English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9037 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
loading U بارگذاری
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
total charge U بارگذاری کامل
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
overloading U بارگذاری اضافه
load sharing U شراکت در بارگذاری
rate of loading U میزان بارگذاری
overloading U اضافه بارگذاری
direct load U بارگذاری مستقیم
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
load reversal U دوره بارگذاری متناوب
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
transverse loading U بارگذاری روی پایه
medoterranean U واقع در میان چند زمین میان زمینی
soil improvement U بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
spin wall U دیوار درون بنا که بران بارگذاری میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
intervenient U در میان اینده واقع در میان
futtock U میان چوب میان تیر
tompion U دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
psychophysics U علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
spanning U دهانه
inlets U دهانه
embouchure U دهانه
mouthless U بی دهانه
muzzle U دهانه
spans U دهانه
inlet U دهانه
triforium U سه دهانه
mouth U دهانه
orifices U دهانه
mouthed U دهانه
spouting U دهانه
orifice U دهانه
span U دهانه
mouthing U دهانه
mouths U دهانه
estuary U دهانه
port U دهانه
spout U دهانه
spouted U دهانه
muzzling U دهانه
estuaries U دهانه
spouts U دهانه
spanned U دهانه
firth U دهانه
bays U دهانه
jets U دهانه
jetted U دهانه
jetting U دهانه
throats U دهانه
throat U دهانه
muzzled U دهانه
jet U دهانه
yoke U دهانه
head U دهانه
openings U دهانه
nozzle U دهانه
nozzles U دهانه
mouthpieces U دهانه
nose U دهانه
opening U دهانه
orifice of the stomack U دهانه
bay U دهانه
mouthpiece U دهانه
muzzles U دهانه
noses U دهانه
drift loading U دهانه
bayed U دهانه
baying U دهانه
drowned river mouth U دهانه
branching bay U دهانه
waterway U دهانه
outfall U دهانه
waterways U دهانه
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
spark gap U دهانه جرقه
shutters U دهانه بند
surface water gully U دهانه پاکین
muzzled U دهانه توپ
muzzle U دهانه لوله
surface water gully U دهانه گندابرو
sluiceway U دهانه تخلیه
muzzle U دهانه توپ
muzzled U دهانه لوله
spanned U دهانه نظری
shutter U دهانه بند
aperture U دهانه یا سوراخ
craters U دهانه اتشفشانی
apertures U دهانه یا سوراخ
multi span bridge U پل چند دهانه
ostium U مدخل دهانه
ostiary U دهانه رودخانه
crater U دهانه اتشفشانی
outlet U دهانه ابگیر
muzzle velocity U سرعت دهانه
muzzle brake U دافع دهانه
turnouts U دهانه ابگیر
turnout U دهانه ابگیر
bottleneck U دهانه بطری
outfall U دهانه خروجی
spans U دهانه نظری
spanning U دهانه نظری
safety gap U دهانه حفافت
span U دهانه نظری
river mouth U دهانه رودخانه
point bland U از دهانه لوله
outlets U دهانه ابگیر
interior span U دهانه داخلی
interrupter gap U دهانه پلاتین
joint opening U دهانه یک درز
bottlenecks U دهانه بطری
outward opening U دهانه خارجی
mouth of the furnace U دهانه کوره
bay U دهانه انتن
carburetor jet U دهانه کاربراتور
inset U دهانه وصله
scuppers U دهانه فاضلاب رو
scuppering U دهانه فاضلاب رو
scuppered U دهانه فاضلاب رو
orifices U دهانه تنگ
intake U دهانه ابگیر
clear span U دهانه ازاد
intakes U دهانه ابگیر
two necked flask U بالن دو دهانه
tuyere U دهانه دم اهنگری
effective span U دهانه موثر
drop manhole U دهانه ریزش
bays U دهانه انتن
adjacent span U دهانه متصل
central angle of arch U دهانه کمان
insets U دهانه وصله
baying U دهانه انتن
included angle of arch U دهانه کمان
bayed U دهانه انتن
cup U دهانه اتشفشان
cupped U دهانه اتشفشان
cups U دهانه اتشفشان
clear span U دهانه موثر
tuyere U دهانه لوله
adjacent span U دهانه متصل
orifice U دهانه تنگ
muzzling U دهانه توپ
muzzling U دهانه لوله
muzzles U دهانه لوله
three necked flask U بالن سه دهانه
theoretical span U دهانه نظری
the span of a bridge U چشمه یا دهانه پل
arch span U دهانه طاق
beaks U دهانه لوله
muzzles U دهانه توپ
scupper U دهانه فاضلاب رو
beak U دهانه لوله
goal mouth U دهانه دروازه
crater U دهانه اتشفشان فرورفتگی
muzzle bag U روپوش دهانه توپ
crater U دهانه کوههای ماه
auxiliary spark gap U دهانه جرقه یدکی
crater U دهانه اتش فشان
eye U دهانه سوراخ سوزن
cervix [of uterus] U دهانه رحم [کالبدشناسی]
craters U دهانه اتش فشان
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1یک روز در میان
1skirts
1The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
1حالت خوبه
1'no'said oliver,with an"ask me,ask me!"look on his face
2encapsulate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com