Perdic | جلسه یا مهمانی مردانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	stag U	جلسه یا مهمانی مردانه
	stags U	جلسه یا مهمانی مردانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sederunt U	جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
	for two weeks U	جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
	banquets U	مهمانی
	foy U	مهمانی
	guest night U	شب مهمانی
	cocktail U	مهمانی
	regales U	مهمانی
	regale U	مهمانی
	feasts U	مهمانی
	reception U	مهمانی
	receptions U	مهمانی
	banquet U	مهمانی
	regaled U	مهمانی
	feast U	مهمانی
	feasted U	مهمانی
	feasting U	مهمانی
	regaling U	مهمانی
	soiree U	مهمانی شب
	junketing U	مهمانی
	dinners U	مهمانی
	dinner U	مهمانی
	cocktails U	مهمانی
	entertainment U	مهمانی
	entertainments U	مهمانی
	soirees U	مهمانی شب
	party U	مهمانی
	soirTes U	مهمانی شب
	entertained U	مهمانی کردن از
	entertains U	مهمانی کردن از
	entertain U	مهمانی کردن از
	wingding U	مهمانی پر سر و صدا
	hen parties U	مهمانی زنانه
	barn dance U	مهمانی رقص
	hen party U	مهمانی زنانه
	racquet U	مهمانی پرهیاهو
	kettle of fish U	مهمانی دانگی
	tea party U	مهمانی چای
	tea parties U	مهمانی چای
	dutch treat U	مهمانی دانگی
	barn dances U	مهمانی رقص
	rave-ups U	مهمانی پر سروصدا
	rave-up U	مهمانی پر سروصدا
	racquets U	مهمانی پرهیاهو
	racket U	مهمانی پرهیاهو
	to throw a party U	مهمانی دادن
	manful U	مردانه
	masculinely U	مردانه
	manwise U	مردانه
	virile U	مردانه
	manfully U	مردانه
	gamely U	مردانه
	manly U	مردانه
	mannish U	مردانه
	feel embarrassed U	خجالت کشیدن [در مهمانی]
	feel awkward U	خجالت کشیدن [در مهمانی]
	infare U	مهمانی بمناسبت ورود
	party U	مهمانی دادن یارفتن
	to give an enter tainment U	مهمانی دادن یا کردن
	tea dance U	مهمانی چای ورقص
	paroling U	قول مردانه
	half hose U	جوراب مردانه
	gentlemen's agreement U	قول مردانه
	singlet U	زیرپوش مردانه
	saloon U	آرایشگاه مردانه
	singlets U	زیرپوش مردانه
	parole U	قول مردانه
	paroled U	قول مردانه
	paroles U	قول مردانه
	smoking jacket U	ژاکت مردانه
	men's apartments U	قسمت مردانه
	menswear U	لباس مردانه
	men's rooms U	مستراح مردانه
	kilt U	دامن مردانه
	sportsmanly U	مردانه وار
	kilts U	دامن مردانه
	men's room U	مستراح مردانه
	male U	مردانه نرینه
	masculine U	نرینه مردانه
	t shirt U	زیرپیراهنی مردانه
	ulster U	پالتوگشاد مردانه
	virile strength U	نیروی مردانه
	unisex U	زنانه - مردانه
	male courage U	جرات مردانه
	man power U	نیروی مردانه
	mannishness U	ادای مردانه
	mannishly U	با ادای مردانه
	She wrecked the party for us. U	مهمانی رابه مازهر کرد
	sticker [guest] U	مهمانی که نمی خواهد برود
	dinner jackets U	لباس مخصوص مهمانی رسمی
	to stand treat U	هزینه مهمانی یا سواری رادادن
	We are invited out tonight . U	امشب بیرون مهمانی هستیم
	potlatch U	مهمانی دادن مجلس انس
	dinner jacket U	لباس مخصوص مهمانی رسمی
	fedora U	کلاه نمدی مردانه
	Stage party ( films , movies ) . U	میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
	strong minded U	دارای افکار مردانه
	to die game U	مردانه جان دادن
	play fair U	مردانه معامله کردن
	barytone U	میان صدای مردانه
	play fair U	مردانه بازی کردن
	haberdashery U	مغازه ملبوس مردانه
	black tie U	لباس عصر مردانه
	top hat U	کلاه مردانه استوانهای
	pyjamas U	لباس خواب مردانه
	haberdashers U	فروشنده لباس مردانه
	black tie U	کت نیمه رسمی مردانه
	cuffed U	سردست پیراهن مردانه
	sartorial U	مربوط بلباس مردانه
	mannish U	دارای رفتار مردانه
