Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vector product
U
حاصلضرب برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
product
U
حاصلضرب
productive
U
حاصلضرب
products
U
حاصلضرب
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
logic product
U
حاصلضرب منطقی
scalar product
U
حاصلضرب اسکالر
products
U
حاصل حاصلضرب
scalar product
U
حاصلضرب عددی
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
product
U
محصول حاصلضرب
products
U
محصول حاصلضرب
product
U
حاصل حاصلضرب
cross products
U
حاصلضرب ضربدری
product
[the result of multiplying]
U
حاصلضرب
[ریاضی]
sum of products
U
مجموع حاصلضرب
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال
factorial
U
حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
ion product constant
U
ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
ultimate strength
U
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
mechanical percentage
U
حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
planck law
U
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
embodiment
U
در برداری
vector
U
برداری
vectors
U
برداری
decerebration
U
مخ برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
swindles
U
کلاه برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
topectomy
U
تکه برداری
duplicate
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
duplicates
U
نسخه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
ingathering
U
خرمن برداری
insurability
U
بیمه برداری
subordination
U
فرمان برداری
swindle
U
کلاه برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
gaud
U
کلاه برداری
denervation
U
عصب برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
deafferentation
U
اوران برداری
vector power
U
توان برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector field
U
میدان برداری
vector display
U
نمایش برداری
utilization
U
بهره برداری
machining
U
براده برداری
metal cutting work
U
براده برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
tread
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
treads
U
گام برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
photogeny
U
عکس برداری
exploitation
U
بهره برداری
topography
U
نقشه برداری
removal of chips
U
براده برداری
enervation
U
عصب برداری
sampling
U
نمونه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
footstep
U
گام برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
extirpation
U
اندام برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
biopsy
U
بافت برداری
mapping
U
نقشه برداری
footsteps
U
گام برداری
metal cutting
U
براده برداری
samplery
U
نمونه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
surveys
U
نقشه برداری
surveyed
U
نقشه برداری
survey
U
نقشه برداری
copying
U
کپی برداری
copying
U
نسخه برداری
copy
U
کپی برداری
listing
U
سیاهه برداری
listings
U
سیاهه برداری
copy
U
نسخه برداری
gains
U
بهره برداری
gained
U
بهره برداری
gain
U
بهره برداری
marching
U
قدم برداری
marches
U
قدم برداری
marched
U
قدم برداری
march
U
قدم برداری
usages
U
بهره برداری ها
utilizations
U
بهره برداری ها
fraud
U
کلاه برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
copies
U
کپی برداری
frauds
U
کلاه برداری
copies
U
نسخه برداری
copied
U
کپی برداری
copied
U
نسخه برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
usage
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
swindled
U
کلاه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
resultant
U
جمع برداری
surveying
U
نقشه برداری
duplication
U
نسخه برداری
operation
U
بهره برداری
decoding
U
رمز برداری
rip-off
U
کلاه برداری
stripping
U
قالب برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
quantity equation of exchange
U
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
mapping
U
نقشه برداری کردن
leveling staff
U
ژالون نقشه برداری
machining time
U
زمان براده برداری
topographical surveying
U
نقشه برداری ارتفاعی
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
machinability
U
قابلیت براده برداری
to pace off
U
باگام برداری شمردن
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
vector analysis
[vector calculus]
U
حساب برداری
[ریاضی]
field survey
U
نقشه برداری زمینی
ground survey
U
نقشه برداری زمینی
flying levels
U
خط تراز نقشه برداری
weight program
U
تمرین وزنه برداری
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
gross f.
U
کلاه برداری بزرگ
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
i know you by your walk
U
من شما را از گام برداری
incline bench
U
تخته وزنه برداری
vector calculus
U
حساب برداری
[ریاضی]
machinable
U
قابل براده برداری
maximum value
U
مقدار بهره برداری
source listing
U
لیست برداری منبع
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
survey control
U
کنترل نقشه برداری
replicable
<adj.>
U
قابل کپی برداری
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
survey land
U
نقشه برداری زمین
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
sand pit
U
گود ماسه برداری
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
scalar quantity
U
کمیت غیر برداری
split spoon
U
قاشق نمونه برداری
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
skiagraphy
U
عکس برداری ازسایه
selective listing
U
سیاهه برداری گزیده
sampling rate
U
نرخ نمونه برداری
surveying polygon
U
شبکه نقشه برداری
operating cost
U
هزینه بهره برداری
operating budget
U
بودجه بهره برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
surveyor's staff
U
ژالون نقشه برداری
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
surveying insatrument
U
اسباب نقشه برداری
polling list
U
سیاهه نمونه برداری
surveyers notebook
U
دفتر نقشه برداری
safing
U
چاشنی برداری کردن
ready for use
U
اماده بهره برداری
quick march
U
گام برداری تند
surveying error
U
خطای نقشه برداری
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
metal removing capacity
U
قدرت براده برداری
excavation
U
گود برداری حفره
snatch
U
وزنه برداری یکضرب
auger
U
مته نمونه برداری
royalty
U
حق بهره برداری از چیزی
autopolling
U
خود نمونه برداری
tapping
U
بهره برداری کردن از
base cover
U
عکس برداری اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com