English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
idiocrasy U حالت مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
particulars U مخصوص
franchises U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
francs U حق مخصوص
favourites U مخصوص
vest pocket U مخصوص
franc U حق مخصوص
particular U مخصوص
especial U مخصوص
specifics U مخصوص
extra special U مخصوص
favourite U مخصوص
special U مخصوص
favorites U مخصوص
specific U مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
specific U مخصوص معین
bluck density U وزن مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
densities U جرم مخصوص
density U جرم مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
g man U بازرس مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
aides-de-camp U اجودان مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
special services U خدمات مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
specific capacity U فرفیت مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
favourite or vor U ویژه مخصوص
specifics U مخصوص معین
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
specially U مخصوص خاص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
selective signalling U ارتباط مخصوص
marque U علامت مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
idiosyncrasy U حال مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
resistivity U مقاومت مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
special U مخصوص خاص
proper U مخصوص مقتضی
marque U مدل مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
heavy duty U مخصوص کارسنگین
febricity U حالت تب
condition U حالت
attitudes U حالت
pyreticosis U حالت تب
attitude U حالت
grain U حالت
situations U حالت
feverishness U حالت تب
queasiness U حالت قی
postured U حالت
stating U حالت
estates U حالت
estate U حالت
state U حالت
stances U حالت
stance U حالت
predicaments U حالت
predicament U حالت
temperament U حالت
phase U حالت
phased U حالت
phases U حالت
temper U حالت
state- U حالت
tempers U حالت
states U حالت
tempered U حالت
stated U حالت
temperaments U حالت
situation U حالت
cases U حالت
makes U حالت
make U حالت
case U حالت
mood U حالت
ill conditioned U بد حالت
glass eyed U بی حالت
fettle U حالت
posturing U حالت
status U حالت
postures U حالت
posture U حالت
moods U حالت
self U حالت
line condition U حالت خط
expression U حالت
unexpressive U بی حالت
expressions U حالت
manner U حالت
if U حالت
idiocrasy U حالت
disposition U حالت
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
chancels U جای مخصوص کشیش
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
harpoons U زوبین مخصوص صیدنهنگ
valeting U پیشخدمت مخصوص ملازم
valets U پیشخدمت مخصوص ملازم
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
harpoon U زوبین مخصوص صیدنهنگ
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
chancel U جای مخصوص کشیش
oil color U روغن مخصوص نقاشی
lecterns U میز مخصوص قرائت
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
nipples U پستانک مخصوص شیربچه
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com