Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
terminal velocity
U
سرعت گلوله داخل لوله
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
lift off
U
جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
muzzle velocity
U
سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
deliveries
U
پرتاب گلوله
delivery
U
پرتاب گلوله
powder charge
U
خرج پرتاب گلوله
shoots
U
پرتاب کردن گلوله
muzzle wave
U
موج پرتاب گلوله
shoot
U
پرتاب کردن گلوله
volley fire
U
پرتاب همزمان گلوله ها با هم
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
shot
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
aeroballistics
U
فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
trend
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
deliver
U
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
ballistic
U
پرتابهای وابسته به علم پرتاب گلوله
delivers
U
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
arbalist
U
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
arbalest
U
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
clues
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
terminal velocity
U
سرعت داخلی گلوله
ramming
U
راندن گلوله به داخل لوله
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
muzzle energy
U
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
grommet
U
حلقه ثبات لوله ورم تمرکز گلوله
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
splinterproof
U
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
U
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
retarding
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
lead collision course
U
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
bullet
گلوله
ball
U
گلوله
bullets
U
گلوله
glomerule
U
گلوله رگ
fire ball
U
گلوله
shots
U
گلوله
shot
U
گلوله
shell proof
U
ضد گلوله
globe
U
گلوله
cartridges
U
گلوله
round
U
گلوله
roundest
U
گلوله
line shot
U
گلوله در خط
clues
U
گلوله نخ
gunshots
U
گلوله
cartridge
U
گلوله
cannon proof
U
ضد گلوله
rounds
U
گلوله ها
clue
U
گلوله نخ
projectile
U
گلوله
bullet-proof
U
ضد گلوله
gunshot
U
گلوله
pellet
U
گلوله
globes
U
گلوله
starshell
U
گلوله منور
plummet
U
گلوله سربی
cannon balls
U
گلوله توپ
gun shot
U
گلوله توپ
gun stone
U
گلوله توپ
illuminating shell
U
گلوله منور
number of rounds
U
تعداد گلوله ها
gunshot wound
U
زخم گلوله
plummeted
U
گلوله سربی
bombarded
U
گلوله باران
bombard
U
گلوله باران
ball
U
گلوله کردن
shoot
U
گلوله زدن
ball
U
گلوله توپ
hitting
U
اصابت گلوله
illumination round
U
گلوله منور
bombarding
U
گلوله باران
hits
U
اصابت گلوله
hit
U
اصابت گلوله
line of impact
U
خط اصابت گلوله
loading tray
U
سینی پر کن گلوله
plummets
U
گلوله سربی
plummeting
U
گلوله سربی
live round
U
گلوله جنگی
bombards
U
گلوله باران
plumb
U
گلوله سربی
lost
U
گلوله ناپیدا
bulletproof
U
ضد یا مانع گلوله
burst center
U
مرکز گلوله
can , not observe
U
گلوله ناپیدا
cannon proof
U
ضد گلوله توپ
cannon shot
U
گلوله توپ
cannonball
U
گلوله توپ
marbles
U
گلوله شیشهای
marble
U
گلوله شیشهای
canon ball
U
گلوله توپ
cartouch
U
گلوله توپ
cartouche
U
گلوله توپ
cease loading
U
گلوله را پرنکنید
blank catridge
U
گلوله سلام
blank cartridge
U
فشنگ بی گلوله
blob
U
گلوله حباب
blobs
U
گلوله حباب
impact
U
اصابت گلوله
impacts
U
اصابت گلوله
buckshot
U
گلوله سربی
incendiary
U
گلوله اتش زا
fragments
U
بسک گلوله
fragmenting
U
بسک گلوله
fragment
U
بسک گلوله
delivery
U
فروریختن گلوله
deliveries
U
فروریختن گلوله
ballistic trajectory
U
خط سیربالیستیکی گلوله
base fuze
U
ماسوره ته گلوله
center of burst
U
مرکزاصابت گلوله
clew
U
گلوله کردن
drill ammunition
U
گلوله مشقی
snowballed
U
گلوله برف
snowball
U
گلوله برف
equivalent service rounds
U
گلوله معادل
fixed shell
U
گلوله متصل
gas shell
U
گلوله دودانگیز
gilding metal
U
روکش گلوله
globus hystericus
U
گلوله هیستریایی
bullets
U
گلوله فشنگ
bullets
U
گلوله تفنگ
bullet
گلوله فشنگ
bullet
گلوله تفنگ
base spray
U
بسکهای ته گلوله
snowballing
U
گلوله برف
snowballs
U
گلوله برف
clew
U
گلوله نخ گره
trajectory
U
خط سیر گلوله
trajectory
U
مسیر گلوله
trajectories
U
خط سیر گلوله
conglobate
U
گلوله شدن
trajectories
U
مسیر گلوله
shells
U
گلوله توپ
shelling
U
گلوله توپ
shell
U
گلوله توپ
bombardments
U
گلوله باران
bombardment
U
گلوله باران
shafts
U
خدنگ گلوله
shaft
U
خدنگ گلوله
graupel
U
گلوله برف
beehive
U
گلوله ضد نفر
slug
U
گلوله بی شکل
shilleilagh
U
گلوله شلیلاق
shell room
U
انبار گلوله
shell proof
U
ضد نفوذ گلوله
missiles
U
گلوله موشک
missile
U
گلوله موشک
shell fragments
U
قطعات گلوله
shell fragments
U
بسک گلوله
smoke round
U
گلوله دودانگیز
shrapnel
U
گلوله ضد نفر
slugged
U
گلوله بی شکل
rotating band
U
کمربند گلوله
shrapnel
U
گلوله نارنجکی
slugs
U
گلوله بی شکل
shrapnel
U
گلوله افشان
shoot down
U
با گلوله کشتن
shoots
U
برد گلوله
ditto
U
گلوله در راه
star shell
U
گلوله نورافشان
star shell
U
گلوله منور
beehives
U
گلوله ضد نفر
sugarplum
U
گلوله نبات
snow ball
U
گلوله برف
smoke projectile
U
گلوله دودانگیز
to round up
U
گلوله کردن
single shot
U
گلوله منفرد
to toll up
U
گلوله شدن
shrapnel shell
U
گلوله انفجاری
shoot
U
برد گلوله
shoots
U
گلوله زدن
tracer shell
U
گلوله رسام
trial shot
U
گلوله ازمایشی
fireballs
U
گلوله انفجاری
gunshots
U
زخم گلوله
rotund
U
گلوله وار
plumb bob
U
گلوله شاقول
projectile flat
U
سکوی گلوله
ounce of lead
U
گلوله سربی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com