	cuff U	سردست پیراهن مردانه
	haberdasher U	فروشنده لباس مردانه
	dress shirts U	پیراهن عصر مردانه
	dress shirts U	پیراهن سفید مردانه
	top hats U	کلاه مردانه استوانهای
	cuffing U	سردست پیراهن مردانه
	cuffs U	سردست پیراهن مردانه
	dress shirt U	پیراهن عصر مردانه
	dress shirt U	پیراهن سفید مردانه
	omnim gatherum U	مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
	loving cup U	پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
	cassi mere U	پارچه پشمی جناغی مردانه
	tenors U	تمایل صدای زیر مردانه
	night shirt U	پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
	inverness U	یکجور ردای بی استین مردانه
	mess jacket U	ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
	tenor U	تمایل صدای زیر مردانه
	jerkin U	کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
	jerkins U	کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
	masculinize U	شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
	This is the latest mens fashion. U	این آخرین مد لباس مردانه است
	tux U	لباس مردانه مخصوص چای عصر
	tuxedos U	لباس مردانه مخصوص چای عصر
	tuxedo U	لباس مردانه مخصوص چای عصر
	meet U	: جلسه
	sittings U	جلسه
	seance U	جلسه
	meets U	: جلسه
	sitting U	جلسه
	sessions U	جلسه
	meetings U	جلسه
	meeting U	جلسه
	session U	جلسه
	acid house party	نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی
	frock coats U	نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
	frock coat U	نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
	shirt-tails U	بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
	shirt-tail U	بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
	meetings U	انجمن جلسه
	reunion U	تجدید جلسه
	reunions U	تجدید جلسه
	minutes U	صورت جلسه
	minute U	صورت جلسه
	chairpersons U	رئیس جلسه
	court session U	جلسه دادگاه
	agenda U	دستور جلسه
	chairman U	رئیس جلسه
	chairperson U	رئیس جلسه
	special session U	جلسه مخصوص
	in the meeting of d may U	در جلسه سوم می
	general meeting U	جلسه عمومی
	public session U	جلسه علنی
	chairmen U	رئیس جلسه
	meeting U	انجمن جلسه
	order of the day U	دستور جلسه
	nonresident U	غیرحاضر در جلسه
	agendas U	دستور جلسه
	walkouts U	اعتصاب ,ترک جلسه
	walkout U	اعتصاب ,ترک جلسه
	seance U	جلسه احضارارواح وغیره
	The meeting was postponed. U	جلسه را عقب انداختند
	private session U	جلسه غیر علنی
	cabinet council U	جلسه هیات وزیران
	bull session U	جلسه محاوره ومرور
	convocation U	جلسه عمومی دانشجویان
	spectators U	مستمعین جلسه دادگاه
	protocol U	صورت جلسه ازمایش
	protocol U	صورت جلسه کنفرانس
	protocols U	صورت جلسه ازمایش
	protocols U	صورت جلسه کنفرانس
	convocations U	جلسه عمومی دانشجویان
	convene U	تشکیل جلسه دادن
	marathon U	جلسه گروهی طولانی
	to hold a meeting U	جلسه منعقد کردن
	to hold a session U	جلسه منعقد کردن
	the house went into secret session U	مجلس جلسه سری
	rehearing U	جلسه دادرسی مجدد
	seance U	جلسه احضار روح
	convening U	تشکیل جلسه دادن
	work out U	برنامه یک جلسه تمرین
	record U	صورت جلسه سابقه
	convenes U	تشکیل جلسه دادن
	special session U	جلسه فوق العاده
	sitting in camera U	جلسه غیر علنی
	marathons U	جلسه گروهی طولانی
	convened U	تشکیل جلسه دادن
	sitting in camera U	جلسه خصوصی دادگاه
	billycock U	نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
	critiques U	جلسه انتقاد بعد ازعملیات
	critique U	جلسه انتقاد بعد ازعملیات
	presiding U	ریاست جلسه را بعهده داشتن