English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ammunition chest U شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
shelling U جعبه حاوی باروت
shells U جعبه حاوی باروت
shell U جعبه حاوی باروت
music box U جعبه محتوی ساز کوکی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
cartridge box U جعبه فشنگ
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
flexible U قابل انعطاف
pliable U قابل انعطاف
contain U محتوی بودن
contained U محتوی بودن
contains U محتوی بودن
flexible lead U اتصال قابل انعطاف
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
flexible disk U دیسک قابل انعطاف
lock step U غیر قابل انعطاف
flexible cord U سیم قابل انعطاف
flexible shaft U محور قابل انعطاف
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
unchangeably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
unalterably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
immutably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
bine U هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
backhand cast U انداختن قلاب ماهیگیری ازپشت دست
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
machine address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
gangplanks U سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
gangplank U سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
boxiness U شکل جعبه بودن
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> U در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
migration U انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
operational U قابل بکار انداختن
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
target bow U کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
inoperable U غیر قابل کار انداختن خراب
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
triangle exercise U تمرین مثلث گیری درتیراندازی
faker U هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
zeros U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeroes U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zero U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
raise pistol U فرمان حاضر به تیر درتیراندازی کلت طپانچه ها بالا
bribable U قابل رشوه بودن
to bear comparison with U قابل مقایسه بودن با
to be valid U قابل قبول بودن
applies U قابل اجرا بودن
disputability U قابل اعتراض بودن
memorability U قابل یادداشت بودن
credibility U قابل قبول بودن
to stand comparison with U قابل مقایسه بودن با
solvency U قابل وصول بودن
noteworthiness U قابل ملاحظه بودن
sociability U قابل معاشرت بودن
apply U قابل اجرا بودن
serviceableness U قابل استفاده بودن
applying U قابل اجرا بودن
to hold water U قابل قبول بودن
remerkableness U قابل ملاحظه بودن
indigestibility U غیر قابل هضم بودن
to be available for delivery at short notice U بلافاصله قابل تحویل بودن
imperceptibility U غیر قابل مشاهده بودن
incomprehensibility U غیر قابل فهم بودن
indivisibility U غیر قابل تقسیم بودن
springs U جهیدن قابل ارتجاع بودن
spring U جهیدن قابل ارتجاع بودن
irremovability U غیر قابل عزل بودن
irrevocability U غیر قابل فسخ بودن
irresistibleness U غیر قابل مقاومت بودن سختی
visibility U قابلیت دید قابل رویت بودن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
bows U کمان کمان هدفگیری
bow U کمان کمان هدفگیری
bowed U کمان کمان هدفگیری
bowing U کمان کمان هدفگیری
to go down [in a particular way] with somebody U برای کسی [به سبک ویژه ای] قابل پذیرش بودن
imparity U غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
powder U باروت
filler U محتوی
hydrous U محتوی اب
contenting U محتوی
powders U باروت
powdering U باروت
propellants U باروت
containers U محتوی
container U محتوی
powder momey U باروت بر
blasting powder U باروت
criteria U محتوی
content U محتوی
gun powder U باروت
gunpowder U باروت
fillers U محتوی
propellant U باروت
contents U محتوی
inflexion U انعطاف
plasticity U انعطاف
inflexions U انعطاف
inflections U انعطاف
inflection U انعطاف
e.c. powder U باروت پرشعله
e.c. powder U باروت مانوری
sanguinolent U محتوی خون
black powder U باروت سیاه
pyropowder U باروت فشفشه
nitro cotton U باروت پنبه
guncotton U باروت پنبه
nitrocellulose U باروت بی دود
copper bearing U محتوی مس حاوی مس
bottles U محتوی یک بطری
amorce U خرج باروت
powder bag U کیسه باروت
platinous U محتوی پلاتین
double base powder U باروت دو حبهای
single perforated U باروت یک سوراخه
single base U باروت یک حبهای
double base powder U باروت دومبنایی
powder charge U خرج باروت
bottle U محتوی یک بطری
powder horn U دبه باروت
grain U حبه باروت
powder magazine U مخزن باروت
powder magazine U انبار باروت
gas chamber U محفظه باروت
gas chambers U محفظه باروت
aluminous U محتوی الومینیوم
powder flask U باروت دان
powder flask U دبه باروت
gas content U محتوی گاز
cordite U باروت بیدود
smokeless U باروت بی دود
powder U گرد باروت
pouches U کیسه باروت
powdering U گرد باروت
pouch U کیسه باروت
dual granulation U باروت دو حبهای
powder U باروت ارد
powdering U باروت ارد
powders U باروت ارد
powders U گرد باروت
powder f. U دبه باروت
rigidity U انعطاف ناپذیری
flexibility U انعطاف پذیری
supple U انعطاف پذیر
resile U انعطاف داشتن
elastic U انعطاف پذیر
plasticity U انعطاف پذیری
uncompromising U غیرقابل انعطاف
uncompromisingly U غیرقابل انعطاف
pliability U قابلت انعطاف
malleability U قابلیت انعطاف
flexibtlity U انعطاف پذیری
flexible U انعطاف پذیر
flexibility U قابلیت انعطاف
inflexibility U انعطاف ناپذیری
rigid U انعطاف ناپذیر
on U فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
contenting U خرسند کردن محتوی
pouncet box U قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine U قندی محتوی قند
flash reducer U کم کننده شعله باروت
content U خرسند کردن محتوی
zone U کمربند حبه باروت
powder kegs U چلیک یابشکه باروت
powder keg U چلیک یابشکه باروت
zones U کمربند حبه باروت
powder mill U کارخانه باروت سازی
hercules powder U باروت کان کنی
propellants U باروت خرج پرتاب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com