Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
problem state
U
حالت مسئلهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
problem program
U
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
Other Matches
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
problem program
U
برنامه مسئلهای
problem file
U
پرونده مسئلهای
problematic
U
مسئلهای غامض
problem statement
U
حکم مسئلهای
problematical
U
مسئلهای غامض
pacific settlement
U
حل مسئلهای از طرق مسالمت امیز
analyst
U
شخصی مسئلهای را بررسی میکند
problem plav
U
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
analysts
U
شخصی مسئلهای را بررسی میکند
pacific settlement
U
تسویه نزاع یا مسئلهای به صورت مسالمت امیز
air one's dirty laundry (linen) in public
<idiom>
U
مسئلهای که فاش شدنش باعث ناراحتی شود
exogenous
U
مسئلهای که از خارج یک سیستم اقتصادی ناشی شده باشد
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
U
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
mood
U
حالت
manner
U
حالت
make
U
حالت
temperaments
U
حالت
makes
U
حالت
temperament
U
حالت
situation
U
حالت
expressions
U
حالت
expression
U
حالت
ill conditioned
U
بد حالت
if
U
حالت
state
U
حالت
situations
U
حالت
queasiness
U
حالت قی
attitude
U
حالت
temper
U
حالت
glass eyed
U
بی حالت
posturing
U
حالت
postures
U
حالت
postured
U
حالت
posture
U
حالت
stances
U
حالت
predicaments
U
حالت
fettle
U
حالت
febricity
U
حالت تب
attitudes
U
حالت
predicament
U
حالت
tempers
U
حالت
idiocrasy
U
حالت
grain
U
حالت
feverishness
U
حالت تب
tempered
U
حالت
pyreticosis
U
حالت تب
state-
U
حالت
phases
U
حالت
unexpressive
U
بی حالت
line condition
U
حالت خط
cases
U
حالت
phased
U
حالت
self
U
حالت
phase
U
حالت
estate
U
حالت
stating
U
حالت
stated
U
حالت
states
U
حالت
condition
U
حالت
estates
U
حالت
status
U
حالت
stance
U
حالت
disposition
U
حالت
case
U
حالت
moods
U
حالت
hang over
U
حالت خماری
heat proof quality
U
حالت نسوزی
i.c.
U
حالت اولیه
lethargically
U
با حالت سبات
humanness
U
حالت انسانیت
ground state
U
حالت پایه
linearity
U
حالت طولی
marshiness
U
حالت مردابی
liquid state
U
حالت مایع
ignition condition
U
حالت احتراق
master mode
U
حالت راهبر
locative
U
حالت مکانی
lucid interval
U
حالت افاقه
logical state
U
حالت یک منطقی
initial state
U
حالت اغازی
inactive status
U
حالت انتساب
incipience
U
حالت نخستین
in a state of depression
U
در حالت افسردگی
limit state
U
حالت حدی
idle position
U
حالت سکون
input mode
U
حالت ورودی
iciness
U
حالت یخی
kashruth
U
حالت جواز
kashrut
U
حالت جواز
jussive
U
حالت امری
isopiestic
U
حالت فشارمتعادل
idiocrasy
U
حالت مخصوص
insert mode
U
حالت درج
incipincy
U
حالت نخستین
in form
U
خوش حالت
dative
U
حالت برایی
amentia
U
حالت هذیان
answer mode
U
حالت جواب
answer mode
U
حالت پاسخ
antisepsis
U
حالت ضد عفونی
arborescence
U
حالت شاخهای
atilt
U
با حالت حمله
automatism
U
حالت خودکاری
balanced state
U
حالت تعادل
balanced state
U
حالت متوازن
balanced state
U
حالت متعادل
balminess
U
حالت مرهمی
borderline state
U
حالت مرزی
burst mode
U
حالت پیوسته
chararcter mode
U
حالت دخشهای
childishness
U
حالت بچگی
circuit opening
U
حالت مدارباز
affectivity
U
حالت عاطفی
affectedly
U
با حالت بخودگرفته
thirstily
U
با حالت تشنگی
possessive
U
حالت اضافه
possessives
U
حالت اضافه
domesticity
U
حالت اهلی
fluidity
U
حالت مایعی
resilience
U
حالت ارتجاعی
crudely
U
در حالت خامی
nervousness
U
حالت عصبانی
defensively
U
با حالت تدافع
defensively
U
حالت دفاعی
defensive
U
حالت تدافع
genitive
U
حالت اضافه
sulkily
U
با حالت قهر
accusative
U
حالت مفعولی
accidentalness
U
حالت اتفاقی
acedia
U
حالت خ-لسه
adrenergic reponse state
U
حالت پر ادرنالینی
circumstantiality
U
حالت وکیفیت
colloidal state
U
حالت کلوییدی
command mode
U
حالت فرماندهی
glassy state
U
حالت شیشهای
erectness
U
حالت عمودی
exceptional case
U
حالت استثنایی
excited state
U
حالت برانگیخته
expressive eyes
U
چشمان با حالت
facial expression
U
حالت چهره
febile
U
دارای حالت تب
feminineness
U
حالت زنانه
feminity
U
حالت زنانه
final state
U
حالت پایانی
free wheeling
U
حالت خلاصی
fugitiveness
U
حالت شخص
gas phase
U
حالت گازی
conjugality
U
حالت زناشویی
vitreus state
U
حالت شیشهای
goutiness
U
حالت نقرسی
equilibrium state
U
حالت تعادل
equation of state
U
معادله حالت
continuum state
U
حالت پیوستار
conversational mode
U
حالت محاورهای
corresponding state
U
حالت متنافر
counterpoise
U
حالت تعادل
creaminess
U
حالت سرشیری
deadness
U
حالت مرده
deliverable state
U
در حالت تحویل
deplorble condltion
U
حالت زار
doubtfulness
U
حالت تردید
doughiness
U
حالت خمیری
downiness
U
حالت کرکی
drinking bout
U
حالت مستی
drive state
U
حالت سائقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com