English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outlet box U جعبه خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
Other Matches
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
boxes U جعبه
incasement U جعبه
drawer U جعبه
drawers U جعبه
hutches U جعبه
hot bus bar U جعبه
box U جعبه
case U جعبه
chest U جعبه
chests U جعبه
cage U جعبه
kits U جعبه
hutch U جعبه
kit U جعبه
cages U جعبه
cases U جعبه
cist U جعبه
box pass U جعبه رخ ده
chest set U جعبه
air box U جعبه دم
echo box U جعبه بازاوا
distribution box U جعبه انشعاب
panel box U جعبه تابلو
splice box U جعبه تقسیم
soapbox U جعبه صابون
soapboxes U جعبه صابون
puzzle box U جعبه معما
distribution box U جعبه تقسیم
pouch kit U جعبه دارو
transmissions U جعبه دنده
transmission U جعبه دنده
distributing box U جعبه تقسیم
gear box U جعبه دنده
power pack U جعبه تغذیه
drive mechanism U جعبه دنده
problem box U جعبه مساله
fuse boxes U جعبه فیوز
phantom target U جعبه بازاوا
fuse box U جعبه فیوز
gear case U جعبه دنده
mirror frame U جعبه اینه
outlet box U جعبه دیواری
junction boxes U جعبه اتصال
jewel box U جعبه جواهر
jardiniere U جعبه گلدان
output box U جعبه فیوز
showcase U جعبه اینه
showcased U جعبه اینه
showcases U جعبه اینه
mail box U جعبه پستی
junction box U جعبه اتصال
trays U جعبه دو خانه
tray U جعبه دو خانه
junction boxes U جعبه ترمینال
junction boxes U جعبه تقسیم
junction box U جعبه ترمینال
junction box U جعبه تقسیم
crates U جعبه بندی
crate U جعبه بندی
showcasing U جعبه اینه
goal box U جعبه هدف
case U صندوق جعبه
holdall U جعبه هزارپیشه
receivers U جعبه خزانه
holdalls U جعبه هزارپیشه
receiver U جعبه خزانه
blocks U جعبه قرقره
blocked U جعبه قرقره
gun bag U جعبه توپ
cases U صندوق جعبه
jack box U جعبه اتصال
tool kits U جعبه ابزار
tool kit U جعبه ابزار
tool box U جعبه ابزار
inductance box U جعبه اندوکتانس
incase etc U در جعبه گذاشتن
incase U در جعبه گذاردن
tool boxes U جعبه ابزار
block U جعبه قرقره
gears U جعبه دنده
gearbox U جعبه دنده
gearboxes U جعبه دنده
gearing U جعبه دنده
hatbox U جعبه کلاه
hatboxes U جعبه کلاه
repair kit U جعبه تعمیر
geared U جعبه دنده
black boxes U جعبه سیاه
watchcase U جعبه ساعت
workbox U جعبه ابزار
zoom box U جعبه درشتنمایی
box connector U رابط جعبه
sandboxes U جعبه یا گودال شن
gear U جعبه دنده
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
box maker U جعبه ساز
box stall U جعبه اخور
box suitmeats U جعبه شیرینی
boxy U جعبه مانند
breakout box U جعبه قطع
busbar U جعبه تقسیم
socket box U جعبه پریز
carter U جعبه کارتر
cartridge box U جعبه فشنگ
coil box U جعبه پیچک
air box U جعبه هوا
alarm box U جعبه الارم
ammunition chest U جعبه مهمات
chain case U جعبه زنجیر
battery box U جعبه باتری
battery box U جعبه باطری
battery bus U جعبه تقسیم
battery case U جعبه باتری
bernoulli box U جعبه برنولی
switching kit U جعبه اتصال
cabinets U جعبه کشودار
skinner box U جعبه اسکینر
terminal box U جعبه ترمینال
cotainer U جعبه باطری
connection box U جعبه اتصال
carton U جعبه مقوایی
caskets U جعبه جواهرات
casket U جعبه کوچک
demolition kit U جعبه تخریب
steering gear U جعبه فرمان
terminal box U جعبه کلم
cartons U جعبه مقوایی
decision box U جعبه تصمیم
caskets U جعبه کوچک
casket U جعبه جواهرات
discrimination box U جعبه افتراق
toolbox U جعبه ابزار
musical boxes U جعبه ساز
sandtable U جعبه شنی
box U جعبه مقوایی
panels U جعبه کلیدبرق
crankcase U جعبه کارتر
panel U جعبه کلیدبرق
shuttle box U جعبه دو سره
transmission case U جعبه دنده
conduit box U جعبه انشعاب
colour box U جعبه رنگ
smoke pot U جعبه دودانگیز
musical box U جعبه ساز
cabinet U جعبه کشودار
boxes U جعبه مقوایی
black box U جعبه سیاه
completed case U جعبه پر شده
buoyant mine case U جعبه مین شناور
molding box U جعبه قالب گیری
chain case U جعبه محافظ زنجیر
district call box U جعبه خبر محلی
boxiness U شکل جعبه بودن
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
boxes are made of wood U جعبه ها را از چوب میسازند
kettle U جعبه قطب نما
dressing case U جعبه لوازم ارایش
bevel gear drive U جعبه دنده مخروطی
dialog box U جعبه تبادل دوطرفه
first aid kit U جعبه کمکهای اولیه
reliquary U جعبه اشیاء متبرکه
reliquaries U جعبه اشیاء متبرکه
boxed U قرار دادن در یک جعبه
gear case U پوسته جعبه دنده
gear change box U جعبه تعویض دنده
gland cock U شیر جعبه اببندی
kettles U جعبه قطب نما
gearbox position U وضعیت جعبه دنده
gear quadrant U ماهک جعبه دنده
extention alarm push U جعبه انشعاب اژیر
head stock U جعبه هرزگردماشین تراش
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
alert box U پنجره یا جعبه هشدار
demolition kit U جعبه وسایل تخریب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com