Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marginal
U
حاشیهای خطرناک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hot spots
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation
U
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk
<idiom>
U
ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
margin
U
حاشیهای
margins
U
حاشیهای
marginal
U
حاشیهای
limbic
U
حاشیهای
marginal
U
کم حاشیهای
sunk cost
U
هزینه حاشیهای
overhead
U
منابع حاشیهای
beside the point
<idiom>
U
مسائل حاشیهای
marginal frequencies
U
فراوانیهای حاشیهای
overhead costs
U
هزینههای حاشیهای
bi margin format
U
نقشه دو حاشیهای
marginal group
U
گروه حاشیهای
marginal man
U
انسان حاشیهای
marginal data
U
اطلاعات حاشیهای نقشه
bleeding edge
U
حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
aeronautical information overprint
U
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
back-up
U
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up
U
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
jeopardous
U
خطرناک
dicey
U
خطرناک
gravest
U
بم خطرناک
hazardous
U
خطرناک
perilous
U
خطرناک
parlous
U
خطرناک
herculean
U
خطرناک
malignant
U
خطرناک
graves
U
بم خطرناک
critical
U
خطرناک
grave
U
بم خطرناک
unsafe
U
خطرناک
sthenic
U
قوی خطرناک
predicament
U
وضع خطرناک
danger bearing
U
سمت خطرناک
dangerously
U
بطور خطرناک
warm corner
U
جای خطرناک
offensive weapon
U
سلاح خطرناک
pernicious anemia
U
کم خونی خطرناک
death trap
U
بسیار خطرناک
disastrous
U
خطرناک فجیع
serious
U
سخت خطرناک
death traps
U
بسیار خطرناک
predicaments
U
وضع خطرناک
venturesome
U
با تهور خطرناک
perilously
U
بطور خطرناک
black body
U
قسمت خطرناک
black propaganda
U
تبلیغات خطرناک
critically wounded
U
مجروح خطرناک
danger area
U
منطقه خطرناک
between wind and water
U
در جای خطرناک
danger space
U
فضای خطرناک
hazardous goods
U
امتعه خطرناک
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
dangerousness
U
وضعیت خطرناک
dangerous play
U
بازی خطرناک
dicey
<idiom>
U
خطرناک
[اصطلاح روزمره]
hairy
<idiom>
U
خطرناک
[اصطلاح روزمره]
breakneck
U
فوق العاده خطرناک
danger space
U
فضای هوایی خطرناک
pixies
U
ادم بازیگوش و خطرناک
pixie
U
ادم بازیگوش و خطرناک
malignantly
U
بطور خطرناک یاردی
calamitous
U
مصیبت بار خطرناک
pixy
U
ادم بازیگوش و خطرناک
imminent
U
قریب الوقوع خطرناک
porbeagle
U
کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
cockatrice
U
ادم خیلی مضر و خطرناک
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
krait
U
مار سمی و خطرناک هندی
wipe out
U
افتادن خطرناک از روی تخته موج
near collision
U
فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
aldis lmap
U
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
small craft warning
U
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com