English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
germanomania U جنون المان مابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gallomania U جنون فرانسوی مابی
schizothymia U جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
anglicization U انگلیسی مابی
italianism U ایتالیایی مابی
englishism U انگلیس مابی
sacerdotalism U کشیش مابی
europeanism U فرنگی مابی
priestliness U کشیش مابی
priestliness U کاهن مابی
gallicism U فرانسوی مابی
gallomaniac U دیوانه فرانسوی مابی
bossy U متمایل به ریاست مابی
bossiness U متمایل به ریاست مابی
sacerdotage U کشیش مابی جماعت کشیشان
westernization U فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
Germany U المان
element U المان
cells U المان
elements U المان
cell U المان
germanophil U المان دوست
germanism U طرفداری از المان
germanism U المان گرایی
siegfried U پهلوان افسانهای المان
finite element method U روش المان محدود
reich U کشور و امپراطوری المان
teutonize U ساکن المان کردن
Germanic U توتونیک وابسته به المان
heating element U المان یا عنصر حرارتی
locarno treaty U پیمان منعقدبین المان
reichstay U نام مجلس قانونی المان
teutonism U عقیده برتری نژادی المان
low dutch U زبان شمال المان و هلندی
storm trooper U گارد حمله المان نازی
swastika U صلیب شکسته المان نازی
jute U طایفهای از مردم سفلای المان
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
e c s c (european coal & steel commissio U فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
nazi U عضو حزب نازی المان هیتلری
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
singspiel U نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
herr U اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
rontgen U نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
landwehr U بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
madness U جنون
lunacy U جنون
hydromania U جنون اب
mental a U جنون
dementia U جنون
psychosis U جنون
insanity U جنون
permanent insanity U جنون دائم
peregrinomany U جنون سفر
run mad U به جنون مبتلاشدن
lunes U حمله جنون
lyssophobia U جنون هراسی
maniaphobia U جنون هراسی
latah U جنون لاتا
nymphomania U جنون شهوانی زن
oenomania U جنون خمری
oniomania U جنون خرید
perdiodical insanity U جنون ادواری
lattah U جنون لاتا
to d. U تاسر حد جنون
catatonia U نوعی جنون
amok U درحال جنون
schizophrenia U جنون جوانی
delirium tremens U جنون الکلی
kleptomania U جنون دزدی
kleptomania U جنون سرقت
jimjams U جنون خمری
insanely U از روی جنون
foolishly U جنون امیز
dementia praecox U جنون زودرس
dipsomania U جنون الکلی
hypomania U جنون خفیف
hebephrenia U جنون جوانی
dementia praecox U جنون جوانی
folie a deux U جنون دو نفری
f. of love U جنون عشق
tarantism U جنون رقص
erotomania U جنون جنسی
dt's U جنون خمری
dromomania U جنون مسافرت
anglicism U اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
satyriasis U جنون شهوانی مرد
pyromania U جنون ایجاد حریق
bibliomania U جنون کتاب دوستی
frenzied rage U خشم جنون امیز
hypomanic U دارای جنون خفیف
lunes U حرکات جنون امیز
mythomania U جنون دروغ یا اغراق گویی
frenzy U جنون انی دیوانه کردن
balletomania U عشق یا جنون نسبت به بالت
hypochondriacal U دچار جنون افسردگی- تهیگاهی
gone amok U جنون آنی [روان شناسی]
amok U جنون آنی [روان شناسی]
amuck U جنون آنی [روان شناسی]
kleptamaniac U کسی که جنون دزدی دارد
running amok U جنون آنی [روان شناسی]
gone amok U جنون آدم کشی [روان شناسی]
amok U جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck U جنون آدم کشی [روان شناسی]
running amok U جنون آدم کشی [روان شناسی]
monomaia U جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
schizo U شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
hellenism U یونانی مابی اداب یونانی
manic-depressive U دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressives U دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic depressive U دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
psychokinesis U عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
general paresis U جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
frenzied attacker U فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
person running amok U فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck U یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
paranoia U جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
nympholepsy U جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
nymphomanic U دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
potsdom agreement U موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
dunkrik treaty U معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com