English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
screech U جیغ کشیدن صدای ناهنجار
screeched U جیغ کشیدن صدای ناهنجار
screeches U جیغ کشیدن صدای ناهنجار
screeching U جیغ کشیدن صدای ناهنجار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screeck U صدای ناهنجار
screak U صدای ناهنجار
jarred U لرزیدن صدای ناهنجار
jars U لرزیدن صدای ناهنجار
jar U لرزیدن صدای ناهنجار
timber U صدای خشک ناهنجار
cacophony U صدای ناهنجار و خشن بدصدایی
cloop U صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
twangs U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
surly U ناهنجار
roughest U ناهنجار
scruffier U ناهنجار
scruffiest U ناهنجار
scruffy U ناهنجار
agrestic U ناهنجار
rough U ناهنجار
unnormalized U ناهنجار
cacophonous U ناهنجار
inelegant U ناهنجار
of a coarse fibre U ناهنجار
uncouth U ناهنجار
maladroit U ناهنجار
inurbane U ناهنجار
backhand U ناهنجار
backhands U ناهنجار
incult U ناهنجار
nefarious U ناهنجار
incondite U ناهنجار
abnormous U ناهنجار
unrefined U ناهنجار
coarse fibred U ناهنجار
abnormal U ناهنجار
maladaptive U ناهنجار
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
unkempt U نامرتب ناهنجار
hetrogeneous U ناهمگن ناهنجار
maladdress U رفتار ناهنجار
dissonant U ناموزون ناهنجار
raucous U زمخت ناهنجار
lumpy U ناهنجار قلنبه
lumpier U ناهنجار قلنبه
malformed U بدشکل ناهنجار
excrescence U رویش ناهنجار
excrescences U رویش ناهنجار
lumpiest U ناهنجار قلنبه
gruff U ناهنجار بدخلق
lumpier U کلفت ناهنجار تودهای
lumpiest U کلفت ناهنجار تودهای
awkwardly U بطور زشت یا ناهنجار
haggish U بطور ناهنجار کریه
lumpy U کلفت ناهنجار تودهای
rustic manners U اطوار روستایی یا ناهنجار
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
clutters U صداهای ناهنجار دراوردن درهم ریختن
cluttered U صداهای ناهنجار دراوردن درهم ریختن
clutter U صداهای ناهنجار دراوردن درهم ریختن
ill favored U زشت دارای صورت ناهنجار وزننده
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
snuffling U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
twinge U درد کشیدن تیر کشیدن
twinges U درد کشیدن تیر کشیدن
agonise U زحمت کشیدن درد کشیدن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
yowled U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowling U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowl U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowls U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
drags U کشیدن بزور کشیدن
dragged U کشیدن بزور کشیدن
drag U کشیدن بزور کشیدن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
burble U صدای قل قل
step U صدای پا
knoit U صدای در
grave accent صدای بم
crepitation U صدای خش خش
knock U صدای تغ تغ
tramp U صدای پا
tramped U صدای پا
rale U صدای خس خس
tramps U صدای پا
pad U صدای پا
pads U صدای پا
pings U صدای غژ
hissing U صدای خش خش
whiz U صدای غژ
stepping U صدای پا
ping U صدای غژ
there is a knock at the door U صدای در
fizzes U صدای فش فش
fizzed U صدای فش فش
fizz U صدای فش فش
pinged U صدای غژ
hiss U صدای خش خش
burbled U صدای قل قل
pinging U صدای غژ
knocks U صدای تغ تغ
fizzing U صدای فش فش
burbles U صدای قل قل
hisses U صدای خش خش
burbling U صدای قل قل
hissed U صدای خش خش
knocked U صدای تغ تغ
splashing U صدای ریزش
diphthong U صدای ترکیبی
splashing U صدای ترشح
diphthongs U صدای ترکیبی
blast U صدای انفجار
purling U صدای شرشر
low U صدای گاو
purls U صدای شرشر
clanged U صدای شیپور
clang U صدای فلز
rustlers U دارای صدای خش خش
grate U صدای تصادم
splashes U صدای ریزش
clangs U صدای شیپور
rasping U صدای سوهان
rasps U صدای سوهان
pump U صدای تلمبه
pumped U صدای تلمبه
POW U صدای انفجار
grates U صدای تصادم
clang U صدای شیپور
grated U صدای تصادم
shrilly U با صدای تیز
clangs U صدای فلز
clanged U صدای فلز
POW U صدای ضربه
rasped U صدای سوهان
splashes U صدای ترشح
rustler U دارای صدای خش خش
splash U صدای ریزش
splash U صدای ترشح
blasts U صدای انفجار
dripping U صدای چکیده
clanging U صدای شیپور
pumps U صدای تلمبه
POWs U صدای ضربه
rasp U صدای سوهان
POWs U صدای انفجار
clanging U صدای فلز
purled U صدای شرشر
screech U صدای بلند
hoot U صدای جغد
claps U صدای ناگهانی
clapping U صدای ناگهانی
clapped U صدای ناگهانی
clap U صدای ناگهانی
overtones U صدای فرعی
overtone U صدای فرعی
crackles U صدای انفجار پی در پی
crackled U صدای انفجار پی در پی
crackle U صدای انفجار پی در پی
hooted U صدای جغد
hooting U صدای جغد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com