English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crusade wars U جنگهای صلیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unconventional warfare U جنگهای چریکی
electronic counter measure U جنگهای الکترونیکی
punic wars U جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
cruciferous U صلیبی
cruciate U صلیبی
intermediate switch U کلید صلیبی
joystick switch U کلید صلیبی
four way switch U کلید صلیبی
four way rim wrench U اچار صلیبی
roman cross U حرکت صلیبی
staghorn U موت صلیبی
cross-church U کلیسای صلیبی
crusade U جنگ صلیبی
crosstree mast U دکل صلیبی
lantern-tower U برج صلیبی
crusaded U جنگ صلیبی
crusades U جنگ صلیبی
crusading U جنگ صلیبی
crossbow U کمان صلیبی
crossbows U کمان صلیبی
cross stay U تقویت صلیبی
cross aisal U راهروی صلیبی
brace and counterbrace U تخته صلیبی
crossbow man U کمانگیر با کمان صلیبی
recessed head machine screw U پیچ فاق صلیبی
crusaders U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusader U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
king's round U مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
crusaders U نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusader U نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
phillips nut U مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
halved U اتصال نیم نیم صلیبی
halve U اتصال نیم نیم صلیبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com