Perdic | جعبه ماشینهای ابزار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	box section bed U	جعبه ماشینهای ابزار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tool kits U	جعبه ابزار
	workbox U	جعبه ابزار
	tool box U	جعبه ابزار
	tool boxes U	جعبه ابزار
	tool kit U	جعبه ابزار
	toolbox U	جعبه ابزار
	adaptation kit U	جعبه ابزار تطبیق
	chest set U	جعبه ابزار سینه بند
	cannibalizing U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalizes U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalize U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalises U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalized U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalising U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalised U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	kits U	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
	kit U	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
	containers U	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
	container U	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
	auxiliary machinery U	دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
	magazine U	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
	magazines U	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
	limber chest U	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
	tool U	دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
	business mechines U	ماشینهای تجاری
	contractors plant U	ماشینهای ساختمانی
	smart machines U	ماشینهای هوشمند
	automata U	ماشینهای خودکار
	topology U	طراحی ماشینهای شبکه
	direct connected U	ماشینهای بهم پیوسته
	box pass U	جعبه کالیبر جعبه پاس
	control equipment U	ابزار وارسی ابزار پایش
	scraper U	یکی از ماشینهای عملیات خاکی
	modification kit U	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
	mechanical powers U	نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
	digital sorting U	روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
	big blue U	ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
	pedrail U	اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
	homogeneous computer network U	شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
	milking machine U	ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
	oil gear U	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
	broach U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broached U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broaches U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broaching U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	Luddites U	هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
	Luddite U	هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
	apt U	زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
	automatics U	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
	automatic U	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
	box pass U	جعبه رخ ده
	box U	جعبه
	cage U	جعبه
	kit U	جعبه
	cases U	جعبه
	kits U	جعبه
	hot bus bar U	جعبه
	case U	جعبه
	boxes U	جعبه
	drawer U	جعبه
	chest U	جعبه
	hutch U	جعبه
	hutches U	جعبه
	air box U	جعبه دم
	chests U	جعبه
	drawers U	جعبه
	cages U	جعبه
	incasement U	جعبه
	cist U	جعبه
	chest set U	جعبه
	implemented U	ابزار
	implement U	ابزار
	folding meter stick U	خط کش [ابزار]
	yardstick U	خط کش [ابزار]
	folding rule U	خط کش [ابزار]
	hardware U	ابزار
	folding ruler U	خط کش [ابزار]
	yard stick U	خط کش [ابزار]
	instrument U	ابزار
	implementing U	ابزار
	locking device U	ابزار
	gadget U	ابزار
	tool U	ابزار
	device U	ابزار
	devices U	ابزار
	tools U	ابزار
	implements U	ابزار
	gadgets U	ابزار
	carpenter's rule U	خط کش [ابزار]
	double meter stick [American] U	خط کش [ابزار]
	doodads U	ابزار
	instrumentation U	ابزار
	doodad U	ابزار
	busbar U	جعبه تقسیم
	cartons U	جعبه مقوایی
	distributing box U	جعبه تقسیم
	carton U	جعبه مقوایی
	gun bag U	جعبه توپ
	box maker U	جعبه ساز
	box connector U	رابط جعبه
	black box U	جعبه سیاه
	sandtable U	جعبه شنی
	repair kit U	جعبه تعمیر
	puzzle box U	جعبه معما
	jewel box U	جعبه جواهر
	decision box U	جعبه تصمیم
	demolition kit U	جعبه تخریب
	problem box U	جعبه مساله
	discrimination box U	جعبه افتراق
	splice box U	جعبه تقسیم
	transmission case U	جعبه دنده
	drive mechanism U	جعبه دنده
	watchcase U	جعبه ساعت
	box U	جعبه مقوایی
	echo box U	جعبه بازاوا
	phantom target U	جعبه بازاوا
	gear case U	جعبه دنده
	pouch kit U	جعبه دارو
	boxy U	جعبه مانند
	gear box U	جعبه دنده
	goal box U	جعبه هدف
	panel box U	جعبه تابلو
	outlet box U	جعبه دیواری
	outlet box U	جعبه خروجی
	output box U	جعبه فیوز
	distribution box U	جعبه انشعاب
	breakout box U	جعبه قطع
	mirror frame U	جعبه اینه
	box stall U	جعبه اخور
	boxes U	جعبه مقوایی
	distribution box U	جعبه تقسیم
	box suitmeats U	جعبه شیرینی
	smoke pot U	جعبه دودانگیز
	power pack U	جعبه تغذیه
	conduit box U	جعبه انشعاب
	connection box U	جعبه اتصال
	gearing U	جعبه دنده
	gearboxes U	جعبه دنده
	gearbox U	جعبه دنده
	gears U	جعبه دنده
	battery box U	جعبه باطری
	geared U	جعبه دنده
	battery box U	جعبه باتری
	hatbox U	جعبه کلاه
	hatboxes U	جعبه کلاه
	alarm box U	جعبه الارم
	ammunition chest U	جعبه مهمات
	steering gear U	جعبه فرمان
	switching kit U	جعبه اتصال
	skinner box U	جعبه اسکینر
	air box U	جعبه هوا
	terminal box U	جعبه کلم
	shuttle box U	جعبه دو سره
	terminal box U	جعبه ترمینال
	jardiniere U	جعبه گلدان
	cotainer U	جعبه باطری
	black boxes U	جعبه سیاه
	incase U	در جعبه گذاردن
	colour box U	جعبه رنگ
	bernoulli box U	جعبه برنولی
	ab power pack U	جعبه تغذیه ا.ب
	coil box U	جعبه پیچک
	chain case U	جعبه زنجیر
	cartridge box U	جعبه فشنگ
	incase etc U	در جعبه گذاشتن
	mail box U	جعبه پستی
	gear U	جعبه دنده
	battery bus U	جعبه تقسیم
	battery case U	جعبه باتری
	jack box U	جعبه اتصال
	crankcase U	جعبه کارتر
	inductance box U	جعبه اندوکتانس
	completed case U	جعبه پر شده
	carter U	جعبه کارتر
	fuse box U	جعبه فیوز
	junction boxes U	جعبه ترمینال
	tray U	جعبه دو خانه
	trays U	جعبه دو خانه
	junction box U	جعبه اتصال
	panels U	جعبه کلیدبرق
	panel U	جعبه کلیدبرق
	showcase U	جعبه اینه
	showcased U	جعبه اینه
	showcases U	جعبه اینه
	caskets U	جعبه جواهرات
	showcasing U	جعبه اینه
	caskets U	جعبه کوچک
	casket U	جعبه جواهرات
	casket U	جعبه کوچک
	junction boxes U	جعبه تقسیم
	junction boxes U	جعبه اتصال
	fuse boxes U	جعبه فیوز
	block U	جعبه قرقره
	blocked U	جعبه قرقره
	blocks U	جعبه قرقره
	receiver U	جعبه خزانه
	receivers U	جعبه خزانه
	case U	صندوق جعبه
	cases U	صندوق جعبه
	crate U	جعبه بندی