English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
south easterly U جنوب خاوری
south eastern U جنوب خاوری
southeast U جنوب خاوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
southeastward U در جهت جنوب خاوری
Other Matches
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south west U جنوب باختر جنوب غربی
eastern U خاوری
ortive U خاوری
northeast U شمال خاوری
north-eastern U از شمال خاوری
oriental U اسیایی خاوری
northeaster U باد شمال خاوری
the old world U نیم کره خاوری
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
orientalize U خاوری شدن شرقی ماب شدن
south <adj.> U جنوب
south U جنوب
south east U در جنوب خاور
south east U جنوب شرق
notus U باد جنوب
south westerly U جنوب باختری
south west U در جنوب باختر
south western U جنوب غربی
south wards U بسوی جنوب
south western U جنوب باختری
soiuth ward U بسوی جنوب
soiuthern cross U صلیب جنوب
southeast U جنوب شرقی
south west U جنوب غرب
southland U سرزمین جنوب
Antarctic U قطب جنوب
azimuth U نقطه جنوب
south-eastern U جنوب شرقی
south-western U جنوب غربی
south-east U جنوب شرق
south-west U جنوب غرب
southerners U اهل جنوب
southerner U اهل جنوب
sou'westers U جنوب غربی
southern U اهل جنوب
lowlander U اهل جنوب
south eastern U جنوب شرقی
the south pole U قطب جنوب
South Pole U قطب جنوب
southbound U عازم جنوب
southward U سوی جنوب
southwestwards U درجهت جنوب باختری
southeaster U باد جنوب شرقی
southwestwards U بسوی جنوب غربی
southwestward U بسوی جنوب غربی
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
southwester U باد جنوب غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
southernmost U در اقصی نقطه جنوب
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southwestward U درجهت جنوب باختری
Antarctic U مربوط به قطب جنوب
south west U سوی جنوب باختر
antarctic circle U مدار قطب جنوب
libecchio U باد جنوب غربی
libeccio U باد جنوب غربی
southern U جنوبا بطرف جنوب
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
south east U سوی جنوب خاور
south easterly U سوی جنوب خاور
souithernism U رسوم واداب جنوب
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
south U بسوی جنوب نیم روز
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
bahama islands U جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
Makri [Fethiye] U شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
aardwolf U کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
zulu U اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
galleta U چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
China denies militarizing South China Sea. U چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com