English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
position U حالت محل سازمانی
positioned U حالت محل سازمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
institutional U سازمانی
organizational U سازمانی
inorganization U بی سازمانی
organizational identity U هویت سازمانی
organizational U یکان سازمانی
organic U سازمانی الی
complements U پرسنل سازمانی
organic U سازمانی اصلی
organic U یکان سازمانی
complement U پرسنل سازمانی
organizational psychology U روانشناسی سازمانی
organizational maintenance U نگهداری سازمانی
organizational maintenance U تعمیرات سازمانی
branch material position U شغل سازمانی
organization scheme U نمودار سازمانی
organization control U کنترل سازمانی
augments U غیر سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
augmenting U غیر سازمانی
nonorganic U غیر سازمانی
organization chart U نمودار سازمانی
augment U غیر سازمانی
augmented U غیر سازمانی
complementing U پرسنل سازمانی
quarters in kind U منازل سازمانی
make-up U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
design U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
style U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
make-up U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
packaging U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
layout U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
make-up U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
packaging U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
layout U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
packaging U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
style U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
validated position U محل سازمانی خالی
validated position U شغل بلاتصدی سازمانی
layout U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
design U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
noncrew U خدمه غیر سازمانی
side job U شغل غیر سازمانی
roll call U حضور و غیاب سازمانی
site license U مجوز درون سازمانی
positioned U مقام شغل سازمانی
position U مقام شغل سازمانی
style U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
organizational citizenship behavior U رفتار شهروندی سازمانی
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
organically U چنانکه درساختمان یا سازمانی کارگرباشد
reshuffles U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
billeting U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeted U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
billets U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billet U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
integrated U روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
R & D U سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
custodians U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
custodian U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
National Center for Supercomputing Applications U سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
InterNIC U سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
nonappropriated funds U اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
parent U یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
make U حالت
makes U حالت
phase U حالت
temper U حالت
moods U حالت
tempered U حالت
estates U حالت
mood U حالت
tempers U حالت
attitude U حالت
if U حالت
estate U حالت
posture U حالت
queasiness U حالت قی
stances U حالت
pyreticosis U حالت تب
fettle U حالت
stance U حالت
posturing U حالت
predicament U حالت
self U حالت
predicaments U حالت
cases U حالت
postures U حالت
phases U حالت
case U حالت
phased U حالت
postured U حالت
unexpressive U بی حالت
expression U حالت
expressions U حالت
disposition U حالت
state- U حالت
glass eyed U بی حالت
situations U حالت
state U حالت
attitudes U حالت
manner U حالت
stating U حالت
states U حالت
stated U حالت
idiocrasy U حالت
condition U حالت
ill conditioned U بد حالت
status U حالت
temperaments U حالت
situation U حالت
feverishness U حالت تب
febricity U حالت تب
temperament U حالت
grain U حالت
line condition U حالت خط
final state U حالت پایانی
seismicity U حالت ارتعاش
sentimentalism U حالت احساساتی
febile U دارای حالت تب
possessives U حالت اضافه
facial expression U حالت چهره
plumbness U حالت عمودی
excited state U حالت برانگیخته
glassy state U حالت شیشهای
domesticity U حالت اهلی
expressive eyes U چشمان با حالت
fluidity U حالت مایعی
resilience U حالت ارتجاعی
eburnation U حالت عاجی
feminineness U حالت زنانه
doughiness U حالت خمیری
goutiness U حالت نقرسی
pastiness U حالت خمیری
feminity U حالت زنانه
vitreus state U حالت شیشهای
periodicity U حالت تناوبی
perpendicularity U حالت عمودی
physical state U حالت فیزیکی
drinking bout U حالت مستی
drive state U حالت سائقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com