Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
well assorted
U
جور دارای کالا یا اجناس جور موافق سازگار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
harmonious
U
موزون سازگار موافق
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
homosexuals
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexual
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
list price
U
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
U
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
U
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
U
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
good
U
اجناس
goods
U
اجناس
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
ware
U
جنس اجناس
wares
U
جنس اجناس
rejects
U
رد شده
[اجناس]
culls
U
رد شده
[اجناس]
dry goods
U
اجناس خشک
substandard goods
U
اجناس بنجل
category
U
طبقه اجناس
rejects
U
مانده
[اجناس]
Fake articles.
U
اجناس تقلبی
closed stock
U
اجناس ذخیره
yard goods
U
اجناس ذرعی
culls
U
مانده
[اجناس]
mace greff
U
خریدار اجناس مسروقه
import duties
U
گمرک اجناس وارداتی
avoirdupois weight
U
اوزان و مقیاسات اجناس
closed stock
U
اجناس انبارشده ثابت
scrapbook
U
دفتر اجناس اوراق
scrapbooks
U
دفتر اجناس اوراق
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
five and ten
U
مغازه اجناس ارزان قیمت
packinghouse
U
محل بسته بندی اجناس
packingplant
U
محل بسته بندی اجناس
avoirdupois
U
مقیاس وزن اجناس سنگین
middling
U
اجناس مختلف از درجه متوسط
cost analysis
U
تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
location survey
U
بازرسی در جای اجناس درانبار
white sale
U
فروش ملافه و اجناس ذرعی
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
The goods in this shop could not be flogged.
U
اجناس این مغازه باد کرده
malleable
U
سازگار
compatible
<adj.>
U
سازگار
agreeable
U
سازگار
maladjusted
U
کژ سازگار
salubrious
U
سازگار
incompatible
U
نا سازگار
harmonic
U
سازگار
matchable
U
سازگار
well adjusted
U
سازگار
in tune
U
سازگار
compossible
<adj.>
U
سازگار
congruous
U
سازگار
consistent
U
سازگار
towardly
U
سازگار
simpatico
<adj.>
U
سازگار
favourable
U
سازگار
pay load
U
اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock.
U
اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
adaptive system
U
سیستم سازگار
adjust
U
سازگار کردن
adaptive radiation
U
پرتوش سازگار
downward compatible
U
سازگار رو به پایین
syntonic
U
سازگار بامحیط
self consistent
U
خود سازگار
budget account
حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
compatible software
U
نرم افزار سازگار
salubriously
U
بطور سازگار یا گوارا
self consistent field
U
میدان خود سازگار
software compatible
U
نرم افزار سازگار
hartree methode
U
روش میدان خود سازگار
adjusting
U
وفق دادن سازگار کردن
ibm pc compatible computer
U
کامپیوتر شخصی سازگار باای بی ام
self consistent field methode
U
روش میدان خود سازگار
adjusts
U
وفق دادن سازگار کردن
vectra pc tm
U
IBریزکامپیوتر سازگار باکامپیوتر شخصی AT
tandy model 000hl
U
IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
pc 00
U
IBریزکامپیوتر سازگار باکامپیوتر شخصی XT
Industry Standard Architecture
U
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
add up
<idiom>
سازگار و قابل قبول به نظر رسیدن
ISA
U
- بیتی در IBM PC یا سازگار با آن به کار رود
to be congenial to somebody
[things]
U
برای کسی سازگار بودن
[اشیا]
hayes compatible modem
U
تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
leading edge model
U
IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
downward compatible
U
کامپیوتر سازگار با کامپیوترنسل قبل همساز رو به پایین
Hayes Corporation
U
مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
pc write
U
IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
Atari ST
U
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
concordant
U
موافق
textually
U
موافق نص
consentient
U
موافق
amicable
U
موافق
compliant
U
موافق
congruous
U
موافق
pro
U
له موافق
non concurrent
U
نا موافق
pro-
U
له موافق
attune
U
موافق
consilient
U
موافق
compatible
<adj.>
U
موافق
consentaneous
U
موافق
agreeably to
U
موافق
accordant
U
موافق
compossible
<adj.>
U
موافق
congruent
U
موافق
in keeping
U
موافق
prosodial
U
موافق
prosodiacal
U
موافق
in suit with
U
موافق
sympathisers
U
موافق
sympathizer
U
موافق
sympathizers
U
موافق
in suit with
U
موافق با
incompatible
U
نا موافق
attuned
U
موافق
according
U
موافق
agreed
U
موافق
sympathetic
U
موافق
respondent
U
موافق
respondents
U
موافق
fellow countryman
U
موافق شدن
adapt
U
موافق بودن
compatibly
U
بطور موافق
disagree
U
موافق نبودن
fellow countryman
U
موافق کردن
placet
U
رای موافق
go along
U
موافق بودن
disagreed
U
موافق نبودن
disagreeing
U
موافق نبودن
string along
U
موافق بودن
disagrees
U
موافق نبودن
fair tide
U
جریان اب موافق
fair wind
U
باد موافق
see eye to eye
<idiom>
U
موافق بودن
favourable
U
موافق مطلوب
friendlier
U
مهربان موافق
prorenata
U
شخص موافق
to my satisfaction
U
موافق دلخواه من
accomodating
U
راحت موافق
harmoniously
U
بطور موافق
palatably
U
موافق ذائقه
satisfactorily
U
موافق دلخواه
rationally
U
موافق عقل
shaken
U
موافق شیوه
truly
U
موافق باحقایق
in accordance with
U
مطابق موافق
quarter wind
U
باد موافق
consistently
U
بطور موافق
prorenata
U
نسبت موافق
friendly
U
مهربان موافق
yea
U
رای موافق
friendlies
U
مهربان موافق
agonist muscle
U
عضله موافق
non placer
U
موافق نیستم
after ones own heart
U
موافق دلخواه
at will
U
موافق میل
after one's will
U
موافق میل
friendliest
U
مهربان موافق
to go along
U
موافق بودن
naturalistic
U
موافق با اصول طبیعی
genealogically
U
موافق شجره نامه
geodetically
U
موافق قاعده پیمایش
no cigar
<idiom>
U
موافق نبودن ،رد کردن
comkpliant
U
موافق اجابت کننده
geometrically
U
موافق علم هندسه
in tune
<idiom>
U
با یکدیگر موافق بودن
to a toa praposal
U
باپیشنهادی موافق بودن
accommodatingly
U
بطور موافق راحت
concurring opinion
U
رای موافق مشروط
crony
U
رفیق موافق هم اطاق
quite the thing
U
موافق سبک روز
to bring in to line
U
وفق دادن موافق
no deal
<idiom>
U
موافق نبودن ،رد کردن
to agree on something
U
موافق بودن با چیزی
scientifically
U
موافق اصول علمی
cronies
U
رفیق موافق هم اطاق
genetically
U
موافق علم پیدایش
physically
U
موافق علم فیزیک
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
pcm
U
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
overscan
U
از دست دادن متن در پایان خط وقتی که کامپیوتر ومانیتور بدرستی با هم سازگار نیستند
adapting
U
وفق دادن موافق بودن
pros and cons
U
موافق و مخالف طرفداران و منتقدان
gastronomically
U
موافق علم خوب خوردن
in obdience to
U
برای اطاعت از موافق امر
harmonising
U
موافق کردن هم اهنگ شدن
adapts
U
وفق دادن موافق بودن
harmonizing
U
موافق کردن هم اهنگ شدن
harmonised
U
موافق کردن هم اهنگ شدن
harmonizes
U
موافق کردن هم اهنگ شدن
fall in
U
مطابقت کردن موافق شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com