Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
frieze
U
حاشیه زینتی دادن به
friezes
U
حاشیه زینتی دادن به
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage
U
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
border break
U
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
decorative
U
زینتی
faggot
U
بخیه زینتی
faggots
U
بخیه زینتی
plumage
U
پرهای زینتی
pieplant
U
روبارب زینتی
fagot
U
بخیه زینتی
decorated tile
U
کاشی زینتی
top-knots
U
گره زینتی
top-knot
U
گره زینتی
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
beading
U
گویچه یا دانهی زینتی
dressed
U
سنگ های زینتی
beadings
U
گویچه یا دانهی زینتی
ragged
U
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged
U
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
frieze
U
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes
U
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
topknot
U
گره زینتی روبان گیسو
picot
U
حلقه زینتی توری بافی
etui
U
جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
flambeau
U
مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
shoulder knot
U
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
scrimshaw
U
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
acroter
U
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
U
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
rondelle
U
جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
margent
U
حاشیه
brim
U
حاشیه
margin
U
حاشیه
gloss
U
حاشیه
fimbriation
U
حاشیه
marge
U
حاشیه
marginate
U
حاشیه
postil
U
حاشیه
apostil
U
حاشیه
braid
U
حاشیه
marginal note
U
حاشیه
selvage
U
حاشیه
selvedge
U
حاشیه
braided
U
حاشیه
brimmed
U
حاشیه
margins
U
حاشیه
listel
U
حاشیه
draught
U
حاشیه
kerb=curb
U
حاشیه
verges
U
حاشیه
verge
U
حاشیه
braids
U
حاشیه
brimming
U
حاشیه
draft
U
حاشیه
margine
U
حاشیه
frilling
U
حاشیه
brink
U
حاشیه
fringes
U
حاشیه
rim
U
حاشیه
fringe
U
حاشیه
list
U
حاشیه
rims
U
حاشیه
skirter
U
حاشیه رو
marginal
U
حاشیه
rand
U
حاشیه
bordered
U
حاشیه
border line
U
خط حاشیه
outskirt
U
حاشیه
marginally
U
در حاشیه
brims
U
حاشیه
border
U
حاشیه زه
skirt
U
حاشیه
skirts
U
حاشیه
bordered
U
حاشیه زه
bordering
U
حاشیه
bordering
U
حاشیه زه
skirted
U
حاشیه
border
U
حاشیه
frills
U
حاشیه دوختن بر
braid
U
نوار حاشیه
marge
U
حاشیه دارکردن
annotations
U
حاشیه نویسی
emarginate
U
برداشتن حاشیه از
annotate
U
حاشیه نوشتن
frill
U
حاشیه دوختن بر
scholiast
U
حاشیه نویس
annotates
U
حاشیه نوشتن
profit margins
U
حاشیه سود
border
U
حاشیه گذاشتن
kerb
U
حاشیه پیاده رو
offsetting
U
حاشیه صحافی
kerbs
U
حاشیه پیاده رو
annotating
U
حاشیه نوشتن
profit margin
U
حاشیه سود
circumstantiality
U
حاشیه پردازی
buffer distance
U
حاشیه امنیت
sewing
U
حاشیه دوزی
rim
U
لبه حاشیه
edging
U
حاشیه یابی
rims
U
لبه حاشیه
frizzly
U
حاشیه دار
impluse margine
U
حاشیه ایمپولز
bleeding edge
U
حاشیه نقشه
bordering
U
حاشیه گذاشتن
fringed
U
حاشیه دار
edgings
U
حاشیه یابی
offset
U
حاشیه صحافی
frilled
U
حاشیه دار
annotation
U
حاشیه نویسی
bordered
U
حاشیه گذاشتن
marginally
U
بطور حاشیه
rimmed
U
حاشیه دار
border
U
حاشیه فرش
hems
U
حاشیه دارکردن
marginalizing
U
در حاشیه قراردادن
hemming
U
حاشیه دارکردن
frieze
U
حاشیه ارایشی
friezes
U
حاشیه ارایشی
marginalizes
U
در حاشیه قراردادن
fimbriated
U
حاشیه دار
marginalize
U
در حاشیه قراردادن
divagation
U
حاشیه روی
fringy
U
حاشیه دار
anconis
U
حاشیه تزئین
marginalized
U
در حاشیه قراردادن
hemmed
U
حاشیه دارکردن
marginalia
U
یادداشتهای حاشیه
hem
U
حاشیه دارکردن
margent
U
حاشیه کتاب
gloss
U
حاشیه نوشتن بر
fimbriate
U
حاشیه دار
ancon
U
حاشیه تزئین
annotated
U
حاشیه نوشتن
laciniate
U
حاشیه دار
marginalised
U
در حاشیه قراردادن
lister
U
حاشیه دوز
marginalises
U
در حاشیه قراردادن
braided
U
نوار حاشیه
fixing
U
حاشیه ریشه
annotator
U
حاشیه نویس
to leave a margin
U
حاشیه گذاشتن
frizzy
U
حاشیه دار
laciniated
U
حاشیه دار
limbate
U
حاشیه دار
braids
U
نوار حاشیه
drawnwork
U
حاشیه دوزی
unresolved corners
U
حاشیه متقاطع
marginalising
U
در حاشیه قراردادن
marginal
U
وابسته به حاشیه
tots
U
سرجمع حاشیه نویسی
bordered
U
حاشیه دار کردن
sinuate
U
دارای حاشیه موجی
binding offset
U
حاشیه جبران شیرازه
border
U
حاشیه دار کردن
tot
U
سرجمع حاشیه نویسی
chitlins
U
حاشیه چین دار
furbelow
U
حاشیه چین دار
chitterlings
U
حاشیه چین دار
annotation symbol
U
علامت حاشیه نویسی
to margin the text of a book
U
در حاشیه گذاشتن کتاب
fringe
U
حاشیه دار کردن
edge of rug
U
لبه و حاشیه فرش
bordering
U
حاشیه دار کردن
frills
U
حاشیه چین دار
purfle
U
حاشیه راتزئین کردن
cylinder skirt
U
حاشیه یا دامنه سیلندر
drawnwork
U
حاشیه توری پارچه
solvency margin
U
حاشیه عدم اعسار
fuller
U
حدیده حاشیه دار
repand
U
دارای حاشیه موجی
tat
U
حاشیه توری گذاشتن
crisfate
U
دارای حاشیه موجی
crab border
U
حاشیه خرچنگی
[فرش]
tatting
U
توری حاشیه لباس
frill
U
حاشیه چین دار
cushion-course
U
[حاشیه تزئینی نازبالش]
sheetlines
U
خطوط حاشیه نقشه
anathyrosis
U
تراشیدن حاشیه سنگ
chitlings
U
حاشیه چین دار
candlewick
U
نخ پنبهای حاشیه دوزی
fringes
U
حاشیه دار کردن
tat
U
توری حاشیه بافتن
purfle
U
ارایش حاشیه دوزی
purfle
U
حاشیه دوزی کردن
elevation of security
U
بالا بردن حاشیه امنیت
purls
U
حاشیه حلقه دود یا بخار
froufrou
U
حاشیه دوزی حشو وزوائد
purled
U
حاشیه حلقه دود یا بخار
purl
U
حاشیه حلقه دود یا بخار
border break
U
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
rim
U
لبه داریا حاشیه دارکردن
tat
U
دارای حاشیه توری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com