Perdic | جعبه اتصال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	junction box U	جعبه اتصال
	junction boxes U	جعبه اتصال
	connection box U	جعبه اتصال
	jack box U	جعبه اتصال
	switching kit U	جعبه اتصال

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	containers U	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
	container U	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
	male connector U	ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
	magazine U	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
	magazines U	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
	limber chest U	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
	plug compatible U	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
	box pass U	جعبه کالیبر جعبه پاس
	modification kit U	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
	patch U	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
	patches U	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
	layer U	لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
	layers U	لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
	PPP U	پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
	fibres U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	fiber U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	fibre U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	connector U	وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
	contacts U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	contacting U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	contacted U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	contact U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	moorings U	سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
	DB connector U	اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
	linkages U	مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
	drawbar U	بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
	swivels U	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
	linkage U	مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
	swivel U	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
	swivelled U	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
	oil gear U	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
	RJ connector U	نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
	terminal U	محل اتصال پیچ اتصال
	lead U	قطب اتصال سیم اتصال
	terminals U	محل اتصال پیچ اتصال
	ramps U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	leads U	قطب اتصال سیم اتصال
	ramp U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	cascade connection U	اتصال کاسکاد اتصال پلهای
	slip road U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	kits U	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
	kit U	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	subscriber's line U	اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
	cases U	جعبه
	case U	جعبه
	chest set U	جعبه
	cist U	جعبه
	hutch U	جعبه
	hutches U	جعبه
	air box U	جعبه دم
	drawers U	جعبه
	kit U	جعبه
	hot bus bar U	جعبه
	cages U	جعبه
	cage U	جعبه
	chests U	جعبه
	chest U	جعبه
	kits U	جعبه
	incasement U	جعبه
	drawer U	جعبه
	boxes U	جعبه
	box U	جعبه
	box pass U	جعبه رخ ده
	block U	جعبه قرقره
	blocks U	جعبه قرقره
	carter U	جعبه کارتر
	blocked U	جعبه قرقره
	chain case U	جعبه زنجیر
	cartridge box U	جعبه فشنگ
	fuse box U	جعبه فیوز
	fuse boxes U	جعبه فیوز
	coil box U	جعبه پیچک
	transmissions U	جعبه دنده
	panel U	جعبه کلیدبرق
	drive mechanism U	جعبه دنده
	echo box U	جعبه بازاوا
	phantom target U	جعبه بازاوا
	distributing box U	جعبه تقسیم
	showcasing U	جعبه اینه
	gear box U	جعبه دنده
	gear case U	جعبه دنده
	showcases U	جعبه اینه
	showcased U	جعبه اینه
	distribution box U	جعبه تقسیم
	distribution box U	جعبه انشعاب
	colour box U	جعبه رنگ
	completed case U	جعبه پر شده
	conduit box U	جعبه انشعاب
	boxy U	جعبه مانند
	cotainer U	جعبه باطری
	crankcase U	جعبه کارتر
	panels U	جعبه کلیدبرق
	decision box U	جعبه تصمیم
	demolition kit U	جعبه تخریب
	discrimination box U	جعبه افتراق
	splice box U	جعبه تقسیم
	showcase U	جعبه اینه
	junction box U	جعبه تقسیم
	cartons U	جعبه مقوایی
	tool kits U	جعبه ابزار
	tool kit U	جعبه ابزار
	tool boxes U	جعبه ابزار
	tool box U	جعبه ابزار
	black box U	جعبه سیاه
	black boxes U	جعبه سیاه
	carton U	جعبه مقوایی
	boxes U	جعبه مقوایی
	junction box U	جعبه ترمینال
	bernoulli box U	جعبه برنولی
	junction boxes U	جعبه تقسیم
	junction boxes U	جعبه ترمینال
	holdall U	جعبه هزارپیشه
	holdalls U	جعبه هزارپیشه
	crates U	جعبه بندی
	crate U	جعبه بندی
	transmission U	جعبه دنده
	soapbox U	جعبه صابون
	soapboxes U	جعبه صابون
	box U	جعبه مقوایی
	battery box U	جعبه باطری
	battery bus U	جعبه تقسیم
	cases U	صندوق جعبه
	case U	صندوق جعبه
	battery case U	جعبه باتری
	box connector U	رابط جعبه
	box maker U	جعبه ساز
	box stall U	جعبه اخور
	box suitmeats U	جعبه شیرینی
	breakout box U	جعبه قطع
	busbar U	جعبه تقسیم
	receivers U	جعبه خزانه
	battery box U	جعبه باتری
	ammunition chest U	جعبه مهمات
	gear U	جعبه دنده
	tray U	جعبه دو خانه
	gears U	جعبه دنده
	gearbox U	جعبه دنده
	gearboxes U	جعبه دنده
	gearing U	جعبه دنده
	trays U	جعبه دو خانه
	hatbox U	جعبه کلاه
	hatboxes U	جعبه کلاه
	ab power pack U	جعبه تغذیه ا.ب
	air box U	جعبه هوا
	alarm box U	جعبه الارم
	receiver U	جعبه خزانه
	outlet box U	جعبه خروجی
	sandboxes U	جعبه یا گودال شن
	jewel box U	جعبه جواهر
	toolbox U	جعبه ابزار
	geared U	جعبه دنده
	jardiniere U	جعبه گلدان
	zoom box U	جعبه درشتنمایی
	cabinet U	جعبه کشودار
	cabinets U	جعبه کشودار
	workbox U	جعبه ابزار
	casket U	جعبه کوچک
	puzzle box U	جعبه معما
	problem box U	جعبه مساله
	power pack U	جعبه تغذیه
	output box U	جعبه فیوز
	outlet box U	جعبه دیواری
	mirror frame U	جعبه اینه
	panel box U	جعبه تابلو
	repair kit U	جعبه تعمیر
	musical boxes U	جعبه ساز
	mail box U	جعبه پستی
	pouch kit U	جعبه دارو
	sandtable U	جعبه شنی
	musical box U	جعبه ساز
	steering gear U	جعبه فرمان
	incase U	در جعبه گذاردن
	goal box U	جعبه هدف
	gun bag U	جعبه توپ
	terminal box U	جعبه کلم
	terminal box U	جعبه ترمینال
	transmission case U	جعبه دنده
	socket box U	جعبه پریز
	incase etc U	در جعبه گذاشتن
	caskets U	جعبه جواهرات
	watchcase U	جعبه ساعت
	shuttle box U	جعبه دو سره
	skinner box U	جعبه اسکینر
	smoke pot U	جعبه دودانگیز
	inductance box U	جعبه اندوکتانس
	caskets U	جعبه کوچک
	casket U	جعبه جواهرات
	boxiness U	شکل جعبه بودن
	alert box U	پنجره یا جعبه هشدار
	boxes are made of wood U	جعبه ها را از چوب میسازند
	switching kit U	جعبه کلید تلفن
	gear box U	جعبه دنده گیرباکس
	transfer case U	جعبه انتقال نیرو
	buoyant mine case U	جعبه مین شناور
	adaptation kit U	جعبه ابزار تطبیق
	receivers U	جعبه خوراک دهنده
	receiver U	جعبه خوراک دهنده