English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
earthliness U جهانی بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
universal grid U مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
ecumenical U جهانی
global U جهانی
worldwide U جهانی
globally U جهانی
planetary U جهانی
other-worldly U آن جهانی
world cup U جام جهانی
sublunary U این جهانی
sublunar U این جهانی
antemundane U پیش از جهانی
world liquidity U نقدینگی جهانی
world power U قدرت جهانی
world simulation U همانندسازی جهانی
epidemics U عالمگیر جهانی
world bank U بانک جهانی
continental code U مورس جهانی
universal set U مجموعه جهانی
universal time U ساعت جهانی
international coulomb U کولن جهانی
world-class U در سطح جهانی
international morse code U مورس جهانی
universalize U جهانی کردن
cosmopolite U سرتاسر جهانی
cosmopolite U شخصیت جهانی
epidemic U عالمگیر جهانی
universal U جهانی دنیایی
oecumenicity U شهرت جهانی
world war U جنگ جهانی
Univ U مخفف جهانی
Univ U به طور جهانی
premundane U پیش از جهانی
inframundane U زیر جهانی
world wars U جنگ جهانی
fleshly U جهانی دنیوی
universal U جامع جهانی
world class U در سطح جهانی
mundane U این جهانی
worldly U این جهانی
Internet U شبکه جهانی اینترنت
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
world record holder U دارنده رکورد جهانی
terrestrial U این جهانی دنیوی
time zones U منطقه ساعتی جهانی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
golf world cup U جام جهانی گلف
time zone U منطقه ساعتی جهانی
world war ii U جنگ جهانی دوم
international units U واحدهای جهانی برق
atlas grid U شبکه بندی جهانی
world federalist U طرفدار حکومت جهانی
universal character set U مجموعه کاراکترهای جهانی
great power U قدرت بزرگ جهانی
world war i U جنگ جهانی اول
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
ski world cup U جام جهانی اسکی
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
universal transverse mercator U سیستم تصویر جهانی مرکاتور
avco cup U جام جهانی انجمن هاکی
world federation of trade unions U فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
Italian stucco is world famous . U گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
post war consumption functions U توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
wcce U کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
world federalism U طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
grid U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
campaign clasp U نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
grids U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
malism U عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
Where shall we be if another world war breaks out ? U اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
letter de chancellerie U نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
security council U یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
cold war U عموما" به مبارزات تبلیغاتی بلوکهای شرق و غرب علیه یکدیگربخصوص بعد از جنگ جهانی دوم اطلاق میشود
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to have short views U د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
outnumbers U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
up to it/the job <idiom> U مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
outnumber U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbering U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
correspond U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponds U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
to be in one's right mind U دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
outnumbered U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
lurked U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurk U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
to be hard put to it U درسختی وتنگی بودن درزحمت بودن
to be in a habit U دارای خویاعادتی بودن دچارخویاعادتی بودن
To be on top of ones job . U بر کار سوار بودن ( مسلط بودن )
validity of the credit U معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
to look out U اماده بودن گوش بزنگ بودن
lurking U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
look out U منتظر بودن گوش به زنگ بودن
lurks U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
belongs U مال کسی بودن وابسته بودن
belonged U مال کسی بودن وابسته بودن
belong U مال کسی بودن وابسته بودن
fittest U شایسته بودن برای مناسب بودن
fits U شایسته بودن برای مناسب بودن
reasonableness U موجه بودن عادلانه یا مناسب بودن
fit U شایسته بودن برای مناسب بودن
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
universal time U وقت جهانی وقت بین المللی
world bank U بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
agreeing U متفق بودن همرای بودن
reside U ساکن بودن مقیم بودن
ablest U لایق بودن مناسب بودن
owe U مدیون بودن مرهون بودن
urgency U فوتی بودن اضطراری بودن
owed U مدیون بودن مرهون بودن
depends U مربوط بودن منوط بودن
having U مالک بودن ناگزیر بودن
agrees U متفق بودن همرای بودن
depend U مربوط بودن منوط بودن
depended U مربوط بودن منوط بودن
owes U مدیون بودن مرهون بودن
have U مالک بودن ناگزیر بودن
abler U لایق بودن مناسب بودن
resided U ساکن بودن مقیم بودن
resides U ساکن بودن مقیم بودن
pertain U مربوط بودن متعلق بودن
haze U گرفته بودن مغموم بودن
consists U شامل بودن عبارت بودن از
to be due U مقرر بودن [موعد بودن]
consisting U شامل بودن عبارت بودن از
consisted U شامل بودن عبارت بودن از
consist U شامل بودن عبارت بودن از
moons U سرگردان بودن اواره بودن
moon U سرگردان بودن اواره بودن
governs U نافذ بودن نافر بودن بر
governed U نافذ بودن نافر بودن بر
govern U نافذ بودن نافر بودن بر
slouches U خمیده بودن اویخته بودن
precede U جلوتر بودن از اسبق بودن بر
precedes U جلوتر بودن از اسبق بودن بر
pertains U مربوط بودن متعلق بودن
pertained U مربوط بودن متعلق بودن
discord U ناجور بودن ناسازگار بودن
appertaining U مربوط بودن متعلق بودن
to stand for U نامزد بودن هواخواه بودن
slouch U خمیده بودن اویخته بودن
slouched U خمیده بودن اویخته بودن
disagree U مخالف بودن ناسازگار بودن
wanted U فاقد بودن محتاج بودن
want U فاقد بودن محتاج بودن
stravage U سرگردان بودن بی هدف بودن
appertains U مربوط بودن متعلق بودن
stravaig U سرگردان بودن بی هدف بودن
appertain U مربوط بودن متعلق بودن
abut U مماس بودن مجاور بودن
abuts U مماس بودن مجاور بودن
abutted U مماس بودن مجاور بودن
appertained U مربوط بودن متعلق بودن
disagreeing U مخالف بودن ناسازگار بودن
slouching U خمیده بودن اویخته بودن
inhere U جبلی بودن ماندگار بودن
on guard U مراقب بودن نگهبان بودن
include U شامل بودن متضمن بودن
disagrees U مخالف بودن ناسازگار بودن
look for U منتظر بودن درجستجو بودن
includes U شامل بودن متضمن بودن
conditionality U شرطی بودن مشروط بودن
disagreed U مخالف بودن ناسازگار بودن
agree U متفق بودن همرای بودن
pend U معوق بودن بی تکلیف بودن
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
potsdom agreement U موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
egoism U یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . U کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
stand U بودن واقع بودن
interdepend U بهم موکول بودن مربوط بهم بودن
profiteer U استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن
profiteers U استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
dubiosity U در شک بودن
judder U لق بودن
juddered U لق بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com