stable nucleus U هسته پایدار
stable equilibrium U تعادل پایدار
stable airfoil U ایرفویل پایدار
stable air U هوای پایدار
sustainable energy U انرژی پایدار
baldacchino U سایبان پایدار
p.m. U مغناطیس پایدار
perdurably U بطور پایدار
baldachin U سایبان پایدار
baldachino U سایبان پایدار
permanent magnet U مغناطیس پایدار
sustained illumination U روشنایی پایدار
steady state growth U رشد پایدار
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
semistable elementry particle U ذره نیم پایدار
frequency stabilization U پایدار نمودن فرکانس
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
quasi stable elementry particle U ذزه نیم پایدار
quasi stable elementry particle U ذره شبه پایدار
metastable solution U محلول شبه پایدار
sustained fire U اتش پایدار یادائمی
metasable equilibrium U تعادل شبه پایدار
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
metastable state U تراز نیم پایدار
metastable phase U فاز شبه پایدار
sustainable <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
semistable elementry particle U ذره شبه پایدار
self sustaining growth U رشد خود پایدار
diergolic U خرج مایع پایدار
future-oriented <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
binary switch U سویچی با دو وضعیت پایدار
steady state equilibrium U تعادل در وضعیت رشد پایدار
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dowel bar U میله پایدار کننده بتن
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
equilibrium U وضع ثابت و پایدار ترازمندی
unfaling U تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
setting time U [مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
queasiness U حالت قی
feverishness U حالت تب
predicament U حالت
predicaments U حالت
estate U حالت
estates U حالت
case U حالت
cases U حالت
self U حالت
line condition U حالت خط
ill conditioned U بد حالت
idiocrasy U حالت
pyreticosis U حالت تب
glass eyed U بی حالت
febricity U حالت تب
if U حالت
posturing U حالت
unexpressive U بی حالت
stances U حالت
stance U حالت
phases U حالت
phase U حالت
postures U حالت
postured U حالت
make U حالت
makes U حالت
moods U حالت
mood U حالت
posture U حالت
phased U حالت
state U حالت
expression U حالت
states U حالت
stated U حالت
state- U حالت
status U حالت
condition U حالت
temperament U حالت
tempered U حالت
manner U حالت
disposition U حالت
temper U حالت
temperaments U حالت
tempers U حالت
expressions U حالت
fettle U حالت
stating U حالت
attitude U حالت
situations U حالت
attitudes U حالت
grain U حالت
situation U حالت
state function U تابع حالت
state of siege U حالت محاصره
state of rest U حالت ساکن
spatiality U حالت فضایی
deliverable state U در حالت تحویل
state of equilibrium U حالت تعادل
spasticity U حالت انقباضی
sphericity U حالت کروی
expressions U القای حالت
state of stress U حالت تنش
circumstantiality U حالت وکیفیت
absences U حالت غیاب
expressionism U حالت دوست
deplorble condltion U حالت زار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com