Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pulp
U
جسم خمیر مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pasties
U
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasty
U
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
doughface
U
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
Other Matches
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
dough
U
خمیر
unguent
U
خمیر
mush
U
خمیر
pulp
U
خمیر
pasting
U
خمیر
pasted
U
خمیر
paste
U
خمیر
duff
U
خمیر
pastes
U
خمیر
temper
U
خمیر کردن
matzoh
U
خمیر فطیر
leaven
U
خمیر ترش
kneads
U
خمیر کردن
leavening
U
خمیر مایه
lime paste
U
خمیر اهک
leavening
U
خمیر ترش
levigate
U
خمیر کردن
tempered
U
خمیر کردن
leavens
U
خمیر مایه
leavens
U
خمیر ترش
knead
U
خمیر کردن
matzo
U
خمیر فطیر
papier mache
U
خمیر کاغذ
kneaded
U
خمیر کردن
malaxate
U
خمیر کردن
masticating
U
خمیر کردن
malax
U
خمیر کردن
tooth paste
U
خمیر دندان
toothpastes
U
خمیر دندان
masticates
U
خمیر کردن
toothpaste
U
خمیر دندان
kneading
U
خمیر کردن
masticated
U
خمیر کردن
masticate
U
خمیر کردن
knead clay by hand
U
خمیر کردن
impaste
U
خمیر کردن
wood pulp
U
خمیر چوپ
dentifrice
U
خمیر دندان
impaste
U
خمیر گرفتن
mush
U
خمیر نرم
carton-pierre
U
خمیر کاغذ
puff paste
خمیر پف دار
oakum
U
خمیر بتونه
pap
U
خمیر نرم
soden
U
خمیر سست
commutator compound
U
خمیر جابجاگر
cement paste
U
خمیر سیمان
wood pulp
U
خمیر چوب
sourdough
U
خمیر ترش
sour dough
U
خمیر ترش
leaven
U
خمیر مایه
tempers
U
خمیر کردن
mashing
U
خمیر کردن شیفتن
mash
U
خمیر کردن شیفتن
peanut butter
U
خمیر بادام زمینی
batters
U
خراب کردن خمیر
saturated soil paste
U
خمیر خاک اشباع
mashes
U
خمیر کردن شیفتن
batter
U
خراب کردن خمیر
mashed
U
خمیر کردن شیفتن
magma
U
خمیر مواد معدنی یا الی
plaster
U
خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
pulpwood
U
خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
plasters
U
خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
puff paste
U
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
U
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
U
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
U
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
U
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
U
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
U
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
U
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
frit
U
خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
puff pastry
U
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
U
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
U
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
pate de foie gras
U
خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
flaky pastry
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
U
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
puff paste
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
library paste
U
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
bread-board
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
strudel
U
ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
clobber
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
mashing
U
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mash
U
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashed
U
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashes
U
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
ro rub up
U
خمیر کردن پرداخت کردن
pasted
U
چسب زدن به خمیر زدن
pastes
U
چسب زدن به خمیر زدن
paste
U
چسب زدن به خمیر زدن
pasting
U
چسب زدن به خمیر زدن
unprecedented
U
بی مانند
tendinous
U
بی مانند
reediest
U
نی مانند
capitate
U
مانند سر
reedy
U
نی مانند
capillaceous
U
مانند نخ
blotchy
U
لک مانند
after the example of
U
مانند
aquiform
U
اب مانند
inimitable
U
بی مانند
anthoid
U
گل مانند
argillaceous
U
گل مانند
argillaceous
U
رس مانند
arundinaceous
U
نی مانند
goatish
U
بز مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
analog
U
مانند
reedier
U
نی مانند
and so on
U
و مانند ان
simulant
U
مانند
similar
U
مانند
analogous
U
مانند
etcetera
U
و مانند ان
unequaled
U
بی مانند
filiform
U
نخ مانند
plumose
U
پر مانند
fluty
U
نی مانند
frothy
U
کف مانند
vide
U
مانند
without an e.
U
بی مانند
encephaloid
U
مخ مانند
etc
U
و مانند آن
threadlike
U
نخ مانند
unapproachable
U
بی مانند
impish
U
جن مانند
similiar
U
مانند
toughest
U
پی مانند
fulidal
U
اب مانند
tougher
U
پی مانند
tough
U
پی مانند
thready
U
نخ مانند
floriform
U
گل مانند
mammilliform
U
مانند
penniform
U
پر مانند
plumelike
U
پر مانند
neared
U
مانند
uniquely
U
بی مانند
unique
U
بی مانند
lambdoid
U
مانند
analogues
U
مانند
analogue
U
مانند
icily
U
یخ مانند
pipelike
U
نی مانند
inapproachable
U
بی مانند
string
U
نخ مانند
foggier
U
مانند مه
foggiest
U
مانند مه
foggy
U
مانند مه
as
U
مانند
near
U
مانند
near-
U
مانند
womanlike
U
زن مانند
nearer
U
مانند
nearest
U
مانند
nearing
U
مانند
nears
U
مانند
mammilary
U
مانند
castellated
U
دژ مانند
liplike
U
لب مانند
myrtle formed
U
اس مانند
incomparable
U
بی مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
feathery
U
پر مانند
unequalled
U
بی مانند
unparalleled
U
بی مانند
disklike
U
صفحه مانند
shelflike
U
تاقچه مانند
dollish
U
عروسک مانند
squamate
U
فلس مانند
charry
U
زغال مانند
dreamful
U
خواب مانند
drossy
U
تفاله مانند
discoidal
U
قرص مانند
discoidal
U
صفحه مانند
mitral
U
مانند تاج
metalloid
U
فلز مانند
metalliform
U
فلز مانند
splenoid
U
مانند اسپرز
oldish
U
پیر مانند
digitiform
U
انگشت مانند
mercurous
U
جیوه مانند
shrubby
U
مانند گلچین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com