Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
readiness
U
امادگی رزمی
combat readiness
U
امادگی رزمی
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
supercritical
U
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
field army
U
ارتش رزمی
preparations
U
امادگی اماده سازی
preparation
U
امادگی اماده سازی
readiness
U
اماده باش امادگی
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
deck alert
U
حالت اماده باش در روی عرشه
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
hot site
U
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
guarding
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
ready reserve
U
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
duty with troops
U
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
ground readiness
U
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team
U
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
gl
U
مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
combat orders
U
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power
U
نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand
U
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
army of occupation
U
ارتش فاتح ارتش اشغالگر
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
on guard
U
اماده توپگیری اماده برای توگیری
combat air patrol
U
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
in service
U
درخدمت ارتش در ارتش
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
judge advocate general
U
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
ramp alert
U
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
winterize
U
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
warning order
U
دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager
U
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
kelter or kilter
U
امادگی
proneness
U
امادگی
preparedness
U
امادگی
kelter
U
امادگی
forms
U
امادگی
disposition
U
امادگی
tautness
U
امادگی
formed
U
امادگی
cover
U
امادگی
coverings
U
امادگی
covers
U
امادگی
form
U
امادگی
predispostion
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
preparations
U
امادگی
preparation
U
امادگی
readiness
U
امادگی
penchant
U
امادگی
qualification
U
امادگی
susceptibility
U
امادگی
state of alert
U
وضعیت امادگی
peripheral
U
دوره امادگی
insusceptibility
U
عدم امادگی
reading readiness
U
امادگی خواندن
training camp
U
اردوی امادگی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
peak up
U
در اوج امادگی
law of readiness
U
قانون امادگی
condition of readiness
U
شرایط امادگی
physical fitness
U
امادگی جسمانی
erg
U
2- امادگی ذاتی
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
liability to disease
U
تعهد امادگی
work out
U
تمرین امادگی
unreadiness
U
عدم امادگی
hot
U
امادگی کامل
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
indisposition
U
عدم امادگی
reconditioning
U
تجدید امادگی
preparatory interval
U
دوره امادگی
hottest
U
امادگی کامل
hotter
U
امادگی کامل
half way houses
U
خانههای امادگی
medical fitness
U
امادگی پزشکی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
availability
U
زمان امادگی
vigilance
U
امادگی چالاکی
indispositions
U
عدم امادگی
indisposedness
U
عدم امادگی
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
habilitation
U
لباس پوشاندن امادگی
lurch
U
امادگی شکست فاحش
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
lurched
U
امادگی شکست فاحش
data terminal ready
U
امادگی ترمینال داده
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
fourth degree of readiness
U
امادگی درجه چهار
lurching
U
امادگی شکست فاحش
lurches
U
امادگی شکست فاحش
peripheral course
U
دوره امادگی نظامی
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
teachability
U
امادگی جهت یاد گرفتن
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
haemophillia
U
امادگی بخون رفتن زیاد
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
combat
U
رزمی
epic
U
رزمی
epics
U
رزمی
combated
U
رزمی
combating
U
رزمی
combats
U
رزمی
epical
U
رزمی
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
dtr
U
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
tactical missile
U
موشک رزمی
combat crew
U
خدمه رزمی
fighting patrol
U
گشتی رزمی
combat patrol
U
گشتی رزمی
combat outpost
U
پاسدار رزمی
heroic verse
U
شعر رزمی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
battle station
U
پایگاه رزمی
combat power
U
قدرت رزمی
combat , elements
U
یکانهای رزمی
field manual
U
دستور رزمی
field gun
U
توپ رزمی
combat arms
U
رسته رزمی
combat ration
U
جیره رزمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com