English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pat lowe U جهش با چرخش کامل از یک پا و فرود روی پای دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mapes U چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
ease turn U سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
euler U پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
full U چرخش با پشتک کامل
fullest U چرخش با پشتک کامل
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
pirouettes U چرخش کامل بدن روی یک پا پارالل
pirouette U چرخش کامل بدن روی یک پا پارالل
loop jump U پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
three sisty U چرخش کامل 063 درجه بدن موج سوار
stalder circle U چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
lay back spin U چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
new deal <idiom> U تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
rolls U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
rolled U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
roll U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
salchow U پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
swing roll U چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
circuit U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
crossrole U چرخش نیمدایره روی یک پا وچرخش نیمدایره روی پای دیگر
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
full mobilization U تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
completed case U جعبه کامل خشاب کامل
full scale U باندازه کامل بمقیاس کامل
full annealing U بازپخت کامل تاباندن کامل
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough U بطور کامل کامل
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
downstream U فرود اب
splashdowns U آب فرود
line of fall U خط فرود
landing U فرود
landings U فرود
abseils U فرود
abseiled U فرود
abseil U فرود
abseiling U فرود
dropped U فرود
drop U فرود
dropping U فرود
tailwater U فرود اب
land U فرود
drops U فرود
splashdown U آب فرود
approach U مسیر فرود
landing strips U باند فرود
approaches U مسیر فرود
run way U محوطه فرود
landing strip U باند فرود
landing zone U منطقه فرود
instrument landing U فرود کور
nosediving U فرود عمودی
nosedives U فرود عمودی
nosedived U فرود عمودی
nosedive U فرود عمودی
impact point U نقطه فرود
approached U مسیر فرود
prelanding U قبل از فرود
descends U فرود امدن
undercarriages U ارابه فرود
approach clearance U اجازه فرود
application of a force U فرود نیرو
angle of fall U زاویه فرود
night landing U فرود شبانه
missed approach U فرود اضطراری
missed approach U فرود ناقص
strip U باند فرود
light or lighted U فرود امدن
access point U نقطه فرود
forced landing U فرود اجباری
landing weight U وزن فرود
landing spot U نقطه فرود
landing site U محل فرود
undercarriage U ارابه فرود
under carriage U ارابه فرود
land vi U فرود امدن
landing angle U زاویه فرود
landing area U منطقه فرود
parachut U چتر فرود
landing gear U ارابه فرود
landing hill U تپه فرود
landing light U چراغ فرود
landing site U پایگاه فرود
landed U فرود امده
perched U فرود امدن
alighted U فرود امدن
alight U فرود امدن
plunges U فرود امدن
ditching U فرود اضطراری
descendeur U صفحه فرود
pit U منطقه فرود
deck landing aid U کمکهای فرود
plunged U فرود امدن
soft landing U فرود نرم
pits U منطقه فرود
perch U فرود امدن
plunge U فرود امدن
perching U فرود امدن
alighting U فرود امدن
alights U فرود امدن
drop zone U منطقه فرود
descend U فرود امدن
run way U باند فرود
perches U فرود امدن
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
air strip U باند فرود یاپرواز
landing U فرود ژیمناست به زمین
air landing U فرود از راه هوا
drop zone U منطقه فرود چترباز
approach end U ابتدای باند فرود
approach chart U نقشه مسیر فرود
landings U فرود ژیمناست به زمین
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
back dive U شیرجه از پشت و فرود با پا
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
service court U محل فرود سرویس
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
landing mat U باند فرود اضطراری
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
angle of fall U زاویه فرود گلوله
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
slope of falp U شیب زاویه فرود
wave off U فرود همراه با سایش
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
overshoot U فرود ناقص هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
point of application of a force U نقطه فرود نیرو
overshooting U فرود ناقص هواپیما
forced landing U فرود اجباری هواپیما
line of fall U خط فرود گلوله به زمین
belly flop U با شکم فرود آمدن
belly flops U با شکم فرود آمدن
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
final approach U مسیر نهایی فرود
lodgment area U منطقه استراحت یا فرود در سر پل
glide path U مسیر فرود ازاد
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
overshoots U فرود ناقص هواپیما
application of load U فرود بار کاربرد نیرو
seadrome U محل فرود هواپیمای اب نشین
air landed U فرود امده از راه هوا
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
norm point U نقطه احتمالی فرود در پرش
peas U شن نرم در محل فرود چترباز
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
service court U محل فرود سرویس اسکواش
critical point U نقطه فرود در پرش با اسکی
scramble net U تور بار یا فرود نفرات
hydro airplane U هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
free fall U زمان فرود ازاد بدون چتر
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
glide slope U زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
drag line U طنای اویزان از بالن هنگام فرود
strip alert U اماده باش روی باند فرود
strainght running U فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
heliport U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
froud number U عدد فرود که بدون بعد میباشد
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
adjusting to water U حرکت در هوا هنگام فرود دراب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com