English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
placenta U جفت جنین مشیمه
placentas U جفت جنین مشیمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
amnion U مشیمه پردهء دور جنین
chorion U مشیمه خارجی جنین
Other Matches
hydramnios or nion U استسقاء مشیمه افزایش اب در مشیمه
afterbirth U مشیمه
secundine U مشیمه تخمک
serosa U مشیمه کاذب
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
afterbirth U جنین
chrysalis U جنین
chrysalises U جنین
germs U جنین
germ U جنین
embryos U جنین
embryo U جنین
fetus U جنین
foetuses U جنین
fetuses U جنین
foetus U جنین
embryogeny U پیدایش جنین
wheatgerm U جنین گندم
embryogen U تشکیل جنین
embryogen U پیدایش جنین
ecbolic U جنین انداز
blood money of an unborn child U دیه جنین
aborticide U جنین کشی
embryogeny U تشکیل جنین
feticide U سقط جنین
feticide U کشتن جنین
to have a miscarriage U جنین افگندن
secundine U جفت جنین
mola U جنین کاذب
implacental U بی جفت جنین
foeticide U اسقاط جنین
foeticide U جنین کشی
foetation U تشکیل جنین
foaticide U سقط جنین
foaticide U جنین کشی
abortment U سقط جنین
aborsement U سقط جنین
abortive foatus U جنین ساقط
miscarried U جنین ساقط
miscarriages U سقط جنین
miscarriage U سقط جنین
abortions U اسقاط جنین
abortion سقط جنین
abortion U اسقاط جنین
fetal U وابسته به جنین
abortions U سقط جنین
placental U وابسته به جفت جنین
abortive medicines U ادویه مسقط جنین
abortive foetus U جنین سقط شده
embryotomy U تشریح جنین درزهدان
mesoblast U میان پوست جنین
hypoblast U غشاء داخلی جنین
abortionists U سقط جنین کننده
malposition U حالت غیرطبیعی جنین
aplacental U فاقد جفت جنین
abortionist U سقط جنین کننده
malposition U جابجا شدگی جنین
chorion U پرده بیرونی جنین
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
mesoblast U لایه جرثومه میانی جنین
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
miscarriage U سقط جنین غیر عمدی
miscarriages U سقط جنین غیر عمدی
eventration U جنین بی شکم یابی روده
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists U کسی که موجب سقط جنین میشود
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
teratology U مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
avianize U ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com