Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ignorance of the law is no defence
U
جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mistake of law is no defence
U
اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
ignorance of the face is a good defence
U
جهل موضوعی دفاع محسوب میشود
mistake of fact is a good defence
U
اشتباه حکمی دفاع محسوب میشود
the law is not retrospective
U
قانون عطف به ماسبق نمیشود
defense
[American E]
U
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
defence
[British E]
U
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
voluntary manslaughter
U
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
forced sale
U
فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism
U
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code
U
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
computed altitude
U
ارتفاع محسوب
enumerate
U
بشماراوردن محسوب داشتن
enumerated
U
بشماراوردن محسوب داشتن
enumerates
U
بشماراوردن محسوب داشتن
enumerating
U
بشماراوردن محسوب داشتن
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
Farzaneh was considered an excellent teacher.
[ Farzaneh was regarded as an excellent teacher.]
U
فرزانه معلم بسیار عالی محسوب می شد.
Hello Hbib This is our teacher Her nam is
U
فرزانه معلم بسیار عالی محسوب می شد.
write
U
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes
U
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
U
دفاع وزارت دفاع
canon
U
قانون کلی قانون شرع
canons
U
قانون کلی قانون شرع
say's law
U
قانون سی . براساس این قانون
penal statute
U
قانون جزایی قانون مجازات
non placer
U
موافقت نمیشود
The door is jammed.
در باز نمیشود.
he takes no notice of it
U
ملتفت نمیشود
fat is insoluble in water
U
چربی در اب حل نمیشود
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct.
U
برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
that does not f.
U
این دلیل نمیشود
leakages
U
به خزانه وارد نمیشود
leakage
U
به خزانه وارد نمیشود
non-starters
U
طرحی که انجام نمیشود
oil is immiscible with water
U
روغن با اب امیخته نمیشود
no two leaves are identical
U
دو برگ یکی نمیشود
non-starter
U
طرحی که انجام نمیشود
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
impossible to get hold of
U
نمیشود گیر آورد
indelible pencil
U
مدادی که خط ان پاک نمیشود
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
confedration of states
U
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
He is not to be relied upon.
U
نمیشود به او
[مرد]
اتکا کرد.
law fallen into desuetude
U
قانونی که دیگر اجرا نمیشود
no pay nowork
U
پول ندهندکار هم کرده نمیشود
marginal productivity law
U
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
fair words butter no parsnips
U
به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
fine words butter no parsnips
U
بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
no pains no gains
U
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
keeping house
U
در خانه ماندن تاجرورشکسته و عدم حضورش در محل کسب خود که قرینه ورشکستگی او محسوب میشود
acid fast
U
دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
blind hole
U
سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
an impersonal deity
U
خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
non sequitur nonsensical
U
نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
crush hat
U
کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
maskable
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
saints
U
عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saint
U
عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
luggable
U
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
morganatic marriage
U
عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
inactive
U
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود
reckon
U
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned
U
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons
U
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
skittle
U
که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
detects
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
full
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
detect
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
fullest
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detecting
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
report
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
reactive mode
U
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
blind keyboard
U
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
moslem league
U
اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
talweg
U
خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
the long arm of the law
U
دست قانون
[دست قدرتمند قانون]
garbage
U
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
it is impossible to live there
U
نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
false selvage
U
شیرازه تقلبی
[هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
rigid
U
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
defenses
U
دفاع
parrying
U
دفاع
uncovered
U
بی دفاع
apologias
U
دفاع
one man block
U
تک دفاع
munition
U
دفاع
defense
U
دفاع
fencing
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
advocation
U
دفاع
apologia
U
دفاع
tae
U
دفاع با پا
parry
U
دفاع
parries
U
دفاع
parried
U
دفاع
pleading
U
دفاع
defending
U
دفاع
vindication
U
دفاع
answer
U
دفاع
blocks
U
دفاع
answering
U
دفاع
block
U
دفاع
blocked
U
دفاع
defended
U
دفاع
defend
U
دفاع
advocacy
U
دفاع
defence
U
دفاع
defends
U
دفاع
answered
U
دفاع
answers
U
دفاع
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
fabianism
U
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
defendant
U
دفاع کننده
defendants
U
دفاع کننده
kake uke
U
دفاع قلابی
makki
U
دفاع کردن
meran defence
U
دفاع مران
mikazuki uke ushiro geri
U
دفاع هلالی
self-defence
U
دفاع از خود
legitimate defence
U
دفاع مشروع
janisch defence
U
دفاع شلیمان
juji uke
U
دفاع ضربدری
janisch defence
U
دفاع یانیش
kwon
U
دفاع با دست
dogs
U
دفاع بسته
parry of debate
U
دفاع درمنافره
perceptual defense
U
دفاع ادراکی
philidor's defence
U
دفاع فیلیدور
pierce the block
U
شکافتن دفاع
pillsbury defence
U
دفاع پیلزبری
pirc defence
U
دفاع پیرک
plea of accused
U
دفاع متهم
polish defence
U
دفاع لهستانی
position defense
U
دفاع موضعی
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
yogoslav defence
U
دفاع پیرک
propugn
U
دفاع کردن از
zone defence
U
دفاع منطقهای
answered
U
دفاع کردن
offensive block
U
دفاع تهاجمی
dog
U
دفاع بسته
defensible
U
دفاع کردنی
morote uke
U
دفاع دوتایی
morote uke
U
دفاع با دست
defensible
U
دفاع پذیر
defensible
U
قابل دفاع
nagashi uke
U
دفاع پرسی
national defence
U
دفاع ملی
national defense
U
دفاع ملی
fend
U
دفاع کردن
dogging
U
دفاع بسته
buckler
U
دفاع کردن
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
defense in depth
U
دفاع در عمق
defense in place
U
دفاع در محل
defensive board
U
دفاع سبد
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
department of defense
U
وزارت دفاع
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
d. armour
U
اسلحه دفاع
answers
U
دفاع کردن
catenaccio
U
دفاع بتونی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com