Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gold standards
U
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shinplaster
U
اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
theonomy
U
کشوری که خداپادشاه ان باشد
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
the u states
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
closed sea
U
دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
double adultery
U
زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
remainder
U
حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
interlocking directorate
U
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
king dom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
close price
U
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
contructive larcency
U
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
karadja medallion
U
ترنج کرجی
[این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
civicism
U
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
Temerchin motife
U
نگاره تمرچین
[این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
funded
U
پشتوانه
backlog
U
پشتوانه
backlogs
U
پشتوانه
bankroll
U
پشتوانه
fund
U
پشتوانه
backing
U
پشتوانه
unfinanced
U
بدون پشتوانه
backing
U
پشتوانه پولی
wild cat
U
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
fiat money
U
پول بدون پشتوانه
gold standards
U
سیستم پشتوانه طلا
gold backing system
U
نظام پشتوانه طلا
wildcat money
U
پول بدون پشتوانه
monometalism
U
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
debenture bond
U
برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
bills
U
اسکناس
money
اسکناس
note
U
اسکناس
paper money
U
اسکناس
notes
U
اسکناس
noting
U
اسکناس
banknotes
U
اسکناس
greenback
U
اسکناس
greenbacks
U
اسکناس
bill
U
اسکناس
assignat
U
اسکناس
currency
U
اسکناس
currencies
U
اسکناس
assignants
U
اسکناس
bank bill
U
اسکناس
bank note
U
اسکناس
cashes
U
اسکناس
cashed
U
اسکناس
cash
U
اسکناس
bankbill
U
اسکناس
bank paper
U
اسکناس
bank notes
U
اسکناس
banknote
U
اسکناس
cashing
U
اسکناس
A counterfeit banknote.
U
اسکناس تقلبی
odd money
U
یک اسکناس 01 ریالی
bank of issue
U
بانک ناشر اسکناس
billfolds
U
کیف جیبی اسکناس
paper currency
U
اسکناس پول کاغذی
billfold
U
کیف جیبی اسکناس
paper money
U
اسکناس پول کاغذی
long green
U
اسکناس پشت سبز
folding money
U
اسکناس پول کاغذی
civil
U
کشوری
civilian
U
کشوری
civilians
U
کشوری
vernacular
U
کشوری
vernaculars
U
کشوری
civic
U
کشوری
states
U
کشوری
state-
U
کشوری
stating
U
کشوری
stated
U
کشوری
state
U
کشوری
issue
[of something]
[ID card or check]
U
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
pocketbook
U
جای کاغذ یا اسکناس پول
treasury note
U
اسکناس صادره از طرف خزانه
pocketbooks
U
جای کاغذ یا اسکناس پول
collagteral trust bonds
U
قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
federal reserve system
U
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
stated
U
ایالت کشوری
state
U
ایالت کشوری
civil servant
U
مستخدم کشوری
state-
U
ایالت کشوری
civil servants
U
مستخدم کشوری
Civil Service
U
خدمات کشوری
civil defence service
U
خدمات کشوری
civil department
U
تشکیلات کشوری
states
U
ایالت کشوری
intrastate
U
درون کشوری
stating
U
ایالت کشوری
billfolds
U
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
billfold
U
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
emission
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
airspace
[over a country]
U
فضای هوایی
[در کشوری]
to export something
[from / to a country]
U
صادر کردن
[به یا از کشوری]
civic d.
U
محرومیت از حقوق کشوری
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
inexpressiveness
U
بی حالتی
expressional
U
حالتی
trimorphous
U
سه حالتی
trimorph
U
سه حالتی
two state
U
دو حالتی
boycotting
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
boycotts
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
best governed country
U
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
boycotted
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
boycott
U
ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
dichotomies
U
دو حالتی دورستگی
degenerates
U
چند حالتی
dichotomy
U
دو حالتی دورستگی
state equation
U
معادله حالتی
degenerate
U
چند حالتی
two state variable
U
متغییر دو حالتی
degenerated
U
چند حالتی
two state circuit
U
مدار دو حالتی
two state jump
U
جهش دو حالتی
degenerating
U
چند حالتی
two state algebra
U
جبر دو حالتی
multiphase
U
چند حالتی
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
banana republics
U
کشوری که از نظر سیاسی متزلزل است
banana republic
U
کشوری که از نظر سیاسی متزلزل است
naturalize
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizes
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizing
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
import
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
imported
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
importing
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
High Commissioner
U
نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
High Commissioners
U
نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
naturalising
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
centumvir
U
عضومحکمه کشوری که مرکب ازصد تن بود
naturalises
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
C.A.B.s
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
to refuse somebody entry
[admission]
U
اجازه ندادن ورود کسی
[به کشوری]
C.A.B
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
to mandate a territory to a country
U
منطقه ای را تحت قیمومت کشوری درآوردن
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
impasse
U
حالتی که از ان رهایی نباشد
strike an attitude
U
حالتی بخود گرفتن
degeneracy
U
چند حالتی بودن
desperateness
U
حالتی که بیرون ازامیدباشد
to get into
U
دچار
[حالتی]
شدن
to fall into
U
دچار
[حالتی]
شدن
postliminy or minium
U
حق دوباره یدست اوردن امتیازات و حقوق کشوری
self supporting country
U
کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
development aid worker
U
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
U
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
aid worker
U
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
the open door
U
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
face value
U
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
passage
U
انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurring
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
passages
U
انتقال از حالتی به حالت دیگر
demur
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurs
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurred
U
در CL حالتی است که مدعی علیه
To drag a country into war .
U
کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
aid worker
U
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
U
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker
U
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
emergency
U
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
the greenish hue of blue
U
حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
emergencies
U
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
mergers
U
حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
roll reversal
U
حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
hand inhand poition
U
رقص در حالتی که بدن هر دورقصنده به یک سمت است
tactical reconnaissance
U
براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
recognition
U
و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
merger
U
حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
recognition
U
و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
optical
U
و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
Hypergraphia
U
[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
tie in sales
U
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
gold import point
U
حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
dro
U
حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
calyx
U
طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
limit load
U
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